دارابنامه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: حذف میانویکی موجود در ویکیداده: en, it |
جز ویکیسازی رباتیک(۶.۸) >محمد بن موسی، علوم اسلامی، ادبیات عرب، زبان طبیعی+تمیز (۷.۵) |
||
خط ۲:
'''''دارابنامهٔ طرسوسی''''' یا '''''دارابنامهٔ طرطوسی''''' داستانیاست منثور در احوال [[داراب]] پادشاه کیانی، نوادهٔ او روشنک با لقب [[بوراندخت]] (دختر داراب پسر داراب) و [[اسکندر]] رومی [=مقدونی]. صورت کنونی داستان تحریر ابوطاهر طرسوسی (یا طرطوسی) است و از همین روی کتاب را با عنوان ''دارابنامهٔ طرسوسی'' میشناسند.
ابو طاهر [[محمد بن موسی]] طرسوسی از گزارندگان داستان در سده ششم هجری بود و چند داستان دیگر را هم تحریر کردهاست. در لقب وی اختلاف است: عدهای اصلش را از [[طرطوس]] در سوریهٔ کنونی دانستهاست و عدهای از [[طرسوس]] در آسیای کوچک. آنچه مسلم است این است که ابوطاهر به دستهای از سنیان تعلق داشت که ایشان را [[فضائلیان]] میخواندند. این فضائلیان در برابر [[مناقبیان]] شیعی بودند. مناقبیان شیعی داستانهای حماسی در احوال شخصیتهای مذهبی شیعی میگفتند. برعکس، فضائلیان داستانهای حماسی ایرانی میگزاردند و البته داستانهایی در تمجید دو خلیفهٔ نخست نیز میگفتند.
اصل داستان حماسی داراب به زمان [[ساسانی]] باز میگردد. سرانجام با تحریر ابوطاهر به شکل کنونی در آمدهاست. نفوذ عناصر سامی/اسلامی در بخش نخستِ کتاب، که در شرح احوال داراب است، سخت ناچیز است. بخش مربوط به اسکندر از نفوذ عناصر اسلامی، یونانی، و سریانی خالی نیست. با این حال تصویری که از اسکندر در این کتاب داده شدهاست با آنِ [[اسکندرنامه|اسکندرنامهها]] متفاوت است. به این معنا که دستکم سایهای از تیرگی شخصیت این جنگجوی مقدونی و بیزاری ایرانیان پیش از اسلام از وی در کتاب به چشم میخورد.
نثر کتاب از عالیترین نمونههای نثر فارسی در دورهٔ اول (قبل از مغول) است و به لهجهٔ تخاطب آن زمان نزدیک است. اصولاً گزارندگان این قبیل داستانهای عامیانه ([[سمک عیار]] نمونهٔ دیگر است) از میان مردم عادی برخاستندی. چون با [[علوم اسلامی]] و [[ادبیات عرب]] سر و کار نداشتندی نه نثرشان رنگ و بوی عربی داشتی و نه امثال و آیات عربی و تکلفهای ادبی که آن زمان در مدارس آموزانده شدی، در کلام آوردندی. هر آنچه گفتندی به [[زبان طبیعی]] و بیتکلف عصر بودی.
از این کتاب نسخههای فراوانی در دست نیست. در پی پریشانی برآمده از ایلغار مغول و با سنگینتر شدن سایهٔ اسلام بر ایران و رواج تعصبات ضد ایرانی، از رونق داستانهای ملی کاسته شد و قهرمانان ملی با نمونههای اسلامی جایگزین شدند. داستان داراب نیز از رونق افتاد، پس چندان رونویسی نشد. از دیگرسوی، کمرواجی داستان باعث شدهاست که فساد خاسته از تصرف کاتبان در کتاب کمتر راه یابد. به طوری که اختلاف در نسخههای موجود دارابنامه ناچیز و بیشتر از نوع ضبط نادرستِ کلمههاست که مثلاً برآمده از قرائت نادرست است؛ چیزی چون اختلاف نسخههای دیوان یکی شاعر.
خط ۱۸:
{{پانویس}}
==
* {{یادکرد|نویسنده=طرسوسی، ابوطاهر محمدبن حسن|کتاب=دارابنامهٔ طرسوسی (۲ جلد)|کوشش=به کوشش و مقدمهٔ ذبیحالله صفا|شهر=تهران|ناشر=انتشارات علمی و فرهنگی|سال=۱۳۷۴|چاپ=سوم}}
خط ۲۴:
[[رده:زبان فارسی در ترکیه]]
[[رده:نثر فارسی دوره تکوین]]
[[رده:ویکیسازی رباتیک]]
|