داردانل: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۱:
{{Coord|40.2|N|26.4|E|display=title}}
[[پرونده:Dardanelles landsat.jpg|بندانگشتی|250px|نمای ماهواره‌ای داردانل]]
[[پرونده:Xerxes lash sea.JPG|چپ|بندانگشتی|250px|نقاشی‌ای از شاهنشاه [[خشایارشا]] و ارتش [[شاهنشاهی ایران]] که در حال «مجازات» دریا (داردانل) می‌باشد.]]
'''داردانِل''' (استانبولی: Çanakkale Boğazı، یونانی: Δαρδανέλλια، Dardanellia)، پیش‌تر هِلِسپُنتُس (یونانی: Eλλήσποντος، Hellespontos) خوانده می‌شد) [[تنگه|تنگه‌ای]] است باریک در شمال غربی [[ترکیه]] که [[دریای اژه]] را به [[دریای مرمره]] پیوند می‌دهد.
 
خط ۷:
 
== تاریخچه پیدایش نام داردانل ==
داردانوس شهری بود یونانی و نزدیک به [[شهر تروا]] یا تروی که برکناره آسیایی تنگه داردانل قرار داشت. نام تنگه داردانل از شهر داردانوس برگرفته شده بود و آن باریکه آبی است که دریای اژه (ن. ک. به افسانه نام دریای اژه ) را به دریای مرمره پیوسته میسازد. داردانل از دو واژه دار و دانل تشکیل شده است که دار در زبان ترکی یعنی باریک و دانل را می توان همان دالان معنی کرد.
این راه آبی بطول ۶۵ کیلومتر، از دیرباز اهمیت اقتصادی و سیاسی داشته است. امروزه نیز کشتی‌های بازرگانی، نظامی و نفتکشهایی که از [[دریای سیاه]] میآیند تنها از طریق [[تنگه بسفر]] و متعاقباً تنگه داردانل میتوانند بار خود را به [[دریاهای آزاد]] برسانند.
ژرفای تنگه تا ۸۲ متر و پهنایش از یک تا شش کیلومتر متغیر است. این شهر تا اوایل [[قرون وسطی]] هنوز مسکونی بود و پس از آن چنان متروکه گردید که حتی [[باستان شناسان]] چیز قابل توجهی از آن بدست نیاوردند
تنگه داردانل به گاه باستان هلسپونت هم نامیده میشد. سبب هلسپونت نامیدن آن بشرح زیر است.
هلسپونت، تشکیل شده از دو جزء هله بعلاوه حرف مالکیت "س" و پونت، در [[زبان یونانی باستان]] معنای دریای هله را میدهد که همان تنگه داردانل باشد.
بنا بر روایات یونانی : اینو همسر دوم آتاماس پادشاه تبس از دو کودکی که آتاماس (هله و برادرش فریکسوس) از همسر نخستش میداشت بدش میآمد.
او برای اینکه آتاماس پسر خود را بکشد، به خدمتکاران خویش دستور داد تا بذر گندمهای برزگران را پیش از کاشت طوری دست کاری کنند که سبز نشوند. این نقشه موثر واقع گشت و در آن سال گندمی نروئید و محصولی نیز برداشت نشد. مملکت را قحطی گرفت و مردم گرسنه ماندند.
اینو از آتاماس خواست تا شخصی را به [[نیایشگاه دلفی]] فرستد و نظر خدایان را برای حل مشکل جویا شود ولی پیش از آن خود پیشکشهایی برای کاهنان و غیبگویان معبد دلفی فرستاده بود تا آرای ایشان را بخرد. پیشگویان که هدایای گرانقیمت اینو را دریافت کرده بودند، بنا به خواست اینو، نظر دادند که اگر آتاماس پسر خویش را برای زئوس قربانی کند، خدایان آرام گرفته و گرسنگی در میان مردم از بین خواهد رفت و محصول سالهای بعد نیز فراوان خواهد شد.
پیش از اینکه رای معبد دلفی بدست آتاماس برسد، یکی از هواداران فریکسوس، جریان را به اطلاعش رسانید و فریکسوس را از خطری که تهدیدش میکرد، آگاه ساخت.
فریکسوس و خواهرش هله از دست حسادت و نفرت نامادریشان اینو سوار بر قوچی با [[پشم زرین]] شدند که توسط مادرشان نفه له فرستاده شده بود و میتوانست که هم صحبت کرده و هم پرواز کند.
سوار بر این قوچ، آنها بسوی نفه له مادر خود که در کولخوزیا بود، فرار کردند.
در [[میان راه]] بهنگامیکه از فراز تنگه داردانل پرواز میکردند، هله علی‌رغم اینکه از پیش به او گفته شده بود که در تمامی طول پرواز نبایستی به پایین نگاه کند، از روی کنجکاوی فراوان، نظری به پایین افکند و با مشاهده دریا و امواجش از ورای بلندیهای زیاد، سرش گیج خورد و بدریا فرو افتاد.
تلاشهای برادر برای دوباره از آب بیرون کشیدنش ثمری نبخشید و هله در دریا غرق شد.
 
خط ۵۱:
[[رده:جغرافیای استان چاناق‌قلعه]]
[[رده:جغرافیای یونان باستان]]
[[رده:ویکی‌سازی رباتیک]]