یک خانواده محترم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatemi (بحث | مشارکت‌ها)
Farzaneh (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش به وسیلهٔ ابزار خودکار ابرابزار
خط ۱:
{{جعبه فیلم
| عنوان = یک خانواده محترم
| تصویر =
خط ۲۸:
| soure_id =
| amg_id =
| جایزه‌ها = جایزه بهترین فیلم در بخش افق هایافق‌های تازه در [[جشنواره بین‌المللی فیلم ابوظبی]]
}}
 
خط ۳۶:
{{خطر لوث شدن}}
 
فیلمساز، نگاه انتقادی نسبتاً تندی به جامعه امروز ایران از زاویه دید جوانی تحصیل کرده (آرش با بازی بابک حمیدی) دارد که از پاریس به نزد مادرش که تنها در شیراز زندگی می کندمی‌کند باز می گرددمی‌گردد. این بازگشت برای او یادآور خاطرات دردناک دوران کودکی (دوران جنگ ایران و عراق) و خشونتی است که پدرش در حق او، برادر بزرگترش (که در جبهه شهید شده) و مادرش روا داشته است.
یک خانواده محترم» فساد اداری و کلاهبرداری هایکلاهبرداری‌های کلان به کمک مسولان رده بالای نظامی٬نظامی، قضایی و دولتی را به تصویر می کشدمی‌کشد. روندی که طی آن٬آن، ضرب و شتم استاد دانشگاه توسط نیرو هاینیرو‌های رسمی اطلاعات٬اطلاعات، حذف فیزیکی و قتل وکیل پرونده٬پرونده، صدور معافیت از خدمت بدون طی مراحل قانونی (طبیعتاً توسط یک مقام ارشد نظامی) و کسب موافقت مقام هایمقام‌های عالی قضایی برای تسهیل تملک غیر قانونی میراث خانوادگی صورت می گیردمی‌گیرد بسیار فراتر از «مشکلات خانوادگی» است.
 
فیلم از امروز می آغازدمی‌آغازد و لحظه ایلحظه‌ای را ترسیم می کندمی‌کند که یک استاد دانشگاه پس از بیست و دوسال به کشور بازگشته و با مشکلاتی روبروست؛ او نمی‌تواند مجوز کتابش را بگیرد، در دانشگاه با او مخالفت می کنندمی‌کنند و نمی‌تواند برای خروج از کشور- به دلیل مشکلات سربازی- پاسپورت اش را پس بگیرد.
 
پس از صحنه غافلگیری فیلم و زمانی که روشن می شودمی‌شود دست برادر و پسر برادر ناتنی آرش در یک کاسه است٬است، ناگهان شبکه ایشبکه‌ای پیچیده و هراس آور و قدرتمند از روابط اداری- مالی مبتنی بر فساد حکومتی در ورای فیلم ترسیم می شودمی‌شود. برادر برج ساز٬ساز، مثال نوکیسه هایینوکیسه‌هایی است که در فضای آمیخته به دروغ و ریای جاری در جامعه و با سو استفاده از انتساب خانوادگی به شهدای جنگ عراق علیه ایران٬ایران، دارای قدرتی بدون مسولیت شده‌اند که حد و مرزی نمی‌شناسد.
 
پسر برادر نانتی که «بدمن» اصلی قصه است نیز٬نیز، نماد مهره هایمهره‌های کم سن و سال و فرصت طلبی است که در سال هایسال‌های اخیر و در دولت احمدی نژاد به پست هایپست‌های کلیدی دست یافته‌اند.
 
برادر ناتنی مردم را «گوساله هاییگوساله‌هایی که دوباره به خیابان ریخته‌اند» می نامدمی‌نامد و برای گوشمالی یکی از آنها٬آنها، از اتومبیل خارج می شود٬می‌شود، وقتی بر می گردد٬می‌گردد، آرش پاسپورت و بلیط و پول را جاگذاشته و رفته است.
 
فیلم با روحیه خسته شخصیت اصلی پیش می رودمی‌رود در حالی که پدرش- یک حاجی محتکر از زمان جنگ و یک میلیاردر فعلی- در بیمارستان در حال مرگ است. اما قصه بیشتر از جایی شکل می گیردمی‌گیرد که برادر ناتنی این استاد دانشگاه قصد دارد برای کسب کامل ثروت حاجی که در میانه فیلم می میرد،می‌میرد، او را از سر راه بردارد و در این راه از نفوذ پسرش در نیروهای امنیتی استفاده می کندمی‌کند.
 
اینجاست که با شخصیت پسر جوانی روبرو می شویممی‌شویم که جزو نیروهای امنیتی است و به خاطر از راه برداشتن عمو در زمینه ارث و میراث، او را دستگیر می کندمی‌کند.
 
فیلم در واقع با دستگیری شخصیت اصلی آغاز می شودمی‌شود و بعد با یک فلش بک قصه را تا زمان دستگیری و اندکی پس از آن دنبال می کنیممی‌کنیم.
 
از سویی فیلم تصویر تلخ تری از زمان حال می دهدمی‌دهد و موقعیتی را تصویر می کندمی‌کند که در آن بحث اصلی مساله پول است و حالا همان آدم هاآدم‌ها یا فرزندان و نواده هاینواده‌های آنها با صراحت و قدرت بیشتر و بدون پرده پوشی به مال اندوزی میلیاردی و رانت خواری مشغو لند و در این راه ابایی از هیچ کس ندارند.
 
پایان بندی هنرمندانه فیلم نیز تصویری که مسعود بخشی در پی ترسیم اش است را کامل می کندمی‌کند: آرش پس از زندانی شدن و ضرب و شتم و و تملک غیر قانونی تمام اموالش٬اموالش، لبریز از خشم و درد در اتومبیل برادرش نشسته. قرار است برادر ناتنی در آخرین مرحله از اجرای نقشه‌اش٬نقشه‌اش، او را به فرودگاه ببرد و به زور روانه خارج از کشور کند. مردم به خیابان آمده‌اند و راه بندان شده. در آخرین نما٬نما، چهره آرش را می بینیممی‌بینیم که در پس زمینه‌اش میدان آزادی است٬است، در چهره‌اش تصمیم به ماندن و استقامت٬استقامت، و در شیشه هایشیشه‌های عینک و فضای اطراف قاب٬قاب، انعکاس نور ملایم سبز.<ref>http://www.radiofarda.com/content/f4_a_respect_family_canne_cinema_iran/24590583.html</ref><ref>http://www.radiofarda.com/content/f4_karlovyvary_film_festival_iranian_four/24633503.html</ref>
 
== درباره فیلم ==
روزنامه "لوموند"، از معتبرترین روزنامه هایروزنامه‌های فرانسه در چند نوبت به این فیلم پرداخت. نوئمی لوسیانی در لوموند با یادآوری خط کلی داستان فیلم نوشت: «اولین سکانس این فیلم که نحوه دستگیری آرش توسط یک راننده تاکسی را نشان میمی‌دهد، دهد، می توانمی‌توان در هر فیلم اکشن امریکایی نیز دید. این فیلم پیش از همه فیلمی مافیایی است که با دقت بسیار زیادی ساخته شده است. در این فیلم آرش و برادر شهیدش در یک سو قرار دارند و جعفر و پسرش حامد در سوی دیگر. سینمای ایران فیلم هایفیلم‌های زیادی از این دست را تولید کرده است که در آنها تمایل برای بازسازی چهره ایران وجود دارد که ما همواره از تاریخ بزرگ آنها شنیده‌ایم.»
 
ماهنامه "پریمیر" که سه ستاره از پنج ستاره را به این فیلم داده بود یک خانواده محترم را فیلمی سیاسی معرفی کرد و نوشت: «آرش استاد دانشگاه، پس از بیست و دو سال زندگی در اروپا به کشور خود بازمی گردد و خود را در میان توطئه ایتوطئه‌ای که یکی از اعضای خانواده برایش تدارک دیده است می بیندمی‌بیند. این فیلمِ سیاسی و موثر، اولین فیلم بلند "مسعود بخشی" است که به خوبی فساد و خشونت را به نمایش گذاشته است.»
 
تیری مرانژه، عضو هیئت تحریریه ماهنامه "کایه دو سینما" و دانشیار در ادبیات مدرن درباره این فیلم می نویسدمی‌نویسد: «مسعود بخشی مستند ساز ایرانی برای اولین بار یک فیلم داستانی را به تصویر کشیده است و مانند اصغر فرهادی جسارت به خرج داده است. ما در فیلم یک خانواده محترم از دید آرش، ایران امروز را می بینیممی‌بینیم. آرش یک استاد دانشگاه است که برای مدتی به ایران بازمی گردد. وی برای درمان جامعه ایجامعه‌ای که از میزان فساد و غارت هایغارت‌های مافیایی در حال خفگی است تلاش می کندمی‌کند. "بخشی" در این فیلم با پیوند دادن تصاویر کودکی آرش و زندگی امروزی او، پرده ازشخصیت کلیدی این فیلم یعنی پدر خانواده، برمی دارد، پدری که هم از جنگ ایران و عراق استفاده شخصی کرده و هم مسبب اصلی از هم پاشیدن خانواده است. همچنین وی با استفاده از تصاویر آرشیوی، چشم انداز شفاف و جالبی از جنگ ایران و عراق ارائه کرده است.»
 
رومن بلوندو در ماهنامه "ترانسفوژ" در مورد «یک خانواده محترم» نوشت: «این فیلم که در آخرین فستیوال کن توسط ۱۵ فیلمساز، برگزیده شد اولین فیلم مسعود بخشی است که تصویری از ایران گرفتار تاریک اندیشی به نمایش می گذاردمی‌گذارد. این فیلم درباره یک استاد جوان دانشگاه شیراز است که پس از سالها به ایران بازگشته است. آرش در عرض چند هفته درگیر طوفانی از توطئه هایتوطئه‌های خانوادگی و مالی می شودمی‌شود».
 
برخی منفقدین فرانسوی به دلیل اینکه «یک خانواده محترم» تصاویری واقعی را از جامعه نشان می دهدمی‌دهد این فیلم را قابل تمجید می دانند. ماهنامه "تیزر" که «یک خانواده محترم» را لایق سه ستاره از پنج ستاره می دانستمی‌دانست نوشت: «مسعود بخشی در اولین فیلم خود زندگی یک استاد دانشگاه ایرانی را به نمایش می گذاردمی‌گذارد که برای محروم شدن از سهم ارث خود، با خطر مرگ مواجه می شودمی‌شود. مسعود بخشی نیز مانند اصغر فرهادی، جعفر پناهی و محمد رسول اف تصویری واقعی و پراضطراب از کشور خود به نمایش گذاشته است اما فاصله خود را با فیلم نامه هاینامه‌های رایج در این کشور حفظ کرده است.»
 
اما در این میان یادداشت نویش ماهنامه "استودیو" که چشم اش یک خانواده محترم را نگرفته بود و این فیلم را مستحق یک ستاره از پنج ستاره می دانستمی‌دانست گله از پیچیدگی داستان کرد و نوشت: «این فیلم یک داستان ایرانی بسیار پیچیده بود. سینمای ایران با فیلم جدایی نادر از سیمین، انرژی و زنده بودن خود را با وجود فشار شدید بر هنرمندان این کشور، اثبات کرد. بلافاصله پس از آن، با فیلم یک خانواده محترم نیز ما شاهد یک درام خانوادگی دیگر هستیم که عضوی از یک خانواده در حالی که سالها در خارج از ایران زندگی کرده است پس از ورود به تهران در یک دام خانوادگی گرفتار می شودمی‌شود. متأسفانه فیلمساز خود را بسیار درگیر پیچیدگی هایپیچیدگی‌های این اثر کرده است.»
 
این فیلم در هشت روز نخست اکران در ۴۱ سالن سینمای فرانسه نمایش داده شد و در این مدت ۲۲۰۰۰ نفر از این فیلم دیدن کردند.
 
[[بابک حمیدیان]] – بازیگر نقش آرش- پیشتر در این باره گفته بود: «متأسفانه در مورد اسم اول این فیلم سوءتفاهمی پیش آمد. اسم فیلم «خرمشهر» به معنی همان شهر معروف در خوزستان نبود. بلکه اسم فیلم «خرم شهر» به معنی شهری خرم بود. البته باید بگویم فلاش بک هایبک‌های این مرد از فرنگ برگشته عموماً در دوران جنگ است. یعنی ما خاطرات بچگی او را در زمان جنگ می بینیممی‌بینیم در حالیکه هیچ تصویری از خود جنگ در فیلم نداریم. «خرم شهر» در واقع کنایه ایکنایه‌ای به تهران است. شهری که خرم است. این اسم استعاره ایاستعاره‌ای از تهران بود. مثل نام فیلم «سعادت آباد» به کارگردانی مازیار میری که درباره فضایی بود که هیچ سعادتی در آن نبود. یک جور کنایه به آن چه که آرزوست و وجود ندارد. اما این عنوان دو پهلو را به خاطر همان سوتفاهمی که با اسم شهر خرمشهر بوجود می آوردمی‌آورد تغییر دادند و نام «یک خانواده محترم» را روی فیلم گذاشتند.»
 
شخصیت اصلی داستان چهره ایچهره‌ای مغموم در سراسر فیلم تا سکانس آخر دارد که پس از تصمیم برماندن در وطن و همراه شدن با جمعیت معترض به سوی آزادی، بشاش و پرامید می شودمی‌شود و درنهایت انعکاس نور سبز در عینک آرش به عنوان آخرین تصویر، شاید نشانی از امید به آینده و جنبش سبز باشد. به نظر می رسدمی‌رسد.<ref>http://www.irangreenvoice.com/article/2012/nov/08/30174</ref>
 
== جوایز ==
[[یک خانواده محترم]] اولین فیلم بلند مسعود بخشی، تنها نماینده [[سینما]] ی [[ایران]] در [[شصت و پنجمین دوره جشنواره فیلم کن]] مورداستقبال منتقدان قرار گرفت. این فیلم جایزه بهترین فیلم در بخش افق هایافق‌های تازه را در [[جشنواره بین‌المللی فیلم ابوظبی]] نیز به خود اختصاص داد. [[اسکرین دیلی]] فیلم را به عنوان «یک درام نیروبخش و قابل فهم» تحسین کرد و [[هالیوود ریپورتر]] آن را «یک کیفرخواست سیاسی که هنرمندانه ساخته شده» دانست. مسعود بخشی، در حاشیه جشنواره کن به خبرنگاران گفته بود :«این فیلم، زندگی‌نامه شخصی نیست، اما با الهام از اتفاقات واقعی زندگی آدم‌های اطراف من ساخته شده است. من از نسلی حرف می‌زنم که در جنگ ایران و عراق بزرگ شدند، جنگی که سرنوشت نسل مرا عوض کرد.» اما این روزها اولویت مسعود بخشی که اکران فیلمش در ایران بود رویایش شده است. او پیشتر گفته بود: «می‌خواستم چیزهایی را کندوکاو کنم که لزوماً در رسانه‌ها دیده نمی‌شود.» <ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.khabaronline.ir/detail/215423|عنوان=استقبال از «یک خانواده محترم» در جشنواره فیلم کن |ناشر=خبر آنلاین|تاریخ =۱۳۹۱/۳/۲}}</ref> این فیلم در جشنواره ابوظبی جایزه بهترین فیلم بخش افق هایافق‌های تازه را که به مسابقه فیلم هایفیلم‌های اول و دوم فیلمسازان اختصاص دارد، دریافت کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2012/10/121020_l41_cinema_abudhabi_closing.shtml|عنوان=گلشیفته فراهانی و 'یک خانواده محترم' از جشنواره ابوظبی جایزه گرفتند|ناشر=بی بی سی فارسی|تاریخ =29 مهر 1391}}</ref> روزنامه هایروزنامه‌های اصولگرا این جایزه را سیاسی دانستد و علت را در سیاه نمایی این فیلم از فضای جامعه ایران دانستند و سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد گفت: «ما مخالف شرکت فیلم «یک خانواده محترم» در جشنواره ابوظبی بودیم و آن‌ها بدون اطلاع و مجوزمان فیلم را در این جشنواره به نمایش گذاشتند.» <ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.khabaronline.ir/detail/253563/culture/cinema|عنوان=وزیر ارشاد: «یک خانواده محترم» بدون اطلاع ما در جشنواره ابوظبی شرکت کرد|ناشر=خبر آنلاین|تاریخ =۱۳۹۱/۸/۳}}</ref> حاشیه هاحاشیه‌ها وقتی پر رنگ تر شد که [[جواد شمقدری]] رییس سازمان سینمایی اعلام کرد که از این فیلم شکایت کرده‌اند او گفت: «ما اعتراضمان را به «یک خانواده محترم» نشان دادیم و شکایتی هم شده است و بقیه کار به دستگاه‌های دیگر برمی‌گردد که باید این شکایت را رسیدگی کنند.» <ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910806000286|عنوان=شکایت از «یک خانواده محترم»/بودجه‌ای برای خرید فیلم‌های توقیفی نداریم|ناشر=فارس نیوز|تاریخ =91/08/06}}</ref> و رحیم زاده مدیر گروه دفاع مقدس مرکز سیمافیلم از لغو مشارکت سیما فیلم با این فیلم خبر داد و گفت: «ابتدا مشارکت ما به صورت ۵۰ درصدی بود. ما ۴ قسط را به آقای آفریده ارائه دادیم اما زمانی که فیلم به ما ارائه شد، دیگر حاضر نشدیم هیچ قسطی به ایشان بپردازیم و قبل از نمایش در کن لغو مشارکت کردیم.» و اضافه کرد: «ما طبق تمام کارهایی که در سیما فیلم تولید می‌شود به تهیه‌کننده اعتماد کردیم اما متأسفانه اعتماد ما مورد بی‌تعهدی تهیه‌کننده قرار گرفت و محمد آفریده با مدیریت مارمولک‌گونه آن‌گونه که باید ساخت فیلم را مدیریت نکرد و زمانی که فیلم را به ما ارائه داد زمانی بود که فیلم در جشنواره کن حاضر شده بود. ما از او خواستیم تا فیلم را از جشنواره خارج کند اما به دلیل مشارکت شرکت خارجی این اتفاق صورت نگرفت.» <ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910807001199|عنوان=برخورد آفریده با ما «مارمولک‌گونه» بود|ناشر=فارس نیوز|تاریخ =91/08/07}}</ref>
 
== حاشیه هاحاشیه‌ها ==
[[محمد حسینی]]، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت تهیه‌کنندگان و کارگردانانی که بدون مجوز فیلم می‌سازند و در جشنواره‌هایی که "سیاه‌نمایی می‌کنند" حضور می‌یابند، "تاوان" آن را خواهند پرداخت.
او به‌شدت از تهیه‌کنندگان و کارگردانان فیلم‌هایی که از سوی وزارت ارشاد اجازه نمایش نگرفته‌اند و در جشنواره‌ها شرکت می‌کنند انتقاد کرد و گفت حضور فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های جهانی باید "ضابطه‌مند" باشد.
خط ۹۷:
سایت‌ها و محافل نزدیک به حکومت ایران از این فیلم به‌عنوان یک فیلم "ضدارزشی" نام می‌برند که به "سیاه‌نمایی" از ایران می‌پردازد.<ref>http://www.rahesabz.net/story/60825/</ref><ref>http://radiozamaneh.com/news/iran/2012/11/16/21749</ref>
 
علی دارابی، معاون رادیو تلویزیون دولتی ایران با ارسال نامه اینامه‌ای به "سیما فیلم" به دلیل ساخت فیلم "یک خانواده محترم" تذکر کتبی داد.
 
دارابی در این نامه با اشاره به "محتوای نامطلوب" دو فیلم "یک خانواده محترم" و "پاداش"، برای "تغییر رویکرد جدی و متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی تولیدات سیما فیلم" ضرب الاجل تعیین کرده است.
خط ۱۰۳:
جنجال بر سر فیلم یک خانواده محترم از زمانی آغاز شد که این فیلم در جشنواره کن نمایش داده شد و سپس از جشنواره ابوظبی جایزه گرفت.<ref>http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2012/11/121105_l44_darabi_cimafilm_afarideh.shtml</ref>
 
"رجانیوز" در یادداشتش پیرامون فیلم نوشته بود: «این فیلم بیشتر در هواداری از بعثی‌هاست تا رزمندگان ایرانی و آنچه که از فتح خرمشهر به مخاطب (بخوانید مخاطب اروپایی) نشان می‌دهد، التماس تعدادی عراقی مجروح و یک عراقی دو نیم شده به سربازان خشمگین ایرانی است!» اشاره نویسنده این یادداشت به تصاویر مستندی از جنگ در فیلم است که فتح خرمشهر را نشان می دهدمی‌دهد. در این تصاویر تعدادی سرباز عراقی از سنگر خارج می شوندمی‌شوند و خود را تسلیم سربازان ایرانی می کنندمی‌کنند. سربازان عراقی با در دست داشتن تمثال امام حسین و با تاکید بر مسلمان بودنشان از سربازان ایرانی امان می خواهندمی‌خواهند که اتفاقا رزمنده ایرزمنده‌ای که در کادر دیده می شودمی‌شود به بقیه تاکید می کندمی‌کند که با عراقی هاعراقی‌ها بدرفتاری نکنند. پس از آن یک رزمنده ایرانی را نشان می دهدمی‌دهد که نیمی از بدنش بر اثر برخورد خمپاره از بین رفته و در حال شهادت است و گزارشگر بعد از پی بردن به اینکه این رزمنده ایرانی است شهادتش را تبریک می گویدمی‌گوید. منتقدان فیلم سعی دارند جعفر (برادر ناتنی آرش) که هرگز برادر شهیدش را ندیده و حامد (پسر جعفر) که حتی آدرس قبر عموی شهیدش را بلد نیست به عنوان خانواده شهید معرفی کنند در حالی که "بخشی" نگاهی دیگر دارد. او سعی کرده موج سواران را از خانواده شهدا جدا کند. تاکید وی بر شخصیت مادر شهید که در سراسر فیلم در مقابل فساد مالی و زرق و برق دنیا ایستاده و ورود ثروت نامشروع را به خانه‌اش ممنوع می کند،می‌کند، نشان می دهدمی‌دهد که همه یهمهٔ تلاشش در جدا کرد این دو طیف است.
 
[[فرج الله سلحشور]] نیز در مخالفت با این فیلم گفت: "افتضاحات سینمای کشورمان پایان ندارد. حالا بعد از لاله این "یک خانواده محترم" است که با بودجه بیت المال ساخته شده و در جشنواره‌های خارجی قرار است سندی باشد برای بی‌آبرو کردن نظامی که با خون شهدا پرچمش بالاست. شر شرع و قانون داریم هر فردی که در جهت خیانت به نظام اسلامی حرکت کند و قدم بردارد محارب است و حکمش اعدام. حالا این‌ها که آبروی نظام، شهدا و امام را به بازی گرفته‌اند محارب نظام نیستند؟
 
سلحشور در ادامه ابراز داشت: "اگر ۴ نفر از این خائنان اعدام شوند و برخوردهای شدیدی با آنان شود دیگر حساب کار دستشان می‌آید."<ref>http://www.baztab.net/fa/news/18134</ref><ref>http://www.kaleme.com/1391/08/29/klm-120781/</ref><ref>http://www.rahesabz.net/story/61992/</ref>