لوگوس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
همنشین بهار (بحث | مشارکت‌ها)
همنشین بهار (بحث | مشارکت‌ها)
سلام بر شما. بتدریج مقاله را تصحیح و تکمیل می‌کنم. با کمال احترام: همنشین بهار
خط ۱:
'''لوگوس''' اندیشه، [[منطق]] و [[قانون]] نهفته در هستی است. لوگوس تغییرات و دگرگونی‌های [[جهان]] را وحدت و همآهنگی می‌بخشد و آن حقیقتی است که جمال جلوه یک چیز را فراهم می‌آورد و یا به بیانی دیگر، تجلی و به ظهور آمدن چیزی را ممکن می‌سازد.
برای درک واژهٔ «لوگوس» باید پیش‌زمینه‌های یونانی و یهودی آن را بررسی کرد. در ادبیات یونان لوگوس حاوی تنوع قابل ملاحظه‌ای از معانی است. هرالکیتویس، لوگوس را قدرت الهی برای بخشیدن انسجام، معنا و یکپارچگی به کائنات تعریف می‌کند. برای او لوگوس محور نظم کائنات است. فیلسوفان رواقی، لوگوس را «عقل کل» می‌دانستند که به‌واسطهٔ آن کائنات خلق و اداره می‌شدند. برای رواقیون، لوگوس، [[علت‌العلل]] نظام آفرینش تلقی می‌شد. فیلون فیلسوف یهودی نیز لوگوس را نقشهٔ خدا و قدرت او برای خلق و تداوم خلقت تعریف می‌کند.
 
==لوگوس اصل عقلانی حاکم بر جهان==
 
لوگوس خصیصه‌ای در [[انسان]] است که او را به سوی قوه‌ی تمیز، [[منطق]]، [[قضاوت]] درست، مرزبندی و ادراک می‌کشاند و با [[عقل]] و شعور مخاطب کار دارد.
لوگوس از مهم‌ترین اصطلاحات رایج در مدارس فلسفی [[یونان]] است که هفتصد سال قبل از میلاد [[مسیح]]، در خطابه‌ها به کار برده می‌شد و جای واژه‌های قدیمی‌تری مثل افسانه <ref>epos</ref> و [[اسطوره]] <ref>mythos</ref> را گرفت...
در فلسفۀ یونان باستان، لوگوس حداقل تا زمان [[فلسفه]] افلاطونی میانه و مھمتر از آن تا دوره [[فلسفه نوافلاطونی]] <ref>Neoplatonism</ref> اصل اول محسوب می‌شد.
[[هراکلیتوس]] آن را محور نظم کائنات و اصل عقلانی حاکم بر جهان می‌دانست. نیرویی مادی که چون شعله [[آتش]] به همه جا گرمی و روشنی می‌بخشد.
از دید فیلسوفان رواقی <ref>رواق=فضای سرپوشیدهٔ نیمه‌باز و راهرو مانند</ref>(که حوزه درسی‌شان در یکی از رواق‌های آتن منعقد می‌شد) لوگوس «عقل کل» و علت‌العلل نظام آفرینش بود.
 
==لوگوس و متکلمین یهودی==
 
ﻣﺘﻜﻠمین ﻳﻬﻮدی و ﺑـﻮﻳﮋه [[فیلون اسکندرانی]]<ref>فیلسوف یهودی هلنی که در دوران امپراطوری روم در اسکندریه، مصر، زندگی می‌کرد</ref> <ref>Philo of Alexandria</ref>، ﻟﻮﮔـﻮس، را طرح خداوندی و قدرت او برای تداوم خلقت و ﻣﻌﺎدل ﺑﺎ پیامبر و رﺳﻮل می‌پنداشت.
چه بسا در نگاه فیلون، لوگوس به نوعی با [[ نظریه مثل]] افلاطون گره خورده بود. <ref>[[ نظریه مثل]]افلاطون، بیان می‌دارد که مثال‌های انتزاعی و غیرمادی، و نه جهان مادی تغییرپذیر که از طریق حواس پنج‌گانه بر ما معلوم است، والاترین و بنیادی‌ترین نوع حقیقت را داراست.</ref>
در ﻣﺘﻮن دﻳﻨﻲ یهود ﻟﻮﮔﻮس ﺑﺎ ﺧﻠﻘـﺖ و تقدیر و [[وحی]] در ارﺗﺒﺎط اﺳـﺖ. <ref>پیشینۀ لوگوس در فلسفۀ یونان باستان و یھودیت بسیار بیش از این است.</ref>
 
شایان ذکرست که واژهٔ لوگوس در ترجمهٔ یونانی عهدعتیق موسوم به ترجمهٔ هفتاد Dabar است. Dabar علت بنیادی همه چیز است که با «پیام و عمل» تجلی پیدا می‌کند (مزمور ۱۰۷:‏۲۰ و تثنیه ۳۲:‏۴۶-‏۴۷). برای درک بهتر این واژه ضروری است که به پیش‌زمینه‌های اعتقادی یهودیان پیرامون مفهوم حکمت اشاره کرد زیرا که یکی از مفاهیم بنیادی لوگوس حکمت می‌باشد.
بنابر اعتقاد یهودیان خدا از طریق حکمت خود جهان را خلق کرد، از این‌رو حکمت، ریشه در ذات خدا دارد. این حکمت در تورات به عالی‌ترین شکل ممکن جلوه‌گر می‌شد. در واقع کتب حکمتی عهدعتیق الهیات خلقت را ترسیم می‌کنند. اما در عهدجدید حکمت الهی در مسیح تجلی می‌یافت و عهدجدید فراتر از آن خود مسیح را به‌عنوان حکمت خدا معرفی می‌کند (لوقا ۲:‏۴ و مرقس ۶:‏۲ و اول قرنتیان ۱:‏۳۰). بدین‌سان آنچه در عهدعتیق ریشه در ذات خدا داشت حال در مسیح تجسم پیدا می‌کند.
 
== لوگوس و ﻣﺘﻜلمین مسیحی ==
 
[[کلمنت اسکندریه]] <ref>Clement of Alexandria</ref> از بزرگترین متفكران مسیحی قرون نخست میلادی برای اینکه نشان دهد لوگوس همه چیز و همه جا را دربرمی‌گیرد، گفته بود:
لوگوس آلفا و اُمگا است (حروف اول و آخر الفبای یونانی)
 
در مقدمه [[انجیل]] [[یوحنا]]، لوگوس و [[مسیح]] یکی می‌شوند. یعنی لوگوس حالت انتزاعی ندارد. لوگوس در [[انجیل]] [[یوحنا]] از معنی [[عقل]] به معنی «کلمه» تغییر جهت می‌دهد.
«در آغاز کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود...» از ﻧﻈﺮ ﻣﺘﻜلمان ﻣﺴﻴﺤﻲ ﻟﻮﮔﻮس در ﻛﻠﻤﻪ و ﻣﺴﻴﺢ بارز می‌شود.<ref>قرآن هم مسیح را «کلمه الله» می‌خواند. (آل عمران/ ۴۵ و ۴۹ - نساء /۱۷۱)</ref>
 
مسیح همچون حکمت، عامل خلقت است (یوحنا ۱:‏۳ و۱۰). مسیح پیام و کلام خدا (لوگوس) به بشرست (یوحنا ۱:‏۱). در او نقشه و هدف الهی برای بشر نمایان می‌شود. در مسیح تفکر خدا پدیدار می‌گردد. سؤالی که با آن روبروییم آن است که چرا یوحنا به‌جای واژهٔ حکمت از لوگوس استفاده کرد؟ به این سؤال می‌توان از چند بُعد پاسخ داد.
سطر ۹ ⟵ ۳۲:
 
لوگوس بیانگر ازلیت و پیش‌موجودیت مسیح است. لوگوس نمایانگر یگانگی ذات مسیح با خداست. لوگوس مکاشفهٔ تفکر و شخصیت خداست.
== لوگوس تنوع معانی زیادی دارد==
 
لوگوس تنوع معانی زیادی دارد. ﻳﻜﻲ از ﻣﻌﺎﻧﻲ آن اراﺋﻪ «ﺗﻌﺮﻳﻒ درﺳﺖ» اﺳـﺖ. معناهای لوگوس در رشته‌های گوناگون هرچند با معنای حقیقی یا اصلی آن در یونانی کمی فرق می‌کنند، با این حال از آن جدا نیستند.
== منابع ==
در آثار متفکران یونانی رایج‌ترین معنای لوگوس [[حکمت]] و [[عقل]] ، همچنین [[منطق]] و [[کلام]] است.
از آنجا که در دوران باستان تفکر و عقل وجهی کلامی داشت امروره لوگوس هم به معنای عقل و هم به معنای کلام فهمیده می‌شود. البته مفهوم «کلمه» را هم در خود دارد و به معنای صحبت کردن و سخن گفتن (نطق) نیز هست. <ref>یکی از ترجمه‌های لوگوس منطق است و منطق و نطق با هم رابطه دارند.</ref>
لوگوس قبل از آن که اصطلاحی فلسفی باشد، به حوزه کاربرد عادی زبان تعلق داشته و به تدریج در تفکر فلسفی از مفهوم خاصی برخوردار شده است.
اﺻﻞ و ﻧﺴﺐ واژه لوگوس ﺑﻪ ﻳﻮﻧﺎن ﺑﺎﺳﺘﺎن برمی گردد و ﺑﻨﺪرت ﻧﻴﺰ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪه ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺪ ﻣﺎﺧﺬ اﻳﻦ اﺻﻄﻼح ﻣﻜﺎﺗﺐ ﻋﺮﻓﺎﻧﻲ ﺷﺮﻗﻲ و اﻳﺮان ﺑﺎﺳﺘﺎن ﺑﺎﺷﺪ.
واژه لوگوس به لحاظ زبان شناسی، با lego پیوند دارد که به معنای شمردن، محاسبه، رسیدگی و توجیه است.
بنا بر دیدگاه [[هایدگر]]، لوگوس، از ریشه لِگِینن Legein گرفته شده و مبنای سخن گفتن و زبان آوری است. لوگوس در عین حال حضور و بن (علت) است.
از ﻧﻈﺮ ﻫﮕﻞ، لوگوس ﻣﻌـﺎدل ﺑـﺎ «روح» و در ﻧﺰد [[ژاک دریدا]] <ref>Jacques Derrida</ref> ﻣﻌﺎدل ﺑﺎ «ﻧﻮﺷﺘﺎر» اﺳﺖ.
...
لوگوس معمولا با دو واژه «اتوس» Ethos و «پاتوس» Pathos همنشین می‌شود.
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
* [http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=108 همنشین بهار: لوگوس Logos]
* مجله [http://www.kalameh.com/Pages/ArticleDetails.aspx?ArticleId=121 کلمه] شماره ۳۷ مورخ ۰۳/۰۱/۲۰۰۴
* ﻋﺒﺪي اﻗﺪم، ﻧﻌﻤﺖ اﷲ، ﺳﻴﺮ ﺗﻄﻮر ﻣﻌﻨﺎﻳﻲ ﻟﻮﮔﻮس
 
[[رده:تثلیث‌باوری]]
[[رده:تصورات از خدا]]
[[رده:رواقی‌گری]]
[[رده:زبان]]
[[رده:زبان و عرفان]]
[[رده:علوم بلاغی]]
[[رده:فلسفه مسیحی]]
[[رده:مفهوم‌ها در منطق]]
[[رده:نام‌های خدا در مسیحیت]]
[[رده:واژگان فلسفی]]
[[رده:هراکلیتوس]]
 
{{Link GA|sr}}