منوچهری دامغانی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ویرایش 46.100.91.83 (بحث) به آخرین تغییری که Parpak انجام داده بود واگردانده شد |
|||
خط ۲:
== زندگی ==
کودکی و جوانی منوچهری در [[دامغان]] به تحصیل عربی گذشت، تا این که به خدمت [[منوچهر پسر قابوس|منوچهر قابوس زیاری]] در [[طبرستان]] رسید. پس از مرگ منوچهر قابوس، منوچهری به [[ری]] رفت و به خدمت [[طاهر دبیر]] رسید که از طرف [[سلطان مسعود غزنوی]] در آنجا فرمانروایی داشت. وی از آنجا به دربار [[غزنه]] راه یافته، و به ستایشگری سلطان مسعود غزنوی مشغول شد. منوچهری برای جلب حمایت عنصری [[قصیده|قصیدهای]] به نام «لغز شمع» سرود و در آن [[عنصری]] را ستایش کرد. در سال ۴۳۲ هجری قمری، منوچهری در حالی که سی و چهار سال داشت درگذشت.
== موضوع و قالب شعری ==
بیشتر شعرهای او دربارهٔ [[طبیعت]] است. منوچهری علاوه بر آشنایی به زبان [[عربی]]، از دانشهایی چون [[نحو]]، [[پزشکی]]، [[اخترشناسی|ستارهشناسی]]، و [[موسیقی]] آگاهی داشت، و در شعر خود از واژههای خاص این دانشها بهره میبرد. دیوان منوچهری مشتمل بر اشعاری است که در قالب [[غزل]]، [[قصیده]]، [[مسمط]]، [[قطعه]]، و [[ترکیببند]] سروده شده و موضوعاتی چون ستایش، [[وصف]]، و خمریه را در بر میگیرد. منوچهری قالب [[مسمط]] را برای نخستین بار در [[شعر پارسی]] پدید آورده است.<ref>هزار سال شعر فارسی. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. تهران 1365</ref> اشعار او معمولا در دو سبک می باشد.یا تغزل و اشعاری که به جوانی او هنگام شاعری باز می گردد و دیگری مدح و ستایش سلاطین و بزرگان زمانه که از رسوم معمول شاعری آن زمان بوده است.در اشعار او مفردات و اصطلاحات [[عربی]] بسیار دیده می شود که توانایی او در [[ادبیات عرب]] را منعکس می سازد.<ref>رحمت الله نجاتی.نشریه خبرآنلاین. [http://www.khabaronline.ir/news-51361.aspx منوچهری دامغانی از نگاه دکتر اسلامی ندوشن].فارسی.</ref>
== نمونهٔ اشعار ==
خط ۱۲:
{{ب|آن برگ رزان بین که برآن شاخ رزانست|گویی به مثل پیرهن رنگرزانست}}
{{پایان شعر}}
<center>
دهقان به تعجّب سر انگشت گزانست{{سخ}}
کاندر چمن و باغ نه گل ماند و نه گلنار
</center>
== منابع ==
|