آرایشگر سویل: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۸۴:
به این ترتیب، دکتر بارتولو متقاعد میشود که این معلم جایگزین، واقعا از طرف باسیلیو آمده و به او اجازه میدهد که درس موسیقی‌ را با رزینا شروع کند. رزینا شروع به خواندن می‌کند (“Contro un cor”) و بارتولو کم کم به خواب میرود. رزینا چهره معلم موسیقی‌ جدید را تشخیص میدهد و متوجه میشود که او همان لیندرو محبوبش است که تغییر قیافه داده؛ وقتی‌ خواب بارتولو سنگین میشود، ایندو از فرصت استفاده کرده و علاقه‌شان را به یکدیگر ابراز میکنند.
 
فیگارو به بهانه اصلاح صورت دکتر بارتولو میاید و در فرصتی مقتضی، کلید در بالکن را برمیدارد. ناگهان، باسیلیو سالم و سرحال وارد میشود. آلماویوا، رزینا و فیگارو سعی‌ میکنند که به او تلقین کنند که به شدت بیمار به نظر می‌رسد و احتمالاً مبتلا به تب` اسکارلت ([[مخملک]]) شده است (Quintet: “Buona"Buona sera, mio signore”signore")؛ اما او مقاومت کرده و می‌گوید که حالش بسیار هم خوب است؛ اما کمی‌ بعد، با دیدن رشوه هنگفتی که به او داده میشود، اذعان میدارد که کسالت دارد و باید استراحت کند. آلماویوا هم، وقتی‌ فیگارو دکتر بارتولو را اصلاح می‌کرده، به رزینا می‌گوید که شب آماده باشد تا با هم از آنجا فرار کنند؛ ولی‌ دکتر بارتولو متوجه قضیه میشود و بلافاصله از باسیلیو می‌خواهد یک نفر مسئول ثبت اسناد را خبر می‌کندبیاورد تا ازدواج او و رزینا را رسمی‌ کند؛ نامه را هم به رزینا نشان میدهد و می‌گوید که لیندرو در خدمت کنت آلماویوستآلماویواست و قصد فریب او را دارد؛ رزینا بسیار مأیوس و غمگین میشود و چاره ایی جز ازدواج با دکتر بارتولو نمی‌بیند. برتا از کار زیاد و کشمکش‌های دائمی در این خانه شکایت می‌کند و آرزوی زندگی‌ بهتری دارد ("Il vecchiotto cerca moglie").
 
صحنه خالیست و صدای رعد و برق شنیده میشود. کنت و فیگارو با بالا رفتن از نردبانی‌ به بالکن خانه بارتولو راه پیدا کرده و از طریق پنجره به اتاق رزینا میروند. رزینا نامه را به آلماویوا (که هنوز از نظر او "لیندرو" بوده) نشان میدهد و به او می‌گوید که چقدر دلشکسته و غمگین است؛ آلماویوا هم خود را به او معرفی‌ می‌کند ("Trio: "Ah! qual colpo) و به رزینا اطمینان میدهد که قصد ازدواج با او را دارد و تا پایان عمر عاشق و متعهد خواهد ماند؛ رزینا از اینکه رویاهایش به حقیقت پیوسته، بسیار خوشحال میشود. او و کنت با شور و شعفی وصف ناپذیر به یکدیگر ابراز احساسات میکنند؛ در حالیکه فیگارو مرتب به آنها گوشزد میکند که هر چه زودتر باید خانه را ترک کنند.
خط ۹۲:
کنت آلماویوا و رزینا با حضور باسیلیو و فیگارو به عنوان شاهد، به عقد هم در میایند و تازه دکتر بارتولو، خوشحال از اینکه نردبان را برداشته و مانع فرار آنها شده، سر می‌رسد. کنت آلماویوا هم به او می‌گوید که دیگر دیر شده و بدون هیچ اقدام و اعتراضی، به بازنده بودن خود اعتراف کند (“Cessa di più resistere”). بارتولو هم عصبانی میشود؛ اما بعد از اینکه به او اجازه داده میشود اموال به جا مانده از رزینا را تصاحب کند، آرام و راضی‌ میگردد.
<ref>https://metoperafamily.org/metopera/season/synopsis/barbiere?customid=432</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}