۷۴٬۱۴۴
ویرایش
جز (ابرابزار) |
جز (ویکیسازی رباتیک(۷.۵) >قرارداد اجتماعی، اقتصاد اتریشی، فلسفهٔ سیاسی، فریدریش هایک، آین رند+تمیز (۸.۵)) |
||
'''عدالت اجتماعی''' یکی از دلالتهای مفهوم [[عدالت]] است که منظور از آن تخصیص «منصفانه ی» منابع در یک جامعه است. به این معنا قانون باید به سطح قابل قبولی از [[برابری]] واقعی و رسمی دست یابد و باید توزیع منصفانهٔ منابع و برابر فرصتها را تضمین کند.<ref>Routledge Encyclopedia of International Political Economy: Entries G-O, P. 858</ref>
امروزه در جریان اصلی سیاسی سه نظریهٔ [[فلسفهٔ سیاسی]] سه مکتب اصلی عدالت وجود دارد:
# آثار ارسطو در خصوص عدالت که بسیار تأثیر گذار و مجادله برانگیزند که مبنای نظریههای مدرن نو ارسطویی و فردگرایانه برای عدالت هستند، نظیر فلسفهٔ عینیت گرای نیچهای [[آین رند]]. مهمترین کار روش شناسانهٔ ارسطو تمایز قراردادن او بین عدالت اصلاحی و توزیعی بود.▼
# نظریههای [[قرارداد اجتماعی]] که آموزههای لیبرال کلاسیک خود را با فرضیهٔ معروف قرارداد اجتماعی توجیه میکند: فرض میشود جامعهٔ لیبرال و دمکراتیک مبتنی بر انتخاب آزاد عوامل عاقل و خودمختار است▼
▲# آثار ارسطو در خصوص عدالت که بسیار تأثیر گذار و مجادله برانگیزند که مبنای نظریههای مدرن نو ارسطویی و فردگرایانه برای عدالت هستند، نظیر فلسفهٔ عینیت گرای نیچهای آین رند. مهمترین کار روش شناسانهٔ ارسطو تمایز قراردادن او بین عدالت اصلاحی و توزیعی بود.
▲# نظریههای قرارداد اجتماعی که آموزههای لیبرال کلاسیک خود را با فرضیهٔ معروف قرارداد اجتماعی توجیه میکند: فرض میشود جامعهٔ لیبرال و دمکراتیک مبتنی بر انتخاب آزاد عوامل عاقل و خودمختار است
# [[فایده گرایی]]، فلسفهای که هدف آن حداکثرسازی رفاه جامعه است: نفوذ و قدرت فایده گرایی نیروی اصلی پشتیبان استحکام و قوی کردن فلسفهٔ سیاسی بوده است، خصوصاً پس از پذیرش فایده گرایی توسط [[اقتصاد نئوکلاسیک|علم اقتصاد نئو کلاسیک]]. اغلب نظریات معاصر با واکنش (معمولاً منتقدانه) نسبت به ایدههای فایده گرایانه شروع میشوند.
== حملات لیبرترین بر عدالت اجتماعی ==
رابرت نازیک از مخالفان سرسخت فایده گرایی بود، به مراتب بیشتر از رالز. بر این اساس او اساساً با هرگونه مداخلهٔ حکومت بر اساس مقایسههای فایده و رفاه مخالف بود. در نظر نازیک، یک دولت حداقلی و فقط برای حفاطت از حقوق فردی تخطی ناپذیر (خصوصاً حقوق مالکیت) لازم است. همچون رالز، او معتقد بود حکومت نباید در حقوق و آزادیهای اساسی فردی مداخله کند. به هر روی، او ایدهٔ فرصت برابر را در دستگاه عدالت خود نمیپذیرد. بنا بر اعتقاد او، صرفاً مالکیت که مبتنی بر [[حق ذهنی]] مشتق شده از اکتساب اموال بی مالک، مبادلهٔ آزادانهٔ منابع یا انتقال قانونمند توجیه پذیر است. هر درک دیگری از عدالت، آنتی تز نظریهٔ عدالت به عنوان یک حق ذهنی است. بنابراین، هیچ توزیع منصفانهای از حقوق ذهنی وجود ندارد، و صرفاً
[[فریدریش هایک]] عدالت اجتماعی را یک سراب می داند، مفهومی دست نیافتنی مبتنی بر دیدگاهی معیوب از بازار. در نظر هایک، بازار را نمیتوان منصفانه یا غیرمنصفانه توصیف کرد، زیرا بازار شبیه یک پدیدهٔ طبیعیست. توضیف نتایج یک فرایند در بازار (مخصوصاً نابرابری) به عنوان منصفانه یا غیر منصفانه بی معنی است. بازار نوع اعلای سازمان اقتصادی بر حسب بازدهی و نتیجتاً رفاه است. توزیع نابرابر ثروت در یک نظام بازار، بهترین توزیع است حتی برای کسی که کمتر از همه منتفع میشود، همو در دراز مدت با هر توزیع دیگری غیر از بازار، وضعیت بدتری خواهد داشت. نزدیکی هایک به فایده گرایی روشن است، اما او به فرضهای رالز هم بسیار نزدیک است. به هر روی مشکل اساسی تز او دریافتش از بازار به عنوان موجودی فراتر از اصلاح است که بی شک ناشی از [[اقتصاد اتریشی]] اوست.
== منابع ==
[[رده:عدالت اجتماعی]]
[[رده:ویکیسازی رباتیک]]
|