سید اسدالله خرقانی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز ویکیسازی رباتیک(۷.۵) >تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تاریخ مشروطه ایران+املا+مرتب (۸.۸) |
||
خط ۲۷:
== زندگینامه ==
سید اسدالله میرسلامی خرقانی، چهارم ذیالحجهی سال ۱۲۵۴هـ.ق در روستای «[[شیزند]]» در جنوب قزوین، واقع در شمال غرب ایران، متولد شد. و نسبش به ساداتی از آل میرسلام در روستای «[[خرقان]]» در شمال قزوین برمیگردد برمیگردد. چرا که پدرش [[سید زینالعابدین]] پسر سید اسماعیل پسر سید حسن خان از سلسلهی سادات معروفی از اهل مراغه بود. جد بزرگش معروف به«میرسلام»، از مقربین سلاطین صفوی بود.
مرحوم خرقانی در سن پانزده سالگی برای تحصیلات دینی به [[شهر قزوین]] نقل مکان کرد. بعد از آنکه فقه و اصول را در محضر علمای آنجا آموخت حوالی سالهای ۱۲۷۵ یا ۱۲۷۶ه ق به تهران رفت و در آنجا نزد مرحوم [[میرزا ابوالحسن جلوه]] به یادگیری فلسفه پرداخت. و در اثنای این درس همچنین علوم روز و [[زبان فرانسه]] را که زبان فرهنگ غربی آن روزگار بود، یاد گرفت. وی از نزدیکان و تربیت شدگان [[شیخ هادی نجمآبادی]] بود.<ref>دولت آبادی، یحیی. '''حیات یحیی''' صفحه ۵۹</ref> در سال ۱۲۸۴ه ق همراه خانوادهاش به [[نجف اشرف]] مهاجرت کرد و در آنجا به مدت ۲۵ سال به تحصیل [[علوم دینی]] مشغول شد. و در میان روحانیون [[حوزه علمیه]] و طلاب نجف، احترام بسزایی داشت و از علوم جدید بهرهمندنزد بزرگانی چون [[آخوند خراسانی]](از رهبران مشروطه) بود وی در خلال این سالها به [[درجه اجتهاد]] نایل شد. سپس به تهران بازگشت و به
[[سیدمحمود طالقانی]] درباره خرقانی مینویسد:
<blockquote>مرحوم علامه بزرگ و مجاهد سید اسدالله میرسلامی خارقانی، در زمره همان مردان نیرومند و هشیار عالم اسلام بود، تألیفات این مرد و مبارزههایی که در آن دوره اختناق و استبداد نموده و شاگردان با ایمان و محکی که تربیت کرده، مقام علمی و روح جهاد و هشیاریش را به خطرهای متوجه به عالم اسلام میشناساند.</blockquote><ref>[http://www.aqeedeh.com/view/writer/368/سید-اسد-الله-خرقانی-حجة-الاسلام-و-المسلمین/ وبگاه کتابخانه عقیده]</ref>
خط ۳۶:
پس از مراجعت از نجف، مدتی وارد فعالیتهای اسلامی در عرصههای سیاسی و اجتماعی در ایران شد. در [[دوره سوم مجلس شورای ملی]] ، بهعنوان نماینده قزوین به کرسی نمایندگی مجلس راه یابد. با ادامه فعالیت سیاسی در دوره [[رضا خان]] و در جریان جمهوری خواهی، از دست وی کتک خورد و بالاخره به زندانی شدن و تبعید او منجر شد، او به رشت و سپس به فومنات تبعید شد.<ref>رسول جعفریان،</ref>
پس از پایان یافتن آخرین تبعیدش به تهران برگشت و تصمیم گرفت که به کلی از مباحثه و تألیف و تدریس قرآن دست بکشد. پس از آن، بهجز با بعضی از فضلا و طلاب قرآن که نزد او [[علوم قرآنی]] میآموختند، جلسهای
== اصلاحگری دینی ==
اصول دعوت خرقانی در این سالها را میتوان در کتاب وی بهنام «محوالموهوم و صحوالمعلوم» یافت:
خط ۶۶:
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =نبوی رضوی | نام =سیدمقداد | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان =تکیه گاه مشروطه طلبان در نجف | ژورنال =روزنامه شرق| مکان =تهران | ناشر = | دوره=ویژه نامه یکصدو ششمین سالگرد مشروطیت | شماره= ۱۵۹۴| سال = | صفحه=۱۳ | پیوند =http://sharghnewspaper.ir/Page/Vijeh/91/05/14/13 | تاریخ بازبینی =۷ اوت ۲۰۱۲ | doi =}}
* وبگاه [[شیخ صدوق]] http://sadugh.ir/?page_id=112
* رسول جعفریان، سیداسدالله خرقانی روحانی نوگرای روزگار مشروطه و رضاشاه، تهران، [[مرکز اسناد انقلاب
* یحیی دولتآبادی، حیات یحیی، تهران، عطار و فردوسی، ۱۳۷۱، ج۱، صص۵۹ و ۶۰
* احمد کسروی، [[تاریخ مشروطه
* مهدی ملکزاده، [[تاریخ انقلاب مشروطیت
* ابراهیم زنجانی، خاطرات [[شیخ ابراهیم]] زنجانی، به اهتمام غلامحسین میرزاصالح، تهران، کویر، ۱۳۸۲، ص۲۷
{{اصلاحگران دینی}}
خط ۷۸:
[[رده:روحانیان شیعه]]
[[رده:زادگان ۱۲۵۴ (قمری)]]
[[رده:فقهای هوادار مشروطیت]]▼
[[رده:شاگردان آخوند خراسانی]]
▲[[رده:فقهای هوادار مشروطیت]]
[[رده:نواندیشان دینی]]
[[رده:ویکیسازی رباتیک]]
|