توزیع ثروت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: حذف از رده:ویکیسازی رباتیک |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
{{اقتصاد}}
[[File:Wdpiechartppp2000.gif|
'''توزيع درآمد'''، در يكي از مباحث قديمي اقتصاد سياسي از اهميتي اساسي برخوردار است. منظور این است که درآمد حاصل از تولید چگونه میان عوامل تولید تقسیم میگردد یا هر یک از بخشهای اقتصادی چه میزان سهم میبرند.توزیع نابرابر عوامل تولید طبعاً باعث توزیع نامناسب درآمد نیز خواهد شد.بنابر این باید قبل از تولید به منظور عادلانه کردن توزیع درآمد عوامل تولید به صورت عادلانه و برابر میان افراد و بنگاهای اقتصادی مختلف توزیع گردد.روشهای مختلفی برای [[اندازه گیری]] میزان توزیع درآمد موجود است که از آنجمله:{{سخ}}▼
[[File:World distributionofwealth GDP and population by region.gif|thumb]]
۱- توزیع درآمد برحسب ابعاد.{{سخ}}▼
▲
۵- ضرایب جینی و مقیاسهای نابرابری درآمد.{{سخ}}▼
بنابر برخی از نظریات اقتصادی توزیع نابرابر درآمد یکی از شروط اصلی [[رشد اقتصادی]] میباشد و دلیلشان هم این است که نیازهای قشر پایین اجتماع اشباع شدنی نیست و چنانچه توزیع درآمد برابر باشد قشرهای پایین تمامی درآمد خود را صرف خرید کالا میکنند در صورتی که قشرهای بالا نیازهای اولیه خود را برطرف نموده و مازاد درآمدشان را پس انداز مینمایند.چنانچه توزیع درآمد نابرابر باشد رشد اقتصادی تسریع میگردد.اما مخالفان این نظریه میگویند که اول؛ تجربه در کشورهای توسعه نیافته نشان دادهاست که ثروتمندان این جوامع اضافه درآمد خود را بجای پس انداز نمودن صرف خرید کالاهای تجملاتی و لوکس میکنند.دوم؛ درآمد کم فقرا باعث ضعف جسمانی و کاهش [[بهره وری]] کاری ایشان میگردد و این خود باعث کاهش میزان تولید و در نتیجه کاهش درآمد ملی میشود.سوم؛ افزایش درآمد فقرا باعث افزایش تقاضا برای کالاهای ضروری ساخت داخل میگردد که این امر به نوبه خود باعث افزایش اشتغال و تولید میگردد.چهارم؛ توزیع برابر درآمد باعث افزایش انگیزههای روانی افراد برای مشارکت در [[توسعه اقتصادی]] میشود و دولت میتواند از چهار راه برای توزیع مناسب درآمد اقدام کند:{{سخ}}▼
۴- افزایش توزیع مقداری درآمد در سطوح پایین اجتماع از طریق پرداختهای انتقالی به صورت مستقیم و یا تامین کالاهای ضروری و خدمات اساسی.{{سخ}}▼
▲بنابر برخی از نظریات اقتصادی توزیع نابرابر درآمد یکی از شروط اصلی [[رشد اقتصادی]] میباشد و دلیلشان هم این است که نیازهای قشر پایین اجتماع اشباع شدنی نیست و چنانچه توزیع درآمد برابر باشد قشرهای پایین تمامی درآمد خود را صرف خرید کالا میکنند در صورتی که قشرهای بالا نیازهای اولیه خود را برطرف نموده و مازاد درآمدشان را پس انداز مینمایند. چنانچه توزیع درآمد نابرابر باشد رشد اقتصادی تسریع میگردد. اما مخالفان این نظریه میگویند که:
اول؛ تجربه در کشورهای توسعه نیافته نشان دادهاست که ثروتمندان این جوامع اضافه درآمد خود را بجای پس انداز نمودن صرف خرید کالاهای تجملاتی و لوکس میکنند.
دوم؛ درآمد کم فقرا باعث ضعف جسمانی و کاهش [[بهره وری]] کاری ایشان میگردد و این خود باعث کاهش میزان تولید و در نتیجه کاهش درآمد ملی میشود.
سوم؛ افزایش درآمد فقرا باعث افزایش تقاضا برای کالاهای ضروری ساخت داخل میگردد که این امر به نوبه خود باعث افزایش اشتغال و تولید میگردد.چهارم؛ توزیع برابر درآمد باعث افزایش انگیزههای روانی افراد برای مشارکت در [[توسعه اقتصادی]] میشود و دولت میتواند از چهار راه برای توزیع مناسب درآمد اقدام کند:
*۱- تغییر توزیع درآمد مبتنی بر عوامل تولید که از طریق تغییر قیمتهای نسبی عوامل تولید ایجاد میشود.
*۲- تعدیل توزیع مقداری درآمد از طریق توزیع مجدد داراییها.
*۳- کاهش توزیع مقداری درآمد در سطوح بالا که از طریق وضع مالیاتهای تصاعدی بردرآمد و ثروت بدست میآید.
▲*۴- افزایش توزیع مقداری درآمد در سطوح پایین اجتماع از طریق پرداختهای انتقالی به صورت مستقیم و یا تامین
کالاهای ضروری و خدمات اساسی.
یکی از موضوعات مهم مطرح در [[علم اقتصاد]] توزیع درآمد است، که از طریق [[اقتصاد اثباتی]] و [[اقتصاد هنجاری]] مورد بررسی قرار می گیرد.
در دیدگاه اقتصاد هنجاری، مفهوم و اهداف توزیع درآمد مورد بررسی قرار می گیرد مثلاً در برخی نظریات هدف توزیع درآمد را ثبات سیاسی و رضایت مردم از دولت می دانند بخصوص این در نظریات توزیع ارسطو مشاهده می شود، و برخی توزیع مناسب را به جهت برقراری عدالت ضروری می دانند. از نظریات عدالت برداشت می شود که برابری حسابی درآمدها به مفهوم عدالت نیست بلکه درآمد ها باید بر اساس استحقاق افراد توزیع گردند، که مبنای استحقاق بر اساس دیدگاه های مختلف فلسفی باهم متفاوت اند، مثلاً مبنای استحقاق در اقتصاد نئوکلاسیکی تولید نهایی (سهم داشتن در تولید)است. برخی از اقتصاددانان رفاه، توزیع برابر درآمد را با توجه به هدف حداکثر کردن رفاه اجتماعی و قانون مطلوبیت نزولی الزامی می دانند.
اقتصاد اثباتی توزیع درآمد را با شاخص های نابرابری بررسی می کند در این بررسی از شاخص های اثباتی و هنجاری و شاخص های پارامتریک و ناپارامتریک استفاده می شود. مثلاً [[شاخص جینی]] که از منحنی لورنز به دست می آید و ضریب تمرکز یا شاخص تمرکز هرفیندال هریشمن همگی شاخص های ناپارامتریک توزیع درآمد هستند و شاخص های اتکینسون شاخص دالتون شاخص های پارامتریک یا برمبنای تئوری هستند.
==اثر سیاست های تعدیل بر فقر و توزیع درآمد<ref>برگرفته از مقاله خانم دکترسهیلا پروین</ref> ==
▲File:Wdpiechartppp2000.gif|<!--world distribution of wealth by country ([[برابری قدرت خرید]])-->
نتایج شبیه سازی حاکی از آن است که:
* ۱- سیاست کاهش ارزش پول ملی بیشترین و سیاست افزایش مخارج دولت کمترین تاثیر را بر گسترش فقر و نابرابری دارد.
* ۲- تاخیر در اجرای سیاستهای تعدیل، باعث افزایش کمتر نابرابری درآمد می گردد و سیاستهای جاری دولت نسبت به اهداف برنامه، تاثیر کمتری بر افزایش نابرابری درآمد دارد.
* ۳- شاخص نسبت افراد فقیر و شکاف درآمدی نشان می دهد که تاخیر در اجرای سیاست های تعدیل در مقایسه با اجرای اهداف برنامه، به رغم بهبود در نابرابری توزیع درآمد، فقر را گسترش می دهد و اگر اهداف برنامه به طور کامل اجرا می شد، فقر بیشتر از زمان اجرای سیاستهای جاری گسترش می یافت.
* ۴- شاخصهای سن و فوستر، گریر، توربک به دلیل اینکه اثر توزیع درآمد و فقر را به طور همزمان درنظر می گیرد، نشان می دهد که سیاست های جاری دولت نسبت به سیاست های برنامه تاثیر کمتری بر افزایش فقر دارد. تاخیر در اجرای سیاست های برنامه، باعث کاهش فقر می شود
== منابع ==
{{پانویس}}
* تحلیل اقتصادی نظریه و کاربرد، [[چارلز موریس]] و اون فیلیپس مترجم دکتر اکبر کمیجانی چاپ پنجم ۱۳۷۷موسسه انتشارات و چاپ [[دانشگاه تهران]]
* تحلیلی از توزیع درآمد با استفاده از روش پارامتریک، صادق بختیاری، وزرات امور اقتصادی معاونت امور اقتصادی، تهران، ۱۳۸۲
* درباب نابرابری اقتصادی، آمارتیا کومارسن، ترجمه [[حسین راغفر]]، موسسه عالی پژوهش [[تامین اجتماعی]]، تهران ۱۳۸۱
▲تحلیلی از توزیع درآمد با استفاده از روش پارامتریک، صادق بختیاری، وزرات امور اقتصادی معاونت امور اقتصادی، تهران، ۱۳۸۲.{{سخ}}
* درآمدی بر شاخص های نابرابری درآمد و فقر، ابوالفضل ابولفتحی قمی، [[مرکز آمار ایران]]، تهران ۱۳۷۱
▲درباب نابرابری اقتصادی، آمارتیا کومارسن، ترجمه [[حسین راغفر]]، موسسه عالی پژوهش [[تامین اجتماعی]]، تهران ۱۳۸۱.{{سخ}}
* نو اندیشی دینی و شاخص سازی عدالت اقتصادی، انصاری سامانی حبیب، پورفرج علیرضا، همایش ملی نو اندیشی دینی، تهران، [[دانشگاه شهید بهشتی]] ۱۳۸۹
▲درآمدی بر شاخص های نابرابری درآمد و فقر، ابوالفضل ابولفتحی قمی، [[مرکز آمار ایران]]، تهران ۱۳۷۱.{{سخ}}
▲نو اندیشی دینی و شاخص سازی عدالت اقتصادی، انصاری سامانی حبیب، پورفرج علیرضا، همایش ملی نو اندیشی دینی، تهران، [[دانشگاه شهید بهشتی]] ۱۳۸۹.{{سخ}}
{{اقتصاد-خرد}}
|