سناخریب: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳:
سناخریب برای گرفتن انتقام پسرش یک بار دیگر به ایلام لشکرکشی کرد و قشون آشور در آنجا شروع به نهب و غارت کردند. پادشاه ایلام به کوه‌ها گریخت و سناخریب به دلیل نزدیک شدن زمستان مجبور به بازگشت به آشور شد. یک رهبر شورشی دیگر به اسم [[موشزیب-مردوک]]<ref>Mushezib-Marduk</ref> ادعای تخت سلطنت بابل را کرد و از حمایت ایلامی‌ها برخوردار شد. آخرین نبرد بزرگ در سال ۶۹۱ ق. م. اتفاق افتاد که نتیجهٔ مشخص و قطعی ای نداشت و در هر حال موشزیب-مردوک قادر شد که دو سال دیگر هم در سلطنت بابل باقی بماند. البته این، تنها تاخیری موقتی و زودگذر در کار پادشاهی بابل بود، چون که اندکی پس از آن بابل محاصره شد و در سال ۶۸۹ ق. م. سقوط کرد. سناخریب ادعا می‌کند که شهر را نابود و ویران نموده است و در حقیقت هم شهر مزبور به مدت چند سال خالی از سکنه بوده است.
== نبرد یهودیه و محاصرهٔ اورشلیم ==
[[پرونده:Åhus kyrka-10.jpg|بندانگشتی|280px|پادشاه [[حزقیا]] در یک نقاشی قرن هفدهمی از یک هنرمند ناشناس]]
[[پرونده:Biblical Jerusalem Wall Remnants.jpg|بندانگشتی|330px|بازمانده های دیوار اورشلیم که در تورات از آن یاد شده است. این دیوار در زمان پادشاهی حزقیا و محاصرۀ این شهر توسط سناخریب ساخته شده است.]]
[[تصویر:LachishRamp053011.jpg|بندانگشتی|320px|[[شیب راهه|شیب راهۀ]] (سکو) محاصرۀ آشوری در [[لاکیش]] ([[لاخیش]]، در ۴۳ کیلومتری جنوبغرب [[اورشلیم]])]]