سیاست در سوئیس: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: حذف از رده:ویکیسازی رباتیک |
Mazdakabedi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۱:
----
دموکراسی مستقیم، اجازه اعمال قدرت مستقیم را به مردم در مقابل [[دموکراسی نمایندگی]] میدهد. دموکراسی سوئیس شامل هر دوی آنها میباشد، تحت مدلی به عنوان نیمه مستقیم: شهروندان نمایندگانشان را برای مجلسهای مختلف (کامون، کانتون، فدرال) انتخاب میکنند و اما همینطور میتوانند نظر خودشان را روی متن قانونی یا قانون اساسی مصوب این مجالس اعلام کنند (به وسیله
اولین شکلهای [[دموکراسی مستقیم]] در سوئیس از قرن پانزدهم در شهرهای برن، لوتزرن، سولور و زوریخ برپا شد، جایی که مجالسی به نام ولکسان فرانگ یا تحقیق و تفحص ملی تشکیل میشد، گردهمایی شهروندان برای تصویب کردن تصمیمات مهم سیاسی.
درجه رضایت [[مردم سوئیس]] از این سیستم سیاسی، که به شهروندان اجازه میدهد تا وزنه تعادلی باشند و فشار اداری برای مراعات کردن [[حقوق عمومی]] بر نهادهای اجرایی و احزاب سیاسی، همیشه بسیار بالا و نزدیک به ۸۰% بودهاست. با این حال این سیستم به همراه خودش کندی تغییرات سیاسی را به همراه دارد، مخصوصا «تهدید
===سیستم مطابقت===
سیستم دولتی سوئیس بر روی «سیستم مطاقبت» یا «دموکراسی متناسب» پایه گذاری شدهاست، این سیستم، ساختار سیاست ملی را با در نظر گرفتن چیدمان متناسب ارگانهای ملی، با یکپارچگی نیروهای سیاسی، با فرونشاندن تنشها و با جستجوی راه حل با مذاکر بر سر مسائل و مشکلات، هویت می بخشد. کارشناسان سیاسی این سیستم را عموماً با اثرات
=== سیستم میلیس یا نوعی سیستم خدمت داوطلبانه ===
خط ۱۱۹:
در ابتدا روسای دو اتاق مجلس به توافق میرسند که کدام اتاق مجلس به عنوان بررسی کننده اول باشد. در مرحله بعد لایحه به کمیسیون تخصصی همان اتاقی که توسط روأسای دو اتاق یا دو شورا به عنوان بررسی کننده اول انتخاب شده بود، با هدف بررسی و فراهم سازی یک توصیه یا پیشنهاد تصمیم گیری برای شورا یا اتاق مربوطه ارجاع میشود. پس از این مرحله، در شورا یا اتاق مربوطه ابتدا در مورد ورود به موضوع تصمیم گیری میشود (کلیات لایحه برای تصویب یا عدم تصویب آن مورد بررسی قرار میگیرد)، و بعد اگر مورد تصویب قرار گرفت، نمایندگان تک تک مواد قانون را بررسی کرده و در صورت نیاز قبل از رأی دادن به آن، مورد اصلاح قرار میدهند. اگر پروژه یا لایحه تصویب شد، به اتاق یا شورای دیگر مجلس فدرال انتقال داده میشود. که این شورا میتواند آن پروژه را قبول یا اصلاح کند، درحالت اصلاح متن قانون، لایحه بین دو اتاق یا دو شورا آنقدر رد و بدل میشود که دو اتاق یا دو شورای مجلس بر سر یک متن به توافق برسند (در ۹۰% موارد بعد از این که لایحه دو بار بین دو شورا یا اتاق ردو بدل شد، توافق حاصل میشود). در صورت عدم توافق برسر لایحه، یک کمیته مشترک از نمایندگان دو اتاق به منظور رسیدن به توافق تشکیل میشود. در صورتی که این فرایند نیز به نتیجه نرسد، لایحه رها میشود.
اگر دو اتاق یا شورا بر سر تصویب یک لایحه به توافق رسیدند، متن آن به صورت عمومی منتشر میشود و مهلت صد روزه برای
=== قدرت اجرائی یا دولت فدرال ===
خط ۱۵۰:
=== حقوق شهروندی ===
==== کلیات ====
یک ویژگی دمکراسی سوئیس این است که تمام مردم سوئیس (تمام شهروندان سوئیس که بالغ و دارای قوه تشخیص میباشند) میتوانند بر نمایندگانشان کنترل و نظارت دائمی داشته باشند، همانطور که میتوانند مستقیماً در فرایند تصمیم گیری مداخله کنند. در حقیقت سوئیس دارای نوعی دموکراسی است که آن را «دموکراسی نیمه مستقیم» مینامیم، به این دلیل که از برخی جهات به دموکراسی پارلمانی (انتخاب نمایندگان پارلمان و...) و از برخی جهات شبیه دموکراسی مستقیم است. بدنه رأی دهندگان دو ابزار در اختیار دارند که به آنها اجازه واکنش و عمل روی یک موضوع یا تصمیم گرفته شده توسط دولت یا مجلس را میدهد؛ این دو ابزار چیزی جز دو گانه «
این امکانات بالقوه قانونی که مکرراً میتوانند مورد استفاده قرار گیرند، سوئیس را تبدیل به کشوری کردهاند، که مردم در آن اغلب سالانه به طور میانگین بین ۴ یا ۵ بار رأی میدهند، و در هر بار رأی گیری متوانند راجع به چندین سوژه متفاوت به طور یکجا رای و نظر خود را اعلام کنند. به عنوان مثال در ۱۸ می ۲۰۰۳ مردم سوئیس در مورد ۹ موضوع متفاوت رأی دادند. از سال ۱۸۴۸، مردم سوئیس در مورد ۵۷۳ موضوع فدرال (ابتکار عمومی و
یک ابزار دیگر به نام ابتکار«قانونی» یا «عمومی»، در سال ۲۰۰۳ به قانون اساسی اضافه شد، که به ۱۰۰۰۰۰ نفر از شهروندان اجازه میدهد که از مجلس فدرال تصویب یک قانون در مورد یک موضوع ارائه شده را خواستار شوند. در سال ۲۰۰۸، مجلس فدرال تصمیم به حذف این حق قانون گرفت، چرا که در عمل اجرای آن بسیار پیچیده مینمود، این پیشنهاد حذف، در ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۹ پس از انجام یک
===== ابتکارعمومی =====
خط ۱۶۷:
به عنوان مثال پیشنهاد «سوئیس بدون ارتش و سیاست جهانی صلح» با اینکه رای نیاورد (تنها حدود ۳۳ درصد رای موافق آورد) ولی هم نشان دهنده حمایت عمومی از این طرح بود و هم نقش محرکی در تصمیم پارلمان برای تجدید ساختار ارتش داشت. یا به همین طریق اگر چه پیشنهادهای احزاب راست افراطی به موفقیت دست نیافته(به جز پیشنهاد ممنوعیت ساخت مناره مسجد در سوئیس) ولی با این حال تاثیری عمیق بر نگاه عمومی جامعه و سیاستهای مهاجرت دولت گذاشتهاست.
=====
کلیه بازبینیها و تجدید نظرها در مواد قانون اساسی، پیوستن به سازمانها و ارگانهای بینالمللی و همینطور قوانین اضطراری فدرال که پیش بینی میشود مدت آن بیش از یک سال باشد و مربوط به قانون اساسی نیز نبوده، باید اجباراً به
بین سالهای ۱۸۴۸ تا ۱۹۹۷، ۲۰۱ مورد
=====
----
در فرصت تجدید نظر در قانون اساسی در سال ۱۸۷۴،
در بین سالهای ۱۸۷۴ تا ۱۹۹۷، از ۱۸۸۸ مصوبه مجلس فدرال تنها در مورد ۱۲۹ مصوبه آن درخواست
==== سیستم دو اکثریتی ====
----
'''برای تضمین کردن نمایندگی (توجه به خواستهها) کانتونهای کوچک و برای احتساب تفاوتهای فرهنگی، زبانی، مذهبی، رای گیری در مورد تصمیمات مشخص با اتخاذ سیستم «دوبل مژوریته یا دو اکثریتی» صورت میگیرد.'''
بین کانتونهای کوچک که تنها چند ده هزار نفر جمعیت دارند و کانتونهایی که نزدیک یک میلیون نفر جمعیت دارند، سیستمی که بخواهد اکثیریت جمعیتی مردم سوئیس را به تنهائی معیار رای گیری در مورد یک قانون بداند نمیتواند بازتاب دهنده آراء اقلییتها باشد. به همین دلیل برای پشت سر گذاشتن مشکل نمایندگی اقلیتها در رای گیرهای عمومی (ابتکارعمومی و
این شرایط باعث سخت شدن پیش بینیها در زمان رای گیری، به دلیل نظرات متفاوتی که در مناطق مختلف وجود دارد، میشود. به عنوان مثال در سال ۱۹۹۴ رای گیری در مورد «ایجاد سهولت در کسب تابعیت برای جوانان خارجی» علیرغم کسب ۵۲٫۸% از آراء، رای دهندگان کل کشور به این دلیل که نتوانست رای اکثریت کانتونها را کسب کند(مردم ۱۰ کانتون و ۴ نیم کانتون با این طرح مخالفت کردند، در مقابل ۹ کانتون و ۲ نیم کانتون موافق این طرح)، رد شد. یا بر عکس در سال ۱۹۱۰ یک قانون با اکثریت مخالف ۵۲٫۵% جمعیت کل سوئیس رد شد، در حالی که اکثریت کانتونها آن را پذیرفته بودند(مردم ۱۰ کانتون و ۳ نیم کانتون با آن موافقت و مردم ۹ کانتون و ۲ نیم کانتون با آن مخالفت کردند).
خط ۱۹۹:
کانتونها، جوامعی هستند که کنفدراسیون سوئیس را شکل میدهند، کلمه کانتون در [[زبان لاتین]] به «بخشی از یک کشور» معنی میشود.
پذیرش سیستم فدرالی توسط سوئیس، کارکرد و وظایف کانتونها و همینطور سطح حاکمیت آنها را به طرز عمیقی تغییر داد، از آن به بعد بخشی از اختیارات و صلاحیت کانتونها به کنفدراسیون سوئیس منتقل شد. در همین زمینه، مدیریت پول، دفاع، قانون گذاری کیفری و شهری به طور رو به افزایشی به منظور یکپارچه کردن ضوابط در داخل کشور و به خصوص به منظور پاسخ دادن یه نیازهای اقتصادی، به سطح فدرال منتقل میشود. با این حال برخی از صلاحیتها و وظایف مثل: آموزش، حمل ونقل، فرهنگ یا اختیارات قضایی، بین دو سطح فدرال و کانتونی تقسیم شدهاست.
در سطح مدیریت، هر کانتون دارای قانون اساسی مربوط به خود است، که باید اختیارات و صلاحیت های سطح فدرال در آن رعایت شده باشد، همینطور کانتونها سیستم قانونگذاری، دولت و پارلمان محلی و دادگاههای مربوط به خود را دارند. هر کانتون موظف است که حداقل حقوق ابتکارعمومی،
== جستارهای وابسته ==
|