هفت شهر عشق: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
سعی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
سعی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
{{ویکی سازی}} {{منبع}}
'''هفت شهر عشق''' یا [[هفت وادی]] مراحلی است که [[سالک]] جهت [[سلوک معنوی]] باید آنها را طی کند. [[عطار]] در [[منطق الطیرمنطق‌الطیر]] آنها را اینگونه بیان می کند:{{شعر}}
{{ب|گفت ما را هفت وادی در ره است | چون گذشتی هفت وادی، درگه است}}
<!-- ---------------------------- برای استفاده احتمالی در آینده. لطفا پاک نکنید! ---------------------------------
{{ب|وا نیامد در جهان زین راه کس | نیست از فرسنگ آن آگاه کس}}
{{ب|چون نیامد باز کس زین راه دور | چون دهندت آگهی ای ناصبور؟}}
{{ب|چون شدند آن جایگه گم سر به سر | کی خبر بازت دهد ای بی خبر؟}}
-------------------------------- برای استفاده احتمالی در آینده. لطفا پاک نکنید! -------------------------------->
{{ب|هست وادی [[طلب]] آغاز کار | وادی [[عشق]] است از آن پس ، بی کنار}}
{{ب|پس سیم وادی است آن [[معرفت]] | پس چهارم وادی [[استغنا]] صفت}}
{{ب|هست پنجم وادی [[توحید]] پاک | پس ششم وادی [[حیرت]] صعبناک}}
{{ب|هفتمین وادی [[فقر]] است و [[فنا]] | بعد از این روی [[روش]] نبود تو را}}
{{ب|در [[کشش]] افتی روش گم گرددت | گر بود یک قطره قلزم گرددت}}
‏{{پایان شعر}}
 
خط ۱۷:
 
وادی دوم: [[عشق]]{{شعر}}
{{ب|بعد ازینازین، وادی عشق آید پدید | غرق آتش شدشد، کسی کانجا رسید}}
{{ب|کس درین وادی بجز آتش مباد | وانک آتش نیستنیست، عیشش خوش مباد}}
{{ب|عاشق آن باشد که چون آتش بود | گرم روگرم‌رو، سوزنده و سرکش بود}}
<!------------------------------ برای استفاده احتمالی در آینده. لطفا پاک نکنید! ---------------------------------
{{ب|عاقبت اندیش نبود یک زمان | در کشد خوش خوش بر آتش صد جهان}}
{{ب|لحظه‌ای نه کافری داند نه دین | ذره‌ای نه شک شناسد نه یقین}}
{{ب|نیک و بد در راه او یکسان بود | خود چو عشق آمد نه ایناین، نه آن بود}}
{{ب|هرچ دارد، پاک دربازد به نقد | وز وصال دوستدوست، می‌نازد به نقد}}
{{ب|دیگران را وعده‌یوعدهٔ فردا بود | لیکلیک، او را نقد هم اینجا بود}}
{{ب|تا نسوزد خویش را یک بارگییک‌بارگی | کی تواند رست از غم خوارگیغم‌خوارگی}}
{{ب|تا به ریشم در وجود خود نسوخت | در مفرح کی تواند دل فروخت}}
{{ب|می‌طپد پیوسته در سوز و گداز | تا بجای خود رسد ناگاه باز}}
{{ب|ماهی از دریا چو بر صحرا فتد | می‌طپد تا بوک در دریا فتد}}
{{ب|عشق اینجا آتشستآتش ست و عقل دود | عشق کامد در گریزد عقل زود}}
{{ب|عقل در سودای عشق استاد نیست | عشق کار عقل مادر زادمادر‌زاد نیست}}
{{ب|گر ز غیبت دیده‌ای بخشند راست | اصل عشق اینجا ببینی کز کجاست}}
{{ب|هست یک یک برگ از هستی عشق | سر ببر افکنده از مستی عشق}}
-------------------------------- برای استفاده احتمالی در آینده. لطفا پاک نکنید! -------------------------------->
{{ب|گر ترا آن چشم غیبی باز شد | با تو ذرات جهان هم رازهم‌راز شد}}
{{ب|ور به چشم عقل بگشایی نظر | عشق را هرگز نبینی پا و سر}}
{{ب|مرد کارافتاده باید عشق را | مردم آزاده باید عشق را}}
سطر ۶۷ ⟵ ۶۹:
==پیوندهای بیرونی==
 
* [http://www.persian-language.org/Adabiat/Poem.asp?ID=228&P=2 مجمعی كردند مرغان جهان]، منطق‌الطیر عطار، [[شورای گسترش زبان و ادبیّاتادبیات فارسی | شورای گسترش زبان و ادبیّات فارسی]]
 
{{خرد}}