نیوه‌مانگ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات:افزودن الگو ناوباکس {{حسین علیزاده}}+املا+تمیز (۸.۸)
خط ۴۴:
== موسیقی: عنصری از هویت فرهنگی ==
 
بهمن قبادی در برنامه آپارات [[بی‌بی‌سی فارسی]] عنوان نمود یک تهیه‌کننده [[انگلیسی]] پیشنهاد ساخت فیلمی به مناسبت دویست و پنجاهمین سالگرد تولد [[ولفگانگ آمادئوس موتسارت]]، آهنگساز [[اتریشی]] را به من داد. او گفت می خواهم در پروژه‌ای باشی که پنج فیلمساز از پنج نقطه دنیا پنج فیلم به همین مناسبت می‌سازند. من هم تصمیم گرفتم که یک موتسارت امروزی درست کنم. به اعتقادم موتسارت یک شخص نیست، بلکه روحی است که در خیلی از آهنگسازهای امروزی می توانیم او را کشف کنیم. یکی از اینها ' مامو' هست که متاسفانهمتأسفانه مدتی پش پیش فوت کرد. من خواستم موتسارت کردی بسازم در سرزمینی که موسیقی همچنان در بند است و زنان حق خواندن ندارند. در این فیلم هر سکانس قرار است که بخشی از شخصیت موتسارت را تعریف کند. او کسی بود که اعتقاد به جادو داشت، اعتقاد داشت که موسیقی می‌تواند معجزه کند. باور به مرگ داشت و مرگ دغدغه و مسئله اصلی‌اش بود. به همین خاطر من دو سه سکانس به مرگ اشاره می کنم.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2013/07/130724_aparat_30_2013.shtml نیوه مانگ در آپارات - وبگاه بی‌بی‌سی فارسی - تاریخ بازدید ۱۳۹۲/۵/۵]</ref>
 
استاد مامو که کردی اصیل و غیرتمند است، قصد دارد به گونه‌ای شایسته و ماندگار همبستگی خود را با [[کردهای عراق]] ابراز کند؛ پس تصمیم می‌گیرد با اهدای موسیقی خود سهم خود را در شکوفایی فرهنگ کرد ادا کند.
خط ۷۱:
ماموران مسلح با گروه نوازندگان چون مشتی جنایتکار برخورد می‌کنند. به آن‌ها توهین می‌کنند و سازهاشان را می‌شکنند. در جستجوی ماشین زن را می‌یابند، او را دستگیر می‌کنند و با خود می‌برند. با وجود این ضربه، مامو و فرزندانش خسته و دلشکسته به تلاش خود برای رفتن به کردستان [[عراق]] ادامه می‌دهند.
'''نزول فرشته'''
این فیلم هم مثل سایر فیلم‌های [[بهمن قبادی]] پایانی نمادین دارد و این بار غلیظ تر و افراطی تر. در مراحل پایانی سفر که مسافران در دشت‌های سرد و برف پوش مناطق مرزی [[ایران]] و [[عراق]] و [[ترکیه]] به سختی پیش می‌روند، زنی به معنای واقعی کلمه، از آسمان بر سر آنها نازل می‌شود و بر سقف اتوبوس فرود می‌آید. این زن طبعاطبعاً تنها می‌تواند زنی باشد خیالی یا «اسطوره‌ای»، یا بنا به میراث ادبی [[صادق هدایت]] «زنی اثیری»، که این بار هدایت مسافران کرد را به عهده می‌گیرد.
زنی فرشته وش به نام «نیوه مانگ» (یا نیمه ماه) با صدایی مرموز چون وحی یا ندایی آسمانی. او به استاد مامو و فرزندان هنرمندش می‌گوید که اگر به او اعتماد کنند و به همراهش بروند، می‌تواند آن‌ها را به محل کنسرت برساند. شاید استعاره‌ای خیالی یا نمودی از فرشته‌ای موعود که مقدر است طبق افسانه‌ای مردمی به سرگردانی قوم پایان دهد.
از این پس مرز رؤیا و واقعیت، گذشته و آینده و نماد و اسطوره و همه چیزهای متعالی، به همراه شیرازه نه چندان محکم فیلم، به هم می‌ریزد.
خط ۸۵:
* برندهٔ جایزهٔ فیلم منتخب تماشاگران جشنوارهٔ فیلم استانبول
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
[http://www.sourehcinema.com/Title/Title.aspx?Id=138412140000 وب سایت سوره سینما]{{سخ}}
 
== پیوند به بیرون ==
{{آثار بهمن قبادی}}
{{حسین علیزاده}}
 
 
{{فیلم-خرد}}