عزرانامه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mazdak5 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mazdak5 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳:
قسمت اصلی عزرانامه مربوط به داستان کوروش بزرگ (که مسیح خدا نام گرفته؛ اشعیا ۴۵:۱) است. بر طبق عزرانامه، کوروش پسر [[اخشورش]] (شاه پارس) و [[استر]] بود. افسانه‌ای که به احتمال زیاد ایجاد شده تا پاسخ دو سوال که در [[تلمود]] و [[میدراش]] مفصلاً شرح و مباحثه شده است، باشد: چرا یک غیریهودی به عنوان «مسیح خدا» انتخاب شده و چرا بازگشت معجزه‌وار یهودیان از تبعید بابل به دست کوروش رخ داد. در دومین ترگم<ref>ترجمه زبان آرامی قسمتی از کتاب مقدس</ref> [[کتاب استر]]، گفته شده که کوروش بر سریر پادشاهی شاه سلیمان نشسته است، افتخاری که نصیب هیچ یک از شاهان اسرائیل نشده است. مشاجره و قیود بیان شده در منابع یهودی در عزرانامه منعکس نگشته است، با این وجود، شاهین بی هیچ شکی اشاره می‌کند که کوروش پسر استر است و بنابراین، بر طبق قانون یهود، یک یهودی است. این نسب افسانه همچنین توسط طبری اشاره شده است. در عزرانامه، تولد کوروش به عنوان هدیه الهی شرح داده شده است. خدا تمام زیبایی و خوبی را به کودک اعطا کرده است. او به صورت شخصیت خدایی و در قامت یک پیامبر و شاه اسرائیل توصیف شده است. عدالتش، صداقتش، و شجاعتش در بین شاهان دنیا بی نظیر است.<ref name="Netzer"/>
 
بعد از بازگویی داستان ویرانی معبد توسط نبوکدنضر، شاهین دعوای بین عزرا و دیگر رهبران یهودی تبعیدی (جهت جلوگیری از نابودی جامعه) را روایت می‌کند. عزرا اصرار می‌ورزد که کوروش را ببیند، راز مردم‌داری‌شان را بر او آشکار کند و از او بخواهدمی خواهد تا آنها را از شکنجه و تبعید رهایی بخشید و آنها را به سرزمین مقدس‌شان برگرداند. نمایشنامه آزادی یهودیان و بازیابی هستی ملی‌شان به طرز باشکوه در عزرا نامه شرح داده شده است. کوروش مثل یک قهرمان مرد، پادشاهی که بر طبق اراده خدا فرمان می‌راند. ستایش بلند در انتهای این قسمت آمده است. شاهین منظومه اش را با توصیف مرگ استر و مردخای (پدرخوانده استر) و دفن آنها در شهر همدان به پایان می‌رساند.<ref name="Netzer"/>
 
== جستارهای وابسته ==