رکود اقتصادی به همراه فشار اپوزیسیون آزادیخواه شارل را به اندیشه کنارهگیری از پادشاهی انداخت. رکود صنعت و کشاورزی آنچنان وضع آشفتهای پدید آورده بود که شارل را به یاد انقلاب فرانسه میانداخت. فشارهای خارجی نیز بر دشواری کار افزوده بود.صنعتران صنعتگران پاریسی در بیچیزیبیچیزی به سر میبردند و از سیاستهای اقتصادی شارل دهم در رنج بودند. این وضع اسفناک با افزایش نیروی آزادیخواهان در مجلس نمایندگان نیز همراه بود. آنان که در [[۱۸۲۴ (میلادی)|۱۸۲۴]] تنها دارای ۱۷ کرسی بودند در سال ۱۸۲۷ ۱۸۰ کرسی و در سال ۱۸۳۰ ۲۴۷ کرسی را به چنگ آوردند. اینان که اکنون به نیروی بیشینه مجلس تبدیل شده بودند با سیاستهای مارتینیاک و پولینیاک به ستیز برخواستند. آنان خواهان آزادیهای بیشتر سیاسی و اقتصادی بودند. آنها همچنین خواستار حق تعیین نخستوزیر و کابینه بودند. این کامیابی همزمان با برآمدن مطبوعات آزادیخواه در فرانسه بود. آنها که کانونشان بیشتر در [[پاریس]] بود در برابر روزنامهها و مطبوعات هواخواه رژیم ایستادند. آنها همچنین به تندی باورهای آزادیخواهانه سیاسی و اقتصادی را میان توده مردم پخش نمودند.{{سخ}}
اینچنین بود که در ۱۸۳۰ دولت شارل دهم از همه سو با دشواریهای فراوان رو در رو شد. اکثریت آزادیخواه خیال کوتاه آمدن در برابر پولینیاک را نداشت. مطبوعات آزاد که برعکس مطبوعات دست راست حاکم پیشفروشپیشفروش میشد نشان از کشش توده مردم به چپ داشت. کار به تندی به پایان خویش نزدیک میشد. شاه به تکاپو افتاد و یک دستور چهاربخشی را داد:{{سخ}}
۱.# مجلس نمایندگان باید منحل شود.{{سخ}}
۲.# ایجاد قانونهایقانونهای محدودکننده برای مطبوعات{{سخ}}
۳.# حق رای تنها به ثروتمندان داده شود.{{سخ}}
۴.# انتخاباتی تازه برپایه قانون انتخابات برگزار گردد.{{سخ}}
در [[۱۰ ژوئیه]]۱۸۳۰ ۱۸۳۰، پیش از اعلام این فرمانفرمان، گروهی از ثروتمندان به سرپرستی [[آدولف تیر]] در پاریس درباره برخورد با شارل دهم به کنکاش نشستند. این رویداد سه هفته پیش از انقلاب رخ داد. هنگامی که شاه در [[۲۵ ژوئیه]] همان سال فرمان خویش را اعلان کرد مطبوعات آزاد به نکوهش او پرداختپرداختند. مردمان پاریس با شور میهنی فراوان به بسیج نیرو و سنگربندی در درون شهر پرداختند. آنها هم از مطبوعات آزادیخواه دفاع کردند و هم به مطبوعات هوادار شاه تاختند و بنیاد پادشاهی را فلج ساختند. مجلسیان نیز رفتار شاه را به باد سرزنش و توبیخ گرفتند.{{سخ}}
سرانجام شاه در [[۳۰ ژوئیه]] کنارهگیری کرد.بیست دقیقه پس از آن پسرش دوک لانگولم نیز راه پدر را پی گرفت و کنارهگیری نمود.تخت و تاج باید به هنری پنجم میرسید ولی مجلس نمایندگان لوئی فیلیپ را به شاهی برگزید و اینچنین سلطنت ژوئیه آغاز شد.▼
▲سرانجام شاه در [[۳۰ ژوئیه]] کنارهگیری کرد. بیست دقیقه پس از آن پسرش دوک لانگولم نیز راه پدر را پی گرفت و کنارهگیری نمود. تخت و تاج باید به هنری پنجم میرسید ولی مجلس نمایندگان لوئی فیلیپ را به شاهی برگزید و اینچنین سلطنت ژوئیه آغاز شد.