خسرومیرزا گرجی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatemibot (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''خسرو میرزا باگراتیونی''' معروف به رستم خان گرجی از حاکمان گرجی تبار دورهٔ صفویه بود.
 
رستم خان (باگراتیونی) در سال ۱۰۳۵ ق [[شاه عباس اول،اول]]، میر عبدالعظیم را از مقام داروغگی اصفهان عزل نمود. او برای انتخاب داروغهٔ جدید با امام قلی خان و گرگین خان مشورت نمود و هر دو خسرو میرزا فرزند داود خان از همسر دهقان زاده اش را معرفی کردند. - خسرو میرزا برادر سیمون اول پادشاه کارتلی و نوهٔ لهراسب اول بود. برادر وی باگرات خان نیز به حکومت گرجستان شرقی ([[کاختی]] و [[کارتلی]]) رسید. – شاه عباس در این سال وی را به داروغگی [[اصفهان]] منصوب نمود. او اولین گرجی بود که به این مقام منصوب گردید <ref>سانیکیدزه، شمشیرهای برهنه، ۱۸۱.</ref> و بعد از آن مقام داروغگی اصفهان همواره با شاهزادگان گرجی بود. <ref>مینورسکی، سازمان اداری حکومت صفوی، ۲۷.</ref> وظیفهٔ داروغه محافظت از اصل شهر و خارج شهر و جلوگیری از ارتکاب هر گونه خلاف و ظلمستم و نزاعدرگیری و امور خلاف شرع همانند فاحشه، شرابمیخوارگی و قمار بود. [[داروغه]] فرد خاطی را جریمه می‌کرد. <ref>سمیعا، تذکرة الملوک، ۴۸.</ref>
 
خسرو میرزا از خانواده‌های [[باگراتیونی]] بود که با خاندان [[اوندیلادزه]] رقابت می‌کرد. <ref>تودوا، مطالعات گرجی–ایرانی، ۵۳.</ref> وی در زمان شاه عباس علاوه بر منصب داروغگی در اقدامات نظامی نیز شرکت می‌کرد. <ref>حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی، ۲۳۲.</ref>
 
بعدپس از درگذشت شاه عباس، در شهر اشراف و امرا و درباریان تصمیم به مخفی نگه داشتن خبر مرگ او گرفتند و بعدپس از مصلحت اندیشی با زینب بیگم نامه‌ای برای خسرو میرزا داروغهٔ اصفهان فرستادند مبنی بر اینکه به علت نامناسب بودن هوای [[مازندران]] به سوی اصفهان خواهیم آمد و خسرو میرزا و ابوالقاسم بیک ایشک آقاسی دستور دادند بعدپس از اطلاع مضمون نامه سام میرزا را از حرم سرا به دولت خانه آورده محافظت نمایند: اماولی بعدپس از افشای راز مرگ شاه عباس افراد تصمیم به انتخاببرگزیدن سام میرزا به پادشاهی گرفتند و به خسرو میرزا نوشتند تا در خدمت سام میرزا باشد اماولی جلوس وی را موقوف بدارد. <ref>خواجگی اصفهانی، خلاصة السّیر، ۳۳–۳۵.</ref>
 
خسرو میرزا «از وفور عقیدت و حسن اخلاص و صلاح دولت به جهت دفع مفاسد ملک و استقامت رعیت و آرامش خلق» جلوس شاه صفی را بر سوگواری برای شاه عباس مقام دانسته و در چهارم جمادی‌الثانی سام میرزا را با عنوان شاه صفی بر تخت نشاند. <ref>ترکمان، عالم آرای عبّاسی، ۷.</ref>
 
شاه صفی بعدپس از جلوس بر تخت، خسرو میرزا را به رستم خان ملقب نمود و چون خود اطلاعیآگاهی از احوال و اوضاع کشور و مملکت داری نداشت، وی را جزئی از ارکان دولت قرار داد تا خود بر طبق تدابیر وی و چند تن دیگر عمل نماید. رستم خان علاوه بر منصب داروغگی اصفهان به منصب داروغگی اصفهان به منصب فرماندهی غلامان پادشاه نیز رسید. <ref>خواجگی اصفهانی، خلاصة السّیر، ۱۴۴.</ref>
 
رستم خان به سرعت مدارج ترقی را طی کرد. او در سال ۱۰۴۱ ق به حکومت کارتلی منصوب شد <ref>خواجگی اصفهانی، خلاصة السّیر، ۱۴۴.</ref> و مقام داروغگی پایتخت را نیز به وسیلهٔ نایبان خود اداره می‌کرد. <ref>برن، نظام ایالات در دورهٔ صفویه، ۱۳۶.</ref> هنگام انتصاب به حکومت کارتلی، شاه صفی وی را به لقب اخوی سرافراز ساخت. <ref>ترکمان، عالم آرای عبّاسی، ۲۶۹.</ref> ۱- گیورگی جانیدزه ۲- میرقاسم بیک ۳- باآداه بیک <ref>سانیکیدزه، شمشیرهای برهنه، ۱۸۳.</ref> <ref>وحید قزوینی، عبّاسنامه، ۲۱۹.</ref> ۴- الکساندر ۵- کنستانتین ۶- رستم ۷- داود <ref>سانیکیدزه، شمشیرهای برهنه، ۱۸۳.</ref>
 
بعدپس از انتصاب رستم خان به حکومت کارتلی، اشراف و اعیان کاختی و کارتلی از او جانب داری کردند و [[طهمورث اول]] مجبور به ترک آنجا شد. به دلیل طرفداری اعیان و طبقه‌های حاکمهٔ گرجستان صفوی از رستم خان، از یک سو سیاست سنجیده و مصالحهٔ عاقلانهٔ او با دربار ایران بود که برای مدتی طولانی گرجستان روی آرامش را دید و دیگر، رعایت اصول زمین داری سنتی گرجی که بر اساس حق وراثت بنیاد نهاده شده بود، تحقق پذیرفت. <ref>تودوا، مطالعات گرجی–ایرانی، ۶۳.</ref>
 
رستم خان چون فرزندی نداشت یکی از خویشاوندان طهمورث را به فرزندی پذیرفت. شاه نیز فرزند او را ملقب به شاهنواز خان نمود. او بعدپس از مرگ رستم خان در سال ۱۶۵۸ م با عنوان واختانگ پنجم به حکومت گرجستان صفوی رسید. جسد رستم خان را نیز در [[قم]] به خاک سپردند. <ref>شاردن، سفرنامهٔ شاردن، ۳۴۸.</ref>
 
== پانویس ==