استان مازندران: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴۲:
=== ورود اقوام مختلف ===
[[پرونده:Ethnic_groups_Tabarestan.svg|200px|thumb|چپ|آماردها و تپورها در کرانههای [[دریای خزر|دریای کاسپین ]].]]
[[پرونده:PG NSW Image jpeg.jpg|200px|thumb|چپ|آماردها و ورکانیها در کرانههای [[دریای
[[پرونده:Greco-BactrianKingdomMap.jpg|200px|thumb|چپ|در زمان [[سلوکیان]]، تپوریه یا تبرستان یکی از سرزمینهای تحت سلطهٔ [[دولت یونانی بلخ]] بود.]]
ساکنان قدیم غرب [[دریای کاسپین]] یا دریای مازندران [[کادوسیان]] بودند. در منطقه میانی و شرقی [[دریای کاسپین]] یا [[دریای مازندران]] اقوام [[آنریاک]] - [[مردویی]] و [[تپور]]ها ساکن بوده که بعدها ایرانیان آن را تپورستان و با آمدن [[اعراب]] این منطقه را [[تبرستان]] نامیدند. نمیتوان گفت این اقوام کی و از کجا آمدهاند اما به نظر [[استرابون]], [[تپور]]ها در حد فاصل [[آمارد]]ها و [[هیرکانیه]] زندگی میکردند. (یعنی میان [[آمل]] و [[گرگان]] امروزی) اما [[دیاکونف]] نوشته:«تپورها در هیرکانیه ساکن بودند و تحت نفوذ هیرکانیان.»مرز شرقی آنها [[استرآباد]] و مرز غربی آنها از چالوس بود. پس مازندران بخشی از تپورستان است که مرکز آن شهر تاریخی [[ساری]] بوده و هست. اراستوفن مینویسد:«قبیلههایی که در [[کناره دریای کاسپین]] بودند چنیناند: [[هیرکانی]]ان-[[آمارد]]ها-[[آناری]] ها-[[کادوس]]ها-[[آلبانی]]ها-[[کاسیان]].» وی هم چنین نوشته:«تپورها قبیلهای بودند که در سرزمین هیرکانی ساکن و جزو قبایل کنار دریا نبودند.»ظاهرا ایشان قبایل گستردهای بودند که با آمدن آریاییها عقب رانده شدند. در مسکوکات سلاطین مستقل مازندران که خود سکه میزدند نام '''پادشاه تاپورستان''' آمدهاست. قوم جل یا گل هم از سفیدرود تا لومیر سکنی داشتند که نام [[گیلان]] از نام آنها بهرهگرفته. / قوم دیگر مارد یا مازد یا آمارد که از سمت علمده نور به غرب سکونت داشتند و این قوم با جنگجویانی با کمانهای کوچک که سه تیر داشت و شمشیر تیز و ۳۰ سانتی که همیشه همراهشان بود شناخته میشدند این قوم تیر اندازان ماهری بودند و مرکز حکومت آنها بالای خرمآباد منطقه فیض (تنکابن فعلی) بوده که وسعت و پهناوری سرزمین این قوم از غرب تا رودسر فعلی از جنوب تا نصف قزوین و از شرق تا علمده نور ادامه داشته است و ویژگی خاص این قوم شکست ناپذیر و دلاور این بود که دور تا دور سرزمین را با درختهای تو در تو و نزدیک به هم حصار کرده بودند و همیشه در مقابل حاکمان زورگو و ظلم و ستم ایستادگی کرده و شکست ناپذیر بودند و گویش آنها پارسی و گیلکی متمایل بوده است که حالا در تاریخ طبرستان به نام لهجه شهسواری ثبت شده است.
خط ۲۲۷:
به همین سبب است که نویسندگان و مورخان ایرانی و خارجی، فراز و نشیبهای تاریخی این سرزمین را در کتابهایی به رشته تحریر در آوردهاند. از آثار نویسندگان روسی در باره مازندران، '''تاریخ مازندران و استرآباد''' تالیف رابینو، و از آثار نویسندگان مازندرانی، '''تاریخ طبرستان و رویان و مازندران''' تالیف میر ظهیرالدین مرعشی، و از آثار نویسندگان ایرانی، '''تاریخ طبرستان''' به کوشش اردشیر برزگر و '''مازندران از قدیمترین ایام تا به امروز'''، نوشته دکتر محمد مشکور را میتوان نام برد. اما این که نام مازندران از چه زمانی در این سرزمین متداول شد اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از مورخان معتقدند از زمان [[ابن اسفندیار]] و یاقوت، بجای هیرکانیا کلمه مازندران بکار برده شدهاست عدهای هم تاریخ بکارگیری واژهٔ مازندران را از سده چهارم هجری قمری به بعد میدانند.
[[پرونده:Caspian tiger.JPG|بندانگشتی|چپ|200px|ببر مازندران]]
[[پرونده:BGD Ranch's Caspians.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|اسب خزر|اسب کاسپین ]]
{{شعر}}
{{ب|چنین گفت کز شهر مازندران|یکی خوشنوازم ز رامشگران}}
|