نورالدین کیانوری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۶:
با اوج‌گیری جنبش [[انقلاب ایران|انقلابی ایران]] در سال ۱۳۵۷ به عنوان [[دبیر اول حزب توده ایران]] جای [[ایرج اسکندری]] را گرفت و در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ به ایران بازگشت.
 
=== پس از انقلاب اسلامی ایران===
{{جعبه نقل قول | نقل‌قول ='''توده‌ای هستم و همراه امام، ماندگارم که زمان است به کام''' »{{سخ}}نورالدین کیانوری، دبیر اول حزب توده در نشست پرسش و پاسخ ۲۰ شهریور ۱۳۶۱ خورشیدی.
او در سال‌های آخر عمر خود همچنان از سیاست‌های حزب توده در جهت پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران دفاع می‌کرد،<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/02/120222_l10_mesdaghi_toudeh_party.shtml فراز و نشیب حزب توده ایران در دهه ۶۰؛ از کامروایی تا اعدام]، بی‌بی‌سی فارسی</ref>| تراز = چپ | عرض = 300px | اندازه خط = 12px | گیومه نقل‌قول = بله | تراز منبع = چپ}}
 
کیانوری سیاست جدید حزب توده را در جهت پشتیبانی از [[انقلاب ایران]] و ائتلاف با نیروهای مذهبی علیه طرفداران [[لیبرالیسم]] سیاسی و اقتصادی تعریف کرد و شعارهای ضدآمریکایی [[خمینی]] و طرفدارانش را وجه مشترک مهمی میان [[حزب توده]] و این رژیم می‌دانست. صلاحیت کیانوری و تعداد دیگری از رهبران حزب مانند [[محمدعلی عمویی]] و تعدادی دیگر برای انتخابات مجلس اول تأیید شد و این در حالی بود که ایدئولوژی مارکسیستی حزب توده از سوی حکومت جدید به [[کفر]] تعبیر می‌شد. علی‌رغم پشتیبانی حزب توده از نظام جدید در مقاطعی حساس از جمله در [[جنگ ایران و عراق]] و هم‌چنین قرار دادن اطلاعات محرمانه امنیتی در [[کودتای نوژه]] در اختیار مسئولان نظام جدید، ([[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]] در خاطرات حود چندین بار به ملاقات با نورالدین کیانوری و [[محمدعلی عمویی]] در منزل شخصی خود و دریافت اطلاعات سری از آن‌ها اشاره می‌کند.<ref>علی اکبر هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران (کارنامه و خاطرات ۱۳۶۰)، دفتر نشر فرهنگ معاصر اسلامی، چاپ چهارم ۱۳۷۸، صص ۱۰۸، ۲۲۶، ۲۷۴ ISBN 7-3-91543-964</ref>) استراتژی کیانوری در پی تغییر ماهیت و رفتار حکومت شوروی نسبت به جمهوری اسلامی ایران و واریز کردن سیل اسلحه مدرن برای حکومت صدام شکست خورد. پشتیبانی گاه بیش از حد یک‌سویهٔ این حزب از انقلاب اسلامی ایران برهبری آیت‌الله [[روح‌الله خمینی]]، و تاکید بر جنبهٔ ضدآمریکایی وی به رهبری کیانوری انجام شد.
 
رهبری حزب، با شیعیان و نیروهای طرفدار [[آیت‌الله خمینی]] از گذشتهٔ مثبت و دوستانه برخوردار بود: پشتیبانی رهبری حزب از [[قیام ۱۵ خرداد]]، و پخش برخی از اعلامیه‌های آیت‌الله خمینی از [[رادیو پیک ایران]]. موضع ضدآمریکائی آیت‌الله خمینی، در عمل، بازتاب نگرش جهانی خمینی به این موضوع بود، و به نوعی، همسویی یافت با موضع ضدامپریالیستی حزب توده، و زمینه‌ساز سیاست حزب برای پشتیبانی از آیت‌الله خمینی شد. نورالدین کیانوری در نشست پرسش و پاسخ ۲۰ شهریور ۱۳۶۱ خورشیدی شعری را نقل قول کرد بدین مضمون: توده‌ای هستم و هم‌راه امام، ماندگارم که زمان است به کام. او در سال‌های آخر عمر خود همچنان از سیاست‌های حزب توده در جهت پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران دفاع می‌کرد،<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/02/120222_l10_mesdaghi_toudeh_party.shtml فراز و نشیب حزب توده ایران در دهه ۶۰؛ از کامروایی تا اعدام]، بی‌بی‌سی فارسی</ref>
خط ۶۷:
بنابر اسناد احزاب کمونیست وکارگری جهان، دوران کنونی، دوران گذار ازسرمایه‌داری به سوسیالیسم و تضاد اصلی جهانی نیز "تضاد میان جبههٔ کشورهای سوسیالیستی و متحدان آنها با امپریالیسم جهانی به رهبری آمریکا" فرمول‌بندی شده بود. نورالدین کیانوری در پشتیبانی از مبارزهٔ ضد آمریکائی گرایش آیت‌الله خمینی، بر این پندار بود که به وظیفهٔ سیاسی و انقلابی خود عمل می‌کند.
 
نورالدین کیانوری می‌پنداشت در صورتی که انقلاب اسلامی ایران در راستای ضدامپریالیستی و خلقی پیش برود، حتماً وحدت عمل و اتحاد نیروهای اصیل انقلابی و ضدامپریالیستی محقق می‌شود. حال آنکه خمینی از کمونیست‌ها بیزار بود. در پاسخ به استفتائی که از آقای خمینی به تاریخ شعبان ۱۳۹۷ شد، او می‌گوید: "من صریحاً اعلام می‌کنم که از این دستجات چه کمونیست، چه مارکسیست، چه منحرفین از مذهب تشیع... به هر اسم و رسمی باشد، متنفرم و بیزارم و آنها را خائن به مملکت و مذهب می‌دانم". (پیام انقلاب جلد اول ص.۱۶۸)
 
نورالدین کیانوری در تشویق هیجان‌های «ضدامپریالیستی دانشجویان پیرو خط امام» قبل و بعد از حمله «دانشجویان پیرو خط امام» به [[سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران]] نقش داشت. وی [[بحران گروگان‌گیری در سفارت آمریکا]] را «منفجر ساختن ستاد براندازی انقلاب ایران» عنوان می‌کرد.<ref>پرسش و پاسخ ۱۵ آبان ۱۳۵۹</ref>{{مدرک|بهبود منبع}}
خط ۷۳:
کیانوری می‌گفت: «تشدید مبارزه علیه امپریالیسم و ارتجاع داخلی زمینه را برای تشکیل چنین جبهه‌ای (جبههٔ متحد خلق) مسلماً هموار خواهد کرد. ما با تمام قوا درجهت تقویت این روند می‌کوشیم.» (پرسش و پاسخ ۱۵ آبان ۱۳۵۹).
 
بر این اساس کیانوری با حرکت از خصلت ضدامپریالیستی انقلاب،انقلاب اسلامی ایران، [[انقلاب ایران]] را در ردیف سلسله [[جنبش‌های رهایی‌بخش ملی خلق‌های جهان سوم]]، ارزیابی می‌کرد. (مجلهٔ دنیا شمارهٔ ۵ سال ۱۳۵۷ "برخی مسائل نظری مربوط به انقلاب ایران").
 
==== زندان ====
خط ۸۱:
کیانوری در سال ۱۳۶۸ هنگامی که ۷۴ سال داشت و پس از شش سال حبس و زیر [[شکنجه]] قرار گرفتن،<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/01/120124_nk_toudeh_party.shtml/namehKiabeKhamnei.html متن نامه دکتر نورالدین کیانوری از زندان اوین]</ref>حاضر شد نامش در گزارش «[[گالیندوپل]]» نخستین نماینده [[کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد]] که از زندان اوین دیدار نمود، مبنی بر شکنجه‌دیدن و بدرفتاری نوشته شود. او با نشان دادن دست نیمه فلج و انگشت‌های شکسته و پای آسیب دیده، در حضور مسئولین زندان اوین درباره نحوه شکنجه‌شدن وحشیانه خود صحبت نمود و همین‌طور در گزارش اضافه کرد که سه تن از اعضای حزب در سلول‌های انفرادی به سر می‌برند، کیانوری هم‌چنین اتهام جاسوسی و توطئه را رد نموده و اعدام هزاران جوان بیگناه را محکوم کرد.<ref>[http://www.cpa.org.au/z-archive/g1999/980iran.html] ''The Guardian November 17, 1999''</ref><ref>[http://www.abfiran.org/english/document-289-681.php CONFESSIONS] written by ''Ervand Abrahamian'' at ''Human Rights and Democrasy Library'' web site</ref>
 
او در زندان نامه‌ای به آیت‌الله [[سید علی خامنه‌ای]] در خصوص شکنجه‌های زندانیان نوشت و در آن نامه گفت که برای اعتراف به اتهام دروغین تدارک کودتای مسلحانه برای سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی،اسلامی ایران، به همراه سایر رهبران حزب به شدت شکنجه شده و همسرش مریم فیروز و همین‌طور افسانه دخترش را شلاق زده و در مقابل چشمانش از سقف آویزان نموده‌اند.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/01/120124_nk_toudeh_party.shtml متن نامه دکتر نورالدین کیانوری از زندان اوین] </ref> کیانوری پس از آزادی از زندان اوین تحت مراقبت ویژه وزارت اطلاعات و تا پایان عمر خود در حبس خانگی به سر برد و تحت نظر بود. او در آستانه فروپاشی شوروی با اصلاحات [[گورباچف]] مخالفت کرد (متن بدون منبع غابل اعتماد). کیانوری در سال‌های آخر عمر خود همچنان از سیاست‌های حزب توده در جهت پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران دفاع می‌کرد، در ۲۶ آبان ۱۳۷۸ در گذشت.
 
== کتاب‌ها و مقالات ==