''' رساله الهی سیاسی''' یا'''رساله الهیات و سیاست'''(به انگلیسی:Theologico-Political Treatise، به لاتین:Tractatus Theologico-Politicus)کتابی از اسپینوزا در زمینه [[فلسفه سیاسی]] و الهیات است که در ۱۶۶۵ در وربورگ نوشته شد و در سال ۱۶۷۰ بدون نام منتشر شد (به دلیل ترس از محتوا). موضوع کتاب نقادی [[کتاب مقدس]] (به طور کلی الهیات) و سیاست است و بسیار جنجال برانگیز بوده وهست. جزو کتابهای ممنوعهٔ زمان خود بودولی رسماً چهار سال بعد ممنوع شد. رساله الهی سیاسی، اثری بسیار مهم و تاثیر گذار بر روشنفکران بعد خود بود. برای انشار آن خوانندگان صفحهٔ اول آن را که دارای عنوان آن بود عوض میکردند و به جای آن عنوانی طبی یا تاریخی بر آن میگذاشتند تا شناسایی نشود. کتابهای زیادی در رد آن نوشته شده است.<ref>مقدمه اخلاق به قلم محسن جهانگیری، چاپ 1390، مرکز نشر دانشگاهی</ref>
== بخش الهیات کتاب ==
از مطالب ترجمه شده این بخش کتاب:
خط ۲۲:
در یک حکومت آزاد، هرکسی آزاد است، آن چه میخواهد بیندیشد، و آن چه میاندیشد، بر زبان آورد.
من قبول دارم که فرمانروا حق دارد به خشونت آمیزترین وجهی حکم براند و به هر خرده دلیلی، شهروندان را به دست مرگ بسپارد، امّا کسی نمی تواندنمیتواند مدعی شود که این کار وی مطلوب عقل سلیم است، مطلوب نیست از این رو که چیزهایی از این دست بدون به خطر انداختن جدی خود او انجام پذیر نیست، و از این رو حتی می توان '''قدرت مطلق او را در دست زدن و عمل به این کارها منکر شد و به تبع آن، حق او را'''، زیرا که [روشن است] حقوق فرمانروا محدود به قدرت اوست. از آنجا که هیچکس نمی تواندنمیتواند از آزادی اندیشیدن و احساس خود دست بکشد، بلکه بر اساس حق طبیعیطبیعی سلب ناپذیرش، ارباب اندیشههای خود است، این نتیجه به دست می آید که، اندیشه انسانها را، که سخت متنوع است و بسا که در مغایرت با همدیگر، نمی توان بدون پیآمدهای فاجعه بار، به جبر وادار کرد که فقط (و یکزبان) در سازگاری با فرمانهای قدرت حاکم سخن بگویند. حتی اگر از تودۀ مردم سخن نگوییم، مجرّبمجرّب ترین کسان هم، خاموشی را تاب نمیآورند. این از نقطه ضعفهای مشترک انسانی است که اندیشههایشان را با دیگران در میان نهند. حتا آن جایی که خاموشی و رازداری ضرورت دارد. '''از این رو، هر جا که فرد از بیان آزاد و آموزاندن اندیشههایش منع شود، حکومت از خشونتورزترین حکومتها خواهد بود و آنجا که افراد از این آزادی بهرهمند باشند حکومت معتدل است. با این حال، انکار نمیتوان کرد که اقتدار حاکم ممکن است از سخنها همان قدر آسیب ببیند که از کردارها، با آنکه آزادی مورد بحث را نمیبایست به کل از تابعان (رعایا) دریغ کرد، ولی واگذاری نامحدود آن نیز زیانبار خواهد بود، از این رو اکنون بایستی بررسید، چنین آزادی را تا به چه حد میتوان و باید داد بدون اینکه آرامش کشور برهم خورد و یا قدرت فرمانروایان به خطر افتد.''' همان طور که در ابتدای باب ١٦ گفته ام، این، هدف اصلی من است.اینکه مقرر سازند، همگان یکسان سخن بگویند، اصلاً ناشدنی است، زیرا '''فرمانروایان هرقدر بیشتر بکوشند که آزادی بیان را محدود کنند با ایستادگی سرسختانهتری روبه رو خواهند شد، در واقع نه با ایستادگی از سوی مالپرستان آزمند و چاپلوسان و دیگر سستعنصران خردباختهای که میپندارند بالاترین شادکامیها، انباشتن شکمهاشان وحظّ بردن از شمردن پول کیسههاشان است، بلکه ایستادگی از سوی آنانی که از راه آموزش خوب، خصلت نیکو و فضیلت به آزادی بیشتر رسیدهاند.'''<ref>https://tavaana.org/fa/library/%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8Cآزادی-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87اندیشه-%D9%88و-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8Cآزادی-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1گفتار-%D8%AF%D8%B1در-%DB%8C%DA%A9یک-%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AAحکومت-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AFآزاد-%D9%81%D8%B5%D9%84فصل-%DB%B2%DB%B0۲۰-%D8%A7%D8%B2از-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87رساله-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8Cسیاسی-%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8Cالهی-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%DB%8C%D9%86%D9%88%D8%B2%D8%A7اسپینوزا</ref>