ارد دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۱:
:{{اصلی|نبرد حران}}
نبرد حران (به لاتین: Carrhae) نخستین نبرد تمام عیار ایران و روم در زمان سلطنت ارد دوم به وقوع پیوست. در بهار سال ۵۴ پ. م [[کراسوس]] (Crassus) فرماندار رومی بخش شرقی روم، سپاه خود را برای حمله به ایران آراست و با چهل‌هزار سرباز راهی ایران شد. [[اَرتاوازد]] شاه [[ارمنستان]] در ملاقاتی با کراسوس به او وعده داد که شانزده‌هزار نیروی سواره در اختیار او قرار خواهد داد. او به کراسوس اطمینان داد که با این [[سواره نظام]] و [[پیاده نظام]] همراه او، رومیان از نظر کمی و کیفی برتر از سپاه ایران خواهند بود و ایرانیان را به آسانی شکست خواهند داد.
اُرد دوم پس از آگاهی یافتن از این خبر، برای کراسوس پیام فرستاد که آیا این نبرد به خواست دولت روم است یا خود او. کراسوس در پاسخ گفت که جواب او را در [[سلوکیهتیسفون]] خواهد داد. پادشاهپیغام اردرسان دربا جوابشنیدن نوشتاین جمله لبخندی زد و گفت: «اگر موی بر کف دست من بروید، شما هم سلوکیهتیسفون را خواهید دید.»
کراسوس با سپاه بزرگ و ورزیدهٔ خود راهی بین‌النهرین شد. در این گیرودار، اُرد با پیاده نظام خود با شتاب فراون وارد ارمنستان شد و مبادرت به آن کرد تا از رسیدن سواره نظام ارمنی به کراسوس جلوگیری کند. سپس [[سورنا]] سردار دلاور و رشید خود را با ده‌هزار سوار به نبرد با کراسوس فرستاد.
 
[[اَرتاوازد]] به کراسوس چونهشدار داد که بهتر است از کوه های شمال سوریه به ایران وارد خبردارشود شدچرا که سپاهسواره نظام اشکانی در مشرقمناطق فراتبسته است،همچون تصمیمکوهستانها بهناتوان تعقیباست ایرانیانولی گرفتکراسوس با کوته بینی و دراز بیابان‌هایروی شمالتکبر بین‌النهرینراه بهبیابان دنبالهای دشمنکارهه وهمیرا ودر فراریپیش باگرفت شتابچرا بهکه سویمسیر مشرقکوتاه تاختتری آوردبود واو با تعقیب ایرانیان به حران رسید. سپاه روم در طول این پیشروی با مقاومت چندانی روبرو نشد، ولی بر اثر پیاده‌روی در بیابان‌های خشک فرسوده و گرسنه بود. افسران از کراسوس درخواست استراحت کردند، ولی او فرمان تعقیب داد. پس از استراحتی کوتاه و خوردن غذایی مختصر، رومیان به پیشروی ادامه دادند و به گروه کوچکی از سپاه اشکانی که دارای ساز و برگ نظامی کمی بود، برخورد کردند. آنان به خیال شکست دادن این سپاه بر سرعت خود افزودند. پس از زدوخوردی کوچک ناگهان نگهبانان فریاد برآوردند که اشکانیان آنها را در محاصره گرفته‌اند. شاهان محلی آسیایی که به اجبار و بیم در کنار رومیان بودند، با شنیدن این خبر با سواران خود گریختند. سواران پارتی وارد میدان کارزار شدند. نخست سواران سنگین اسلحهٔ اشکانی بر رومیان سبک اسلحه تاختند و آنان را به عقب راندند. سپس سواران سبک اسلحهٔ کماندار به صورت دورانی رومیان را به تیرباران گرفتند. تیرهای رومیان بر آنان کارگر نبود، زیرا [[کمان (سلاح)|کمان‌های]] اشکانی برد بیشتری نسبت به کمان‌های رومی داشتند و اشکانیان نیز دزدر تیراندازی سرآمد بودند. رومیان تلفات زیادی دادند و پس از اینکه پسر کراسوس به دست اشکانیان کشته شد، عقب نشینی کردند.
 
رومیان در حال عقب نشینی چون با جغرافیای منطقه آشنا نبودند، پیاپی مورد حملهٔ اشکانیان واقع می‌شدند. سرانجام سورنا به رومیان پیشنهاد مذاکره کرد. کراسوس عازم ملاقات شد. در این میان رومیان دچار اختلاف شدند و در این گیرودار پیکاری درگرفت و کراسوس به دست ایرانیان کشته شد. سر او را به نشانهٔ پیروزی برای اُرد به ارمنستان فرستادند.