احمد سهراب: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۲۳:
این شکایت در دادگاه اعلای منطفه نیویورک تنظیم شد. قاضی سهراب را تبرئه کرد و بیان کرد که " شاکی حق انحصاری استفاده از نام یک اعتقاد را ندارد و متهم که خود را یکی از معتقدین به همان دین می داند به همان اندازه حق استفاده از نام آن دیم را دارد …"
قاضی بیان کرد که درخواست برای دادگاه تجدید نظر موجود است <ref>[http://bahai-library.com/sohrab_vs_us-nsa_1941 Bahai Library "Sohrab Vs NSA"]</ref> و محفل ملی نیز این درخواست را تنظیم کرد <ref>[http://www.h-net.msu.edu/~bahai/diglib/books/P-T/S/sohrab/BS247.gif H-Net "Sohrab BS247"]</ref>. ولی دادگاه تجدید نظر نیز نظر دادگاه بدوی را تایید کرد.
 
===همکاری با دیگرمخالفان شوقی افندی===
پس از طرد، سهراب با دیگر مخالفان شوقی افندی متحد شدند. یکی از نتایج این اتحاد یک شکایت قضائی توسط قمر بهائی، جلال نوبه میرزا موسی و چندی دیگر در حدود سال 1329 و 1330 در رابطه با ایجاد شک در حقوق شوقی افندی برای انجام تغییرات عمرانی عمده در اطراف قبر بهاء الله بود.یکی از شاهد های اصلی آنها، نیر افنان بود که کمی قبل از بررسی شکایت فوت کرد و شکایت بی نتیجه ماند. یکی از مهمترین اتقافات مربوط به این موضوع، همایشی در اواخر [[سده 1950 (میلادی)]] بود که در [[فاماگوستا]] تشکیل شد.
نمایندگان سه نسل اصلی افرادی که بهائیان حیفا آن را ناقضان عهد و میثاق می نامند شامل این افراد هستند: جلال ازل نماینده پیروان میرزا یحیی نوری، عصمت و دیگران نماینده میرزا محمدعلی، و احمد سهراب نماینده مخالفان هرگونه تشکیلات بهائی. یکی از اهداف این همایش ساختن آرامگاه بر روی قبر میرزا یحیی بود. برای این هدف مقداری پول جمع آوری شد ولی بعدا ناپدید شد و چیزی در این پروژه خرج صرف نشد.
موژان مومن بیان می کند که:
:"در تئوری، نسل دوم که بهاءالله را قبول کردند نباید هیچ مشکلی با نسل اول پیروان ازل، دشمن بهاءالله، داشته باشند. به صورت مشابه، نسل سوم که خود را پیروان راستین بهاءالله می انگاشتند، نباید هیچ مشکلی با نسل دوم که مخالفان تند عبدالبهاء بودند، داشته باشند و حتی باید نسل اول را به نسبت کمتر تایید کنند. ولی در واقعیت، یک ارتباط بسیار مستحکم بین این نسل ها تشکیل شد".
 
== علت طرد شدن ==