فیلسوف: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
علیرضا (بحث | مشارکت‌ها)
جز LanguageTool: اصلاح خطای سهوی
علیرضا (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
[[پرونده:Platón Academia de Atenas.png|بندانگشتی|چپ|250px|افلاطون]]
[[پرونده:Roger Scruton.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|اسکروتن در سپتامبر ۲۰۰۲]]
'''فیلسوف''' : کسی که طراح یک [[مکتب فکری|مکتب فلسفی]] مستقل و یا حداقل صاحب یک نظریه فلسفی مستقل باشد ،باشد، مثل : [[افلاطون]]
 
'''استاد فلسفه''' :، کسی که به یک یا چند [[مکتب فکری|مکتب]] یا نظریه فلسفی به نحو ی مسلط باشد که در عین حالی که ممکن است کاملا با آن مکتب یا نظریه مخالف باشد، بتواند آن را به بهترین شکل ممکن به دیگران بفهماند ،بفهماند، مثل : [[دکتر آلن وود استاد فلسفه دانشگاه استنفورد]]، ،[[راجر اسکروتن]] ، [[استفان پالم کوئیست استاد دانشگاه آکسفورد]]
 
'''مورخ فلسفه''' :، کسی که به تحلیل و نگارش نظریه‌هانظریه‌ها، ، مکتب‌ها ،مکتب‌ها، جریان‌ها و شخصیت‌های فلسفی در طول [[تاریخ فلسفه]] می‌پردازد ،می‌پردازد، مثل : [[فردریک کاپلستون]]
 
== تعریف ==
واژه "[[فلسفه]]" از کلمه "فیلو سوفیا" (Philosophia) گرفته شده استشده‌است که ریشه آن در زبان یونانی، به معنای "خرد دوستی" و "دوستار خرد" است. زیرا کلمه Philo به معنای دوست داشتن و واژه Sophia به معنای دانایی است. اما این واژه در اصطلاح علوم، به معنای دانشی است که از احوال "موجود" از آن جهت که موجود است، بحث می‌کند.
 
به گفته افلاطونافلاطون، ، "«'''فیلسوف''' به کسی گفته می‌شود که در پی شناسایی امور ازلی و حقایق اشیاء و علم به علل و مبادی آنها است"».
== حکیم ==
در لغتنامه [[دهخدا]] آورده شده است: [حَ] (ع ص اِ) دانا. فرزانه. فرزان. خردپژوه. داننده. خردمند. دانشمند. ||درست گفتار... ||فیلسوف. دانای علم حکمت. خداوند جمیع علم حکمت. اهل معقول...
در تعریف ایرانی به فیلسوف ، '''حکیم''' گفته می‌شود. یعنی عبارت یونانی فلسفه ، در فارسی ، حکمت و خرد عنوان می‌شود و برابر فیلسوف هم ، حکیم ، خردورز ، فرزانه و علامه آورده می‌شود. در پیش یا بعد نام سرشناسان خردورز ایرانی عبارت حکیم بسیار دیده می‌شود.
[[پرونده:Iranian Farabi.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|فارابی]]
در لغتنامه [[دهخدا]] آورده شده استشده‌است: [حَ] (ع ص اِ) دانا. فرزانه. فرزان. خردپژوه. داننده. خردمند. دانشمند. ||درست گفتار... ||فیلسوف. دانای علم حکمت. خداوند جمیع علم حکمت. اهل معقول...
در تعریف ایرانی به فیلسوف ،فیلسوف، '''حکیم''' گفته می‌شود. یعنی عبارت یونانی فلسفه ،فلسفه، در فارسی ،فارسی، حکمت و خرد عنوان می‌شود و برابر فیلسوف هم ، حکیم ،هم، خردورزحکیم، ،خردورز، فرزانه و علامه آورده می‌شود. در پیش یا بعد نام سرشناسان خردورز ایرانی عبارت حکیم بسیار دیده می‌شود.
 
== جستارهای وابسته ==
سطر ۲۹ ⟵ ۲۸:
 
== پانویس ==
 
{{پانویس}}
 
== پیوند به بیرون ==
 
* Allen Wood Professor of Philosophy Stanford University http://www.stanford.edu/~allenw