کتاب‌خوان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش کاربر تازه‌وارد بدون ویکی‌سازی
خط ۴۱:
 
در بخش سوم، با گذشت سال‌ها و در حالی که میشائیل با داشتن یک دختر از همسرش جدا شده‌است، تصمیم به برقراری رابطه‌ای دیگرگون با هانا می‌گیرد. او نوارهایی را که در آنها کتاب‌خوانی‌هایش را ضبط کرده برای هانا در زندان می‌فرستد. از آن سو، هانا با روشی ابتدایی، با انطباق کتاب‌هایی که از کتبخانه زندان قرض گرفته با صدای میشائیل، سواد می‌آموزد و به تدریج موفق به نگاشتن پاسخ نامه‌ها می‌شود. سرانجام در سال ۱۹۸۴ میشائیل با آگاهی از زمان آزادی هانا، برای او کار و محل سکونت می‌یابد، اما مسئولان زندان او را در روز آزادی‌اش به طور حلق‌آویز در اتاقش می‌یابند. در پایان داستان میشائیل با در دست داشتن یک قوطی چای حاوی پول و یاگارهای هانا و به منظور اجرای وصیت‌نامه او، به ملاقات زنی که از بازماندگان واقعه آشویتس است به [[نیویورک]] می‌رود...
 
== انتشارات ==
انتشارات كتابخوان توسط زوج جوان ايراني كه مهريه خود را 500 جلد كتاب قرارداده بودند تاسيس شده است.
 
== منابع ==