اقتصاد بازار: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
+رده
جز ابرابزار
خط ۳:
{{سامانه‌های اقتصادی}}
 
" اقتصاد بازار" (همچنین " «اقتصاد بازار آزاد "» و " «اقتصاد بنگاه آزاد "») یک [[سیستم اقتصادی]] است که در آن تولید و توزیع [[کالا (اقتصاد)|کالاها]] و [[خدمات]] با مکانیزم [[بازارهای آزاد]] که توسط [[سیستم قیمت آزاد]] هدایت می‌شود (به جای [[بازارهای با برنامه]])، انجام می‌گیرد.
<Ref>[http://www.bartleby.com/59/18/marketeconom.html "اقتصاد بازار"],
فرهنگ لغات جدید واژه‌های فرهنگی، ویرایش سوم. 2002</ref><ref>[http://unabridged.merriam-webster.com/cgi-bin/unabridged?va=market%20economy "اقتصاد بازار"]، فرهنگ لغات جامع مریام-وبستر</ref>
خط ۲۲:
از نظر تاریخی دو سطح از اقتصاد بازار را از هم می‌توان متمایز کرد که سطح اول از نظر زمانی مقدم بر سطح دومی است<ref>پویایی سرمایه‌داری - اثر فرنان برودل- ترجمه مهران پاینده، عباس خداقلی، ناصر کفایی- نشر آمه - چاپ اول 1388- ص32، 56-60</ref>:
* سطح پایین شامل بازارها، مغازه‌ها، پلیه وران: در این سطح بیش از هر چیز روابط روزانهٔ بازار، مثلاً معامله در محدودهٔ محلی یا نزدیک، مثلاً گندم یا چوبی که به نزدکی ترین شهر حمل می‌شود به حساب می‌آیند. همچنین معاملات منظم و برنامه ریزی شده با نقاط دور که به طور عادی جریان دارند و امکاناتی در اختیار بازرگانان اعم از بزرگ و کوچک قرار می‌دهند. بازار یک شهر کوچک، نمونهٔ «شفاف» این مبادله است که هیچ چیز غیرقابل پیش بینی در آن وجود ندارد و هر دو طرف قواعد و شرایط را می‌شناسند و همیشه می‌توانند چشم انتظار سود کمی باشند.<ref>پویایی سرمایه‌داری - اثر فرنان برودل- ترجمه مهران پاینده، عباس خداقلی، ناصر کفایی- نشر آمه - چاپ اول 1388- ص32، 56-60</ref>
* سطح بالا شامل بازارهای مکاره و بورس‌ها: تاریخ دانان انگلستان نشان داده‌اند که از قرن ۱۵ به بعد در کنار بازار عمومی سنتی به طور فزاینده‌ای بازاری شکل گرفت که آن را بازار خصوصی نامیدند. در این نوع مناسبات جدید تجار سفر کننده مستقیم به سوی تولیدکننده می‌رفتند تا کالا را بخرند. از دهقانان پنبه، کتان، لاشهٔ چهارپایان، چرم، جو (یا گندم)، پرنده و غیره می‌خریدند، گاهی هم پیش خرید می‌کردند، مثلاً پشم گوسفند را قبل از چیدن یا گندم را حتی قبل از درو می‌خریدند. سرانجام کالاهای خریداری شده را به شهرهای بزرگ یا بنادر صادراتی می رساندندمی‌رساندند. روشن است که این نوعی از معامله بود که بسیار نابرابر بود و در آن رقابت - قانون بنیادین به اصطلاح اقتصاد بازار- نقش مهمی ایفا نمی‌کرد و بازرگان از دو جهت امتیاز داشت: اول، وی رابطهٔ بین تولیدکننده و کسی که سرانجام کالا به دستش می‌رسید را قطع می‌کرد (فقط بازرگانان مناسبات بازار در دو انتهای زنجیره و در نتیجه سودی را که در انتظارشان بود می‌شناختند) و دوم، پول نقد در اختیار داشت، مهم ترین دلیل. به این ترتیب زنجیره‌های طویل تجاری بین تولد و مصرف تشکیل شدند. موفقیت این امر بیش از همه به دلیل کارایی آن در تامین نیاز شهرهای بزرگ بود، از این رو مقامات مجبور بودند هر دو چشم خود را ببندند یا حداقل کنترل شان را کاهش دهند. هرچه این زنجیره‌ها طولانی تر می‌شدند بیشتر از مقررات عادی و کنترل سرباز می‌زدند.<ref>پویایی سرمایه‌داری - اثر فرنان برودل- ترجمه مهران پاینده، عباس خداقلی، ناصر کفایی- نشر آمه - چاپ اول 1388- ص32، 56-60</ref>
 
== اقتصاد بازار آزاد ==
خط ۳۹:
 
مثال‌هایی از [[شکست‌های بازار]] یا [[عوامل بیرونی]] شامل عوامل بیرونی منفی، [[انحصار فروش]]، عدم تأمین [[کالاهای غیر رقابتی]] (عمومی)، و نابرابرای‌های اجتماعی مانند [[فقر]] شدید می‌باشد. شکست‌های بازار ناشی از عدم دریافت اطلاعات کافی یا مناسب درباره مواردی مانند قیمت‌ها توسط بازار می‌باشد. مثلاً در حال حاضر بازار به هیچ روشی نمی‌تواند هزینه یا ضرر [[آلودگی]] را برای جامعه بفهمد. دلیل اینکه برخی فکر می‌کنند [[دخالت دولت]] به صورت محدود لازم است، همین عوامل می‌باشد. [[میلتون فریدمن]] معتقد است که بسیاری از شکست‌های بازار را می‌توان بدون قوانین دولتی و از طریق افشای [[اطلاعات]] حل نمود. افشای اطلاعات برای [[قانون]] دولت ضروری است، اما نحوه عملکرد کسب و کارها را به طور جدی قانونمند نمی‌کند. در عوض، شفافیت اطلاعات به بازار امکان می‌دهد به رفتار آنها واکنش نشان دهد؛ مشتریان می‌توانند با پول‌های خود به کسب و کارها رأی دهند و اطلاعات بهتری درباره شرکت‌های تولید کننده به دست می‌آید.
فریدمن همچنین عقیده دارد که برای حل عامل بیرون آلودگی باید مجوز آلودگی ایجاد شود. با فروختن مجوزها به مردم آنها می‌توانند هزینه زیان یا فایده آلودگی را نشان دهند. او معتقد است که این نوع " «قوانین "» دولتی به جریان بهتر اطلاعات کمک می‌کند. اگر مردم واقعاً برای [[هوای پاک]] ارزش قائل باشند، اطلاعات در بازار حس خواهد شد و شرکت‌ها برای دوستی با محیط سریعتر واکنش نشان می‌دهند.
به نظر فریدمن دولت‌ها می‌توانند در حل عوامل بیرونی بازار نقش داشته باشند، اما تنها زمانی که مسائل انتقال اطلاعات را حل کنند، نه اینکه اطلاعات فعلی را پنهان نمایند.
 
خط ۵۹:
<blockquote> " آزادی اقتصادی برای آزادی سیاسی یک ضرورت است. اگر مردم بتوانند بدون اجبار یا دستورالعمل مرکزی با هم همکاری کنند، حوزه عمل قدرت سیاسی کاهش می‌یابد.» فریدمن، میلتون و رز فریدمن، [[آزاد برای انتخاب]]: یک نوشتار شخصی، Harcort Brace Janovich، ۱۹۸۰، صفحه 2-3 </blockquote>
مطالعات انجام شده توسط [[موسسه Fraser]] "محافطه کار" حامی بازار آزاد کانادا، [[بنیاد هریتیج]] "محافظه کار" حامی بازار آزاد آمریکا و [[ژورنال وال استریت]] بیان می‌کند که بین آزادی اقتصادی و آزادی‌های سیاسی و مدنی (تا اندازه‌ای که فردریش فان هایک ادعا می‌کند) یک رابطه وجود دارد. آنها با هایک در این نکته هم عقیده‌اند که کشورهایی که آزادی اقتصادی را محدود می‌کنند، در نهایت آزادی‌های مدنی و سیاسی را محدود می‌نمایند.
[http://www.heritage.org/research/features/index/] [http://www.freetheworld.com/2004/efw2004complete.pdf]
 
== بازارها و کشورهای کمونیست ==
خط ۱۰۹:
* لیندسی، برینک. برضد مانع: کشمکش رو به وخامت برای سرمایه داری جهانی، Wiley، ۲۰۰۱.
* Przeworski، Adam دمکراسی و بازار (نیویورک: انتشارات دانشگاه کمبریج، ۱۹۹۱.
* رید، رابرت، ماکس شانزنباخ،[http://www.ou.edu/class/econ3003/area1b.htm " قیمت‌ها و اطلاعات: یک چارچوب کاری ساده برای درک اقتصاد "]
[http://www.ou.edu/class/econ3003/area1b.htm " قیمت‌ها و اطلاعات: یک چارچوب کاری ساده برای درک اقتصاد "]
* شامپیترف جوزف. کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دمکراسی. Harper Perennial، ۱۹۶۲.
* اسمیت، آدام. بررسی ماهیت و دلایل ثروت ملت‌ها، ۱۷۷۶.