دزد شیطانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Armaghan f (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶:
 
'''مجموعه نبرد با شیاطین'''
'''(نسخهجلد دوم : دزد شیطانی)'''
این کتاب درباره پسری است به نام کرنل -کورنلیوس- که نورهایلکه های نور زیادی را می‌بیند.
خیلی‌ها به این خاطر که او قضیه نورها را فاش کرده او را یک انسان [[دیوانه]] می‌دانند و از او فاصله می گیرند.به همین علت او بسیار تنها شده‌است.
تا اینکه روزی به طوری اتفاقی نورها را کنار یکدگر می‌چیند و ناگهان دروازه‌ایپنجره ای به سوی سرزمیندنیای دیمونتاهادموناتا باز می‌شود و اربابی [[شیطانی]] -لرد لاس- از آن بیرون آمدهمی آید و پسرکرنل را با خود می‌برد.
پسرکرنل که از موضوع تنهاییش خیلی ناراحت بوده با استفاده از [[استعداد]] خود در [[جادوگر|جادوگری]] یکی از شیاطیندستیار های لرد لاس را با استفاده از جادوی دگردیسی تغییر می‌دهد و به یک کودک تبدیل می‌کند و اسم او را از آرتری به آرت تغییر می‌دهد.اما برخی صفات او همچنان در او باقی مانده.اوکرنل باور می‌کند که آرت واقعا برادرش می‌باشد.
تا اینکه روزی آن ارباب شیطانی آن موجود دگردیسی شده راآرت توسط موجودموجودی شیطانی به نام کاداور به سرزمین دمونتاهادموناتا برباز گردانده می می‌گرداندشود ولی پسرککرنل دست از تلاش بر نمی‌دارد و به دنبال کسی که فکر می‌کند برادر کوچکش استآرت پا به دنیای شیاطیندموناتا می‌گذارد (دموناتا). در بین راه با جادوگری بسیار قوی به نام برانابوس برو می‌خورد.برانابوس3 مرید -آدم هایی که ازقدرت جنگنده‌هایجادوگری بسیاردارند قویولی بودجادوگر پسرکنیستند و همچنین برانابوس رهبرشان است- دیگر به نام های:شارمیلا، راض و نادیا بر می‌خورد. برانابوس کرنل را بعد از ماجراییاتفاقی که افتاد در گروه خود راه می‌دهد تا بتوانند آرت را پیدا کنند. پس از یک جنگدرگیری برانابوس بهپی پیمیمی برد که اوکرنل می تواند تکه‌های نوری که پنجره‌ها (وسیله ای برای عبور و مرور از سرزمین‌های مختلف) را می سازد ببیند و سریع تر از هر کس دیگری پنجره بسازد با او عهد می بندد اگر او پنجره ای به سمت کا - گاش (که سلاحسلاحی افسانه ای است که قادر است دنیا را از بین ببرد؛ چه دموناتا، و چه دنیای انسان ها) باز کند برانابوسکند، به او کمک می‌کند که برادرش آرت را پیدا کند و او را با خود می‌برد.
تا بعد که آن ها به قلمرو لرد لاس پا می گذارند کرنل به یاد می آورد که چگونه آرتری را به آرت تبدیل کرده بود و بعد از این،به دلیل خلق و خوی هیولایی آرت دیگر او را با خود به دنیا بر نمی گرداند و خودش تنهایی نزد پدر و مادرش بر می گردد.
تا بعد از ماجراهایی پسرک که راز برادرش را از یاد برده بود به یاد می‌آورد و به خانه پیش خانواده اش باز می‌گردد
ولی پس از برگشت به خانه می‌فهمد که هفت سال از زمانی که خانه را ترک کرده می‌گذرد در حالی که او فکر می‌کرده تنها چند هفته از آن روز گذشته کمی بعد متوجه می‌شود که جز دردسر برای خانواده اش چیزی نیست پس دوباره نزد برانابوس باز می‌گردد در آن هنگام به حقیقتی پی می‌بردمی کهبرد خودشکه قطعه‌ایراز ازهای کااین -ماجرا گاشرا بودهحل استمی کند...
 
این کتاب دومین کتاب مجموعه ی [[نبرد با شیاطین]] است به وسیلهتوسط [[دارن شان]] نوشته و به‌وسیله خانم فرزانه کریمی ترجمه شده‌است و چاپدر انتشارات بنفشه‌استبنفشه‌ چاپ شده است.
 
== منابع ==