== هراكليتهراکلیت(535تا475۵۳۵تا۴۷۵ قبل از ميلادمیلاد مسيحمسیح) ==
قديميقدیمی ترينترین نظريهنظریه در رابطه با نظامهاينظامهای اقتصادياقتصادی توسط ((هراكليتهراکلیت))بيانبیان شده استشدهاست.او عالم را مانند روديرودی ميداندمیداند كهکه هميشههمیشه در حال جريانجریان است و هيچهیچ ثانيهثانیه اييایی مانند ثانيهثانیه ديگردیگر نيستنیست چون همه چيزچیز در حال شدن است.به همينهمین علت است كهکه امكانامکان ندارد بتوانيمبتوانیم در يكیک رودخانه دو دفعه شنا كنيمکنیم.چون نه آب آن رودخانه همان آب قبليقبلی است و نه ما همان نفر قبليقبلی هستيمهستیم.همه چيزچیز در حال شدن است و شدن نتيجه ينتیجهٔ جدال اضداد است و تضادسازش دهنده يدهندهٔ اجزا عالم است و اضداد برايبرای هم لازم مي باشندمیباشند.ايناین اصل از اصول پذيرفتهپذیرفته شده سوسياليسمسوسیالیسم است.
== [[سقراط]](469تا399قبل۴۶۹تا۳۹۹قبل از ميلادمیلاد ميسحمیسح) == ▼
ايناین فيلسوففیلسوف نامينامی يونانیونان باستان هدف زندگيزندگی انسان را رفاه و سعادت آنها معرفيمعرفی ميكندمیکند اما به هيچهیچ وجه تمركزتمرکز ثروت را راه رسيدنرسیدن به ايناین رفاه و سعادت نمي داندنمیداند.و با تعريفتعریف كهکه از مال ارائه ميدهدمیدهد مفيدمفید بودن را شرط وجود آن مي داندمیداند.در حال حاضر يكيیکی از تمايزاتتمایزات ميانمیان نظامهاينظامهای اقتصادياقتصادی نگرش آنها نسبت به مسئله ((تمركزتمرکز ثروت))ميمی باشد.▼
== [[افلاطون]](427تا347قبل۴۲۷تا۳۴۷قبل از ميلادمیلاد مسيحمسیح) ==▼
تصويرتصویر يكیک نظام اشتراكياشتراکی و سوسياليستيسوسیالیستی به تمام معنا را ميشودمیشود در افكارافکار ايناین فيلسوففیلسوف مشاهده كردکرد.افلاطون در كتابکتاب جمهوريتجمهوریت خود مدينهمدینه فاضله را جامعهجامعهای اياشتراکی اشتراكيمعرفی معرفيمیکند ميکه كند كه مركزمرکز ثقل زندگيزندگی اجتماعياجتماعی در آن عدالت اجتماعياجتماعی است و ثروت بصورت برابر تقسيمتقسیم ميشودمیشود.همچنينهمچنین اصالت جمع كهکه يكيیکی از اصول اصلياصلی و پذيرفتهپذیرفته شده نظامنظامهای هايسوسیالیستی سوسياليستي مي باشدمیباشد مورد توجه افلاطون مي باشدمیباشد.▼
با ايناین حال جامعه اشتراكياشتراکی افلاطون دو فرق اساسياساسی با نظامهاينظامهای كمونيستيکمونیستی قرن بيستمبیستم دارد اول:اينكهاینکه نظرياتنظریات افلاطون بر پايهپایه اصالت معنا(ايدهایده آليسمآلیسم) استوار است در حاليحالی كهکه نظامهاينظامهای كمونيستيکمونیستی قرن بيستمبیستم مبتنيمبتنی بر اصالت ماده(ماترياليسمماتریالیسم) هستند.▼
دوم:اينكهاینکه در نظامهاينظامهای كمونيستيکمونیستی هدف ايجادایجاد جامعه ايجامعهای بدون طبقه استطبقهاست و حكومتحکومت طبقه كارگرکارگر در سوسياليسمسوسیالیسم زمينهزمینه را براي ايجادبرای جامعهایجاد ايجامعهای بدون طبقه در نظام كمونيستيکمونیستی آماده ميكندمیکند.اما نظام اشتراكياشتراکی افلاطون بر طبق اريستوكراسياریستوکراسی (بمعنيبمعنی حكومتحکومت اشراف و فرمانرواييفرمانروایی برگزيدگانبرگزیدگان و نخبگان)تشكيلتشکیل ميشودمیشود كهکه در آن سه طبقه در نظر گرفته شده استشدهاست طبقه اول شامل حکام و دادرسان و فيلسوفانفیلسوفان ميشودمیشود كهکه در واقع افلاطون خود را در طبقه اول و برتر از افراد دو طبقه ديگردیگر قرار داده استدادهاست.طبقه دوم را سپاهيانسپاهیان و جنگاوران تشكيلتشکیل مي دهندمیدهند و در طبقه سوم مولدان كهکه شامل صنعتگران و بازرگانان و صاحبان شغلهايشغلهای يديیدی حضور دارند كهکه در عينعین حال با ديده يدیدهٔ تحقيرتحقیر نگريستهنگریسته مشوند.▼
== [[ارسطو]](384تا322قبل۳۸۴تا۳۲۲قبل از ميلادمیلاد مسيحمسیح) ==▼
تقريباتقریبا در زمانيزمانی كهکه افلاطون نظرياتنظریات اشتراكياشتراکی خود را مطرح ميكردمیکرد نظرياتينظریاتی مخالف ويوی توسط شاگرد او ارسطو مطرح گرديدگردید.ارسطو بر خلاف استادش افلاطون نظريهنظریه اصالت فرد را مطرح ميمیکند كند ويوی در كتابکتاب سیاست اداره منزل و شهرها و ثروت را بررسيبررسی مي كندمیکند و فرد را اصل ميداندمیداند. به نظره او جامعه وجود مستقل از افراد ندارد و بدون به سعادت رسيدنرسیدن افراد نميتواندنمیتواند به خوديخودی خود سعادتمند باشد.در واقع يكيیکی از اصول پذيرفتهپذیرفته شدهشدهٔ ينظامهای نظامهاياقتصادی اقتصاديسرمایه سرمايه داريداری به نام اصالت فرد ريشهریشه در افكارافکار ايناین فيلسوففیلسوف يونانيیونانی دارد.با توجه به اينكهاصالتاینکهاصالت فرد و آزاديآزادیهای هاي فرديفردی دو اصل ليبراليسملیبرالیسم را تشكيلتشکیل ميدندمیدند مالكيتمالکیت فرديفردی نيزنیز به عنوان يكيیکی از لوازم آزاديآزادیهای هاي فرديوفردیو اصالت فرد مطرح ميشودمیشود.تاكيدتاکید و توجه يتوجهٔ ارسطو به مالكيتمالکیت شخصيشخصی نشان گر ارتباط نزديكترنزدیکتر نظرياتنظریات او و اصول اقتصاد سرمايهسرمایه داريداری ميباشدمیباشد.▼
از ديگردیگر نظرياتنظریات اقتصادياقتصادی ارسطو تمايزتمایز قائل شدن ويوی ميانمیان ارزش مصرفيمصرفی و ارزش مبادلهمبادلهای ايکالا كالا مي باشدمیباشد.ارزش مصرفيمصرفی كالاکالا از نظر مفيدمفید بودن آن كالاکالا مشخص ميشودمیشود و ارزش مبادلهمبادلهای ايکالا كالا ناشيناشی از مقبوليتمقبولیت عام ان كالاکالا در بازار مي باشدمیباشد كهکه توسط عرضه و تقاضا تعيينتعیین ميشودمیشود.و همچنينهمچنین ارسطو ميانمیان اقتصاد طبيعيطبیعی و اقتصاد پوليپولی تمايزتمایز قائل ميشودمیشود كهکه در اولياولی هدف از قعاليتهايقعالیتهای اقتصادياقتصادی رفع نيازنیاز و در دوميدومی هدف كسبکسب پول ميباشدمیباشد.▼
▲اين فيلسوف نامي يونان باستان هدف زندگي انسان را رفاه و سعادت آنها معرفي ميكند اما به هيچ وجه تمركز ثروت را راه رسيدن به اين رفاه و سعادت نمي داند.و با تعريف كه از مال ارائه ميدهد مفيد بودن را شرط وجود آن مي داند.در حال حاضر يكي از تمايزات ميان نظامهاي اقتصادي نگرش آنها نسبت به مسئله ((تمركز ثروت))مي باشد.
▲تصوير يك نظام اشتراكي و سوسياليستي به تمام معنا را ميشود در افكار اين فيلسوف مشاهده كرد.افلاطون در كتاب جمهوريت خود مدينه فاضله را جامعه اي اشتراكي معرفي مي كند كه مركز ثقل زندگي اجتماعي در آن عدالت اجتماعي است و ثروت بصورت برابر تقسيم ميشود.همچنين اصالت جمع كه يكي از اصول اصلي و پذيرفته شده نظام هاي سوسياليستي مي باشد مورد توجه افلاطون مي باشد.
▲با اين حال جامعه اشتراكي افلاطون دو فرق اساسي با نظامهاي كمونيستي قرن بيستم دارد اول:اينكه نظريات افلاطون بر پايه اصالت معنا(ايده آليسم) استوار است در حالي كه نظامهاي كمونيستي قرن بيستم مبتني بر اصالت ماده(ماترياليسم) هستند.
▲دوم:اينكه در نظامهاي كمونيستي هدف ايجاد جامعه اي بدون طبقه است و حكومت طبقه كارگر در سوسياليسم زمينه را براي ايجاد جامعه اي بدون طبقه در نظام كمونيستي آماده ميكند.اما نظام اشتراكي افلاطون بر طبق اريستوكراسي (بمعني حكومت اشراف و فرمانروايي برگزيدگان و نخبگان)تشكيل ميشود كه در آن سه طبقه در نظر گرفته شده است طبقه اول شامل حکام و دادرسان و فيلسوفان ميشود كه در واقع افلاطون خود را در طبقه اول و برتر از افراد دو طبقه ديگر قرار داده است.طبقه دوم را سپاهيان و جنگاوران تشكيل مي دهند و در طبقه سوم مولدان كه شامل صنعتگران و بازرگانان و صاحبان شغلهاي يدي حضور دارند كه در عين حال با ديده ي تحقير نگريسته مشوند.
▲تقريبا در زماني كه افلاطون نظريات اشتراكي خود را مطرح ميكرد نظرياتي مخالف وي توسط شاگرد او ارسطو مطرح گرديد.ارسطو بر خلاف استادش افلاطون نظريه اصالت فرد را مطرح مي كند وي در كتاب سیاست اداره منزل و شهرها و ثروت را بررسي مي كند و فرد را اصل ميداند. به نظره او جامعه وجود مستقل از افراد ندارد و بدون به سعادت رسيدن افراد نميتواند به خودي خود سعادتمند باشد.در واقع يكي از اصول پذيرفته شده ي نظامهاي اقتصادي سرمايه داري به نام اصالت فرد ريشه در افكار اين فيلسوف يوناني دارد.با توجه به اينكهاصالت فرد و آزادي هاي فردي دو اصل ليبراليسم را تشكيل ميدند مالكيت فردي نيز به عنوان يكي از لوازم آزادي هاي فرديو اصالت فرد مطرح ميشود.تاكيد و توجه ي ارسطو به مالكيت شخصي نشان گر ارتباط نزديكتر نظريات او و اصول اقتصاد سرمايه داري ميباشد.
▲از ديگر نظريات اقتصادي ارسطو تمايز قائل شدن وي ميان ارزش مصرفي و ارزش مبادله اي كالا مي باشد.ارزش مصرفي كالا از نظر مفيد بودن آن كالا مشخص ميشود و ارزش مبادله اي كالا ناشي از مقبوليت عام ان كالا در بازار مي باشد كه توسط عرضه و تقاضا تعيين ميشود.و همچنين ارسطو ميان اقتصاد طبيعي و اقتصاد پولي تمايز قائل ميشود كه در اولي هدف از قعاليتهاي اقتصادي رفع نياز و در دومي هدف كسب پول ميباشد.
== منبع ==
اقتباس شده از نظامهاينظامهای اقتصادياقتصادی دكترحسيندکترحسین نمازينمازی.ناشر:شركتشرکت سهاميسهامی انتشار