طلوع: آواز دو انسان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴:
مردی روستایی به همراه همسر و تنها فرزندش، زندگی آرامی دارند. در هنگام تعطیلات، زنی شهری که برای تفریح به آن جا آمده، مرد را اغوا و سرانجام به او پیشنهاد می‌کند که زنش را غرق کند. مرد به بهانهٔ بردن زنش به شهر، او را سوار قایق می‌کند. اما در آخرین لحظه می‌فهمد توان این کار را ندارد. زن که از رفتارهای مرد هراسان شده، به محض رسیدن به شهر از او می‌گریزد؛ ولی مرد با تلاش فراوان، دوباره دل زن را به دست می‌آورد و در طول حضور این دو در شهر، عشق آن‌ها دوباره پا می‌گیرد. در راه برگشت، توفانی درمی گیرد و زن به درون آب می‌افتد. مرد که همسرش را پیدا نکرده، به گمان مرگ او، غمگین به خانه برمی گردد. زن شهری به سراغ مرد می‌آید و مرد، در حالتی هیستریک گلوی زن شهری را به قصد کشت می‌فشارد که در همین حین خبر می‌رسد همسرش پیدا شده است. مرد، زن شهری را از خود می‌راند و زندگیش را با همسرش پی می‌گیرد. زن شهری، ناکام و مغموم آن جا را ترک می‌کند.<ref>http://www.cafenaghd.ir/naghd/2430/9424.html</ref>
 
==منابع==
{{پانویس}}