هپتالیان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
دستکاری و جعل منابع
برچسب‌ها: نیازمند بازبینی حذف حجم زیادی از مطالب منبع‌دار (پخ)
خنثی‌سازی ویرایش 13357901 توسط 188.159.140.195 (بحث)
برچسب: جمع عربی واژگان فارسی (پخ)
خط ۱:
[[پرونده:Hephthalites500.png|بندانگشتی|300px|قلمرو هپتالیان، در حدود سال ۵۰۰ میلادی.]]
'''هپتالیان''' یا '''هفتالیان''' یا '''هیتالیان''' یا '''هیاطله''' یا '''هونهای سفید''' قومی بودند که از ایالت [[گانسو|گانسوی]] [[چین]] به حدود [[تخارستان]] هجوم آوردند. شروع قدرت هفتالیان از سال [[۴۲۰ (میلادی)|۴۲۰ میلادی]] بود و در سال [[۵۶۷ (میلادی)|۵۶۷ میلادی]] به دست قوای مشترک [[خسرو انوشیروان]] و ترکان از بین رفتند.<ref>ویکی‌پدیای انگلیسی، Hephthalite</ref> در مورد منشأ، زبان، تاریخ و فرهنگ و حدود دولت هپتالیان فرضیات و دیدگاه‌های متفاوتی بین دانشمندان وجود دارد<ref>تاجیکان، ص ۳۱۰</ref> و هنوز دانشمندان درباره زبان هفتالیان به نظریه واحدی نرسیدند اما بیشتر آنها بر این باورند که زبان هفتالیان زبانی متشکل از [[زبان‌هایزبان ایرانی‌تبارهای شرقی]]ترکی تبار و چینی تبار و ایرانی تبار و دراویدی تبار بوده است.که طی مراحل مهاجرت شان از شرق و آسیای میانه به سمت غرب و پیوستن اقوام مختلف با تبار متفاوت تغییر یافته است.<ref>Denis Sinor, "The Establishment and dissolution of the Turk empire" in Denis Sinor, "The Cambridge history of early Inner Asia, Volume 1", Cambridge University Press, 1990.
pp 300:"There is no concensus concerning the Hephtalite language, though most scholar seem to to think it was Iranian"
</ref><ref name = "Enoki">Enoki, Kazuo: "On the Nationality of the White Huns", ''Memoirs of the Research Department of the Tokyo Bunko'', 1959, No. 18, p. 56. Quote: "Let me recapitulate the foregoing. The grounds upon which the White Huns are assigned an Iranian tribe are : (1) that their original home was on the east frontier of Tokharestan ; and (2) that their culture contained some Iranian elements. Naturally, the White Huns were sometimes regarded as another branch of the Kao-ch’e tribe by their contemporaries, and their manners and customs are represented as identical with those of the T’u-chueh, and it is a fact that they had several cultural elements in common with those of the nomadic Turkish tribes. Nevertheless, such similarity of manners and customs is an inevitable phenomenon arising from similarity of their environments. The White Huns could not be assigned as a Turkish tribe on account of this. The White Huns were considered by some scholars as an Aryanized tribe, but I would like to go further and acknowledge them as an Iranian tribe. Though my grounds, as stated above, are rather scarce, it is expected that the historical and linguistic materials concerning the White Huns are to be increased in the future and most of the newly-discovered materials seem to confirm my Iranian-tribe theory." [http://web.archive.org/web/20070226024157/www.azargoshnasp.net/history/Hephtalites/enokihephtalites.pdf here] or [http://www.azargoshnasp.net/history/Hephtalites/Hephtalites.htm "Hephtalites"] or [http://www.archive.org/details/OnTheNationalityOfTheEphthalites "On the Nationality of the Hephtalites"].</ref><ref name = "Xavier">Xavier Tremblay, ''Pour une histore de la Sérinde. Le manichéisme parmi les peoples et religions d’Asie Centrale d’aprés les sources primaire'', Vienna: 2001, Appendix D «Notes Sur L'Origine Des Hephtalites” , pp. 183-88 «Malgré tous les auteurs qui, depuis KLAPROTH jusqu’ ALTHEIM in SuC, p113 sq et HAUSSIG, ''Die Geschichte Zentralasiens und der Seidenstrasse in vorislamischer Zeit'', Darmstadt, 1983 (cf. n.7), ont vu dans les White Huns des Turcs, l’explication de leurs noms par le turc ne s’impose jamais, est parfois impossible et n’est appuyée par aucun fait historique (aucune trace de la religion turque ancienne), celle par l’iranien est toujours possible, parfois évidente, surtout dans les noms longs comme ''Mihirakula'', ''Toramana'' ou ''γοβοζοκο'' qui sont bien plus probants qu’ ''αλ''- en ''Αλχαννο''. Or l’iranien des noms des White Huns n’est pas du bactrien et n’est donc pas imputable à leur installation en Bactriane […] Une telle accumulation de probabilités suffit à conclure que, jusqu’à preuve du contraire, les Hepthalites étaient des Iraniens orientaux, mais non des Sogdiens.» Available [http://web.archive.org/web/20070226024844/www.azargoshnasp.net/history/Hephtalites/hephtalitetremblay.pdf here] or [http://www.azargoshnasp.net/history/Hephtalites/Hephtalites.htm here]</ref> بسیاری از محققان ریشه ی تاتارها و مغول‌ها را با «شی‌وی»ها (که آنان را مغولان ابتدایی دانسته‌اند)، یا همان «هپتالیان»را مشترک دانسته اند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3004 |عنوان=تاتار (یا تَتار/ تَتَر) | ناشر =دانشنامۀ جهان اسلام |تاریخ = |تاریخ بازبینی=}}</ref>
 
== نام‌های متعدد هپتالیان ==
خط ۹:
در متون پهلوی و مآخذ هندی هم '''سرخ‌خیانیان''' و هم '''سفیدخیانیان''' وجود دارند. به باور دانشمندان سرخ‌خیانیان، از سرخ بودن کلاه، زره و جوشن و پرچم آنها بر می‌آید. در تصاویر روی دیوار افراسیاب در [[سمرقند]] نیز دو رنگ متفاوت از هپتالیان دیده می‌شود، یکی سرخ‌روی و دیگری سفیدروی است و می‌توان دلیل آن را موجودیت سرخ‌خیانیان و سفیدخیانیان به شمار آوریم.<ref>تاجیکان، ص ۳۱۵</ref>
 
[[Fileپرونده:هپتالیان-مردان شاه .ضرب زابلستان.jpg|thumbبندانگشتی|هپتالیان-مردان شاه .ضرب زابلستان]]
 
== نابودی کیداریان و قدرت گرفتن هپتالیان ==
خط ۲۱:
== جامعه هپتالیان ==
[[پرونده:HunCoinDerivedFromSassanianDesign5thCE.JPG|بندانگشتی|200px|سکه‌ای با نقش یکی از شاهان هپتالی.]]
هپتالیان نوادگان مردم ایرانی‌تباری بودند که در [[آسیای میانه]] و باختر [[چین]] به صحراگردی و کوچ‌روی مشغول بودند اما به تدریج توسط اقوام بیابانگرد ترک-مغول ([[آلتایی|آلتایی‌زبان]]) به جنوب و جنوب‌غربی محل سکونتشان رانده شده و در آنجا حکومتهایی تاسیس کردند.
 
طبق روایت بعضی از مآخذ هپتالیان مردمان شهری بودند. اما مآخذ چینی به کلی حرف دیگری می‌زنند. طبق خبر آنها «هیتالیان شهر ندارند و در جاهای پر آب و علف در خانه‌های سیاه زندگی می‌کنند.» چینی‌ها می‌گویند آنها در چادرهای پوستی زندگی می‌کردند و کوچ نشین بودند. از سوی دیگر خبر داده می‌شود که در گذشته آنها ممالک بسیاری را تصرف نمودند. [[فئوفان بیزانسی]] می‌گوید که هیتالیان فارسها را مغلوب ساخته و شهرها و بنادر آنها را تصاحب کردند. بدین طریق مؤلفان غربی احتمالاً بنابر همین دلیل هیتالیان را مردمان شهری گفته‌اند که آنها صاحب شهرها بودند و در دوره‌های بعدی اعیان و اشراف هیتالیان در شهرها سکونت اختیار می‌نمودند.
 
سطر ۲۸ ⟵ ۲۶:
 
به نوشته منابع، هپتالیان در ابتدا خدایان خود مثلاً خدای آتش را می‌پرستیدند. آنها هر صبح از چادر خود بیرون آمده و نماز می‌گزارده‌اند. شاید آنها آفتاب را هم پرستش می‌کرده‌اند. ولی در جامعه هپتالیان، کم کم ادیان قوم‌هایی که سرزمینشان تحت تصرف هیتالیان بود، رواج می‌یابد. مثلاً دین [[بودایی]] رفته‌رفته گسترش پیدا کرد و برپایهٔ یک سند دیگر دین [[نصرانی]] نیز معمول بوده‌است.<ref>تاجیکان، ص ۳۱۸</ref>
== تبار هپتالیان ==
 
آزمایش ژنتیک از استخوان ها و اجساد باقی‌مانده از این اقوام که کمابیش برای آزمایشات ژنتیک سالم مانده بوده اند نشان داده است که خوشه ژنتیکی این مردمان در شمال و شمال شرق آسیا قرار دارد.تحقیقات نشان داده است که این مردمان تشابه ژنتیکی بسیار کمی با اقوام اسیایی همجوار خود نظیر هندی ها و اقوام ساکن شرق ایران را داشته اند بیشتر خاستگاهی از شمال شرق اسیا و منطقه صحرای مغولستان را داشته اند و نزدیکترین قوم از لحاظ شباهت ژنتیکی به آنها مردمان ترکمن و قسمتی از مردمان افغانستان است.<ref>Truman, Edward "Trk Genes:Using DNA, researchers probe the genetic origins of modern Turkmens" Science News may 13, 2001 Vol. 380 No. 11 p. 79 </ref>
این مطالعات که توسط محققان دانشگاه پرینستون در سال 2007 انجام شده است نشان داده است که خوشه زنتیکی این مردمان دارای Haplogroup C-M217 است که این خوشه بیشتر در میان مردمان سیبری و مغولستان بیشتر دیده می شود.<ref> L. Luigi Luca Cavalli-Sforza; Paolo Menozzi; Alberto Piazza (2007). History And Geography Of Human Genes. Princeton University Press. p. 232. ISBN 978-0-691-08750-4.</ref><ref> . (2007). "Genetic origins of the Hephthalites inferred from combined DNA analyses of maternal and paternal lineages". Journal of Human Genetics 109 (6): 197–21.2002002 .</ref>
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
خط ۶۷:
[[رده:کشورهای سابق در آسیا]]
[[رده:کشورهای قدیم در آسیای مرکزی]]
[[رده:مردمان ایرانی‌تبار]]
[[رده:مردمان ایرانی‌تبار باستان]]
[[رده:هون]]