جعفر مشیرالدوله: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
{{دیگر کاربردها|مشیرالدوله}}
'''میرزا سید جعفر حسینی''' از سیاستمداران و دیپلمات‌های ایران در عصر قاجار است. پدرش «میرزا محمدتقی وزیر» اصلیتی فراهانی داشت و در تبریز زیر دست [[میرزا عیسی قائم‌مقام|میرزا بزرگ قائم‌مقام]] کار می‌کرد.
'''سید میرزا جعفرخان مشیرالدوله''' جزء دومین گروه (۴۰ نفر) از ایرانیانی بود که توسط [[عباس میرزا]] در سال ۱۸۱۵ میلادی (۱۲۳۰ هجری قمری) جهت تحصیل علم به اروپا فرستاده شد. پس از بازگشت به ایران، بکار تعلیم فنون ریاضی و مهندسی گماشته‌شد. بواسطۀ حسن خدمت به لقب مهندس باشی ملقب شد. پس از مدتی به لقب مشیرالدوله سرافراز شد.<ref>{{یادکرد|کتاب=نامداران اراک|نویسنده =حسن صدیق|ناشر =نشر کارا|کوشش=محمدرضا محتاط|صفحه=۲۲۰|سال=۱۳۷۲}}</ref> سپس در بخش امور خارجه مشغول به کار شد. وی در سال ۱۸۳۶ به عنوان سفیر به [[عثمانی]] فرستاده شد و تا سال ۱۸۴۲ در این سمت خدمت کرد. پس از آن به دستور [[امیر کبیر]] به عنوان نماینده به آذربایجان فرستاده شد و چند ماه بعد در کمیسیون چهارجانبهٔ ([[ایران]] - [[بریتانیا]] - [[فرانسه]] و [[امپراتوری عثمانی]]) جهت تعیین مرزهای [[ایران]] و [[عثمانی]] حاضر شد. پس از بازگشتش به ایران در سال ۱۸۵۳ مورد بی‌توجهی [[میرزا آقاخان نوری]] جانشین [[امیر کبیر]] قرار گرفت و تا زمان برکناری او در سال ۱۸۵۸ سمتی نداشت.
 
'''سید میرزا جعفرخان مشیرالدوله'''وی جزء دومین گروه (۴۰ نفر) از ایرانیانی بود که توسط [[عباس میرزا]] در سال ۱۸۱۵ میلادی (۱۲۳۰ هجری قمری) جهت تحصیل علم به اروپا فرستاده شد. پس از بازگشت به ایران، بکاربه کار تعلیم فنون ریاضی و مهندسی گماشته‌شدگماشته شد. بواسطۀبه واسطۀ حسن خدمت به لقب مهندس باشی'''مهندس‌باشی''' ملقب شد. پس از مدتی به لقب '''مشیرالدوله''' سرافراز شد.<ref>{{یادکرد|کتاب=نامداران اراک|نویسنده =حسن صدیق|ناشر =نشر کارا|کوشش=محمدرضا محتاط|صفحه=۲۲۰|سال=۱۳۷۲}}</ref> سپس در بخش امور خارجه مشغول به کار شد. وی در سال ۱۸۳۶ به عنوان سفیر به [[عثمانی]] فرستاده شد و تا سال ۱۸۴۲ در این سمت خدمت کرد. پس از آن به دستور [[امیر کبیر]] به عنوان نماینده به آذربایجان فرستاده شد و چند ماه بعد در کمیسیون چهارجانبهٔ ([[ایران]] - [[بریتانیا]] - [[فرانسه]] و [[امپراتوری عثمانی]]) جهت تعیین مرزهای [[ایران]] و [[عثمانی]] حاضر شد. پس از بازگشتش به ایران در سال ۱۸۵۳ مورد بی‌توجهی [[میرزا آقاخان نوری]] جانشین [[امیر کبیر]] قرار گرفت و تا زمان برکناری او در سال ۱۸۵۸ سمتی نداشت.
پس از آن به دستور [[ناصرالدین‌شاه]] به‌عنوان رئیس یک شورای مشورتی به نام «مجلس مصلحت‌خانه» یا به اختصار «مجلس مشورت» برگزیده شد. این شورا را نباید با «شورای دولت» که به‌منزلهٔ هیئت دولت بود اشتباه گرفت.<ref>عباس امانت، صص. ۴۶۸-۴۶۹.</ref>
 
پس از برکناری میرزا آقاخان نوری و برچیده شدن مقام صدارت عظما و تشکیل شورای دولت، به دستور [[ناصرالدین‌شاه]] به ریاست شورای دولت گماشته شد. متن فرمان شاه بدین شرح است<ref>{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=کریمیان|نام=علی|عنوان=میرزا جعفر مهندس‌باشی|ژورنال=نشریهٔ گنجینهٔ اسناد|شماره=۶۳|سال=پاییز ۱۳۸۵|صفحه=۷۳–۹۹|پیوند=http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/92697?sta=%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%b2%d8%a7%20%d8%ac%d8%b9%d9%81%d8%b1%20%d9%85%d9%87%d9%86%d8%af%d8%b3%20%d8%a8%d8%a7%d8%b4%db%8c|زبان=fa|تاریخ بازبینی=۲۰۱۴-۱۰-۱۰}}</ref><ref group="پانویس">متأسفانه در برخی منابع به اشتباه از او به عنوان رئیس «مجلس مصلحت‌خانه» یا همان «مجلس مشورت» یاد می‌کنند. مجلس مصلحت‌خانه در سال ۱۲۷۶ ه‍.ق. تأسیس شد و ریاست آن بر عهدهٔ دایی ناصرالدین شاه؛ یعنی «میرزا عیسی خان قاجار قوانلو» ملقب به اعتمادالدوله بود.</ref>:
 
{{نقل قول|چون مشیرالدوله را در صداقت و دولت‌خواهی بارها آزمایش فرموده ایم و او کمال وثوق و اعتماد به کفایت و کاردانی او داریم، علی‌هذا ریاست شورای دولت را - که از امورات معظمه است - به عهدهٔ کفایت او محول می‌فرماییم، که در این امر روزبه‌روز صداقت و دولت‌خواهی و غیرت خود را به عرصهٔ ظهور رساند و بدان واسطه التفات و مرحمت ما را در حق خود بیفزاید. ششم شهر صفرالمظفر ۱۲۷۵}}
 
در سال ۱۲۷۶ ه‍.ق. با حفظ سمت به عنوان سفیر فوق‌العاده به بریتانیا فرستاده شد و در ربیع‌الاول ۱۲۷۷ (اکتبر ۱۸۶۰) به لندن رسید. در ذیحجهٔ ۱۲۷۷ (ژوئن ۱۸۶۰) بریتانیا را از بندر ساوتهمپتون ترک گفت. پس از بازگشت به ایران در ۱۲۷۸ ه‍.ق. با حفظ سمت به عنوان نایب‌التولیهٔ حرم امام رضا برگزید. وجود دو مأموریت سفارت بریتانیا و نیابت تولیت حرم امام رضا همزمان با عهده‌داری سمت «ریاست شورای دولت» نشانگر آن است که سمت ریاست شورای دولت تشریفاتی بوده است و اختیارات صدراعظم‌های گذشته را نداشته است.
 
[[فریدون آدمیت]] می‌نویسد: «مشیرالدوله آدم بصیر و آگاه و خیرخواهی بود - اما نه شخصیت میرزا تقی‌خان (امیرکبیر) را داشت، نه تدبیر و مهارت او را در فن گفت‌وگوی سیاسی، نه چشم عاقبت‌نگر، و نه استقامت او را در برابر عثمانیان و انگلیسیان و روسیان و حتی دربار خود ایران» <ref>فریدون آدمیت: صص. ۱۳۸-۱۳۹</ref>.
سطر ۱۱ ⟵ ۱۷:
 
== پانویس ==
{{پانویس|گروه=پانویس}}
 
== منابع ==
{{پانویس}}
* Guity Nashat, the origins of Modern Reform In Iran, ۱۸۷۰-۱۸۸۰ , university of Illinois Press, ۱۹۸۲ , ISBN 0-252-00822-7, p21
* امیرکبیر و ایران، دکتر فریدون آدمیت، نشر خوارزمی، چاپ نهم:۱۳۸۵.
* قبلهٔ عالم ناصرالدین‌شاه قاجار و پادشاهی ایران (۱۳۱۳-۱۲۴۷)، عباس امانت، ترجمهٔ حسن کامشاد، نشر کارنامه، چاپ چهارم:۱۳۹۱.
 
{{ترتیب رده|مشیرالدوله، جعفر}}