بحث کاربر:Aparhizi/بررسی نظر کاربر:Millosh: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Sadegh50ir (بحث | مشارکت‌ها)
Aparhizi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۰:
 
اما بحث اصلی: جامعه ویکی‌پدیای فارسی‌زبان درست‌شدنی نیست، همین است که هست، هیچ کاریش نمی‌شود کرد، چون اخلاقیاتی عقب‌مانده بر آن حاکم است که معتقد است از هر روشی باید استفاده کرد تا کسی که '''دوست من''' است به قدرت برسد. همین ذهنیت بر بالاترین هم حاکم است، آقایی که یقه پاره می‌کند برای آزادی و ضدیت با دیکتاتوری حساب‌های بیرون از شماری درست کرده‌است تا با آن لینک‌های مخالف را بیرون بیاندازد و الحق که موفق است. نتیجه‌اش آن شده‌است که امروز صفحه اول بالاترین سر جمع چهار لینک خواندنی هم ندارد. حتما یادتان هست که مدتی پیش قرار بود از میان چند ورزشکار یک نفر را به عنوان بهترین در جهان انتخاب کنند، عنوان مذکور فکر نکنم ارزشش از حضور خشک و خالی در یک رقابت بین‌المللی بالاتر باشد، اما ایرانیان وطن‌پرست و زرنگ چنان کاری کردند که سایت مذکور مختل شد و برگزارکنندگان بی‌خیال ماجرا شدند. صد تا جای دیگر نیز ایرانیان این وطن‌پرستی و حمایت از قهرمانان ملی خود را نشان داده‌اند، و البته این عمل به نظر غربیها بسیار حقیرانه‌است، در ویکی انگلیسی چنین افراد ذلیل و جاهلی را به‌راحتی از جامعه خود بیرون می‌کنند و در بهترین حالت به او بی‌توجهی محض می‌کنند. من امیدوار بودم که در ویکی‌پدیای فارسی چنین اتفاقی نیافتد، اما از قضا یکی از کسانی که ناامیدم کرد شما و آقای پارسا بودید که با چنین رویکردی مخالفت شدید که نکردید هیچ، کم و بیش حمایت هم کردید. تازه وقتی برعکس شد ماجرا، در قهوه‌خانه آن حرف‌ها را نوشتید. امیدوارم از این حرف من دلگیر نشده باشید اما من از کار شما و آقای پارسا (با این که مطمئنم چنین کارهایی را خود هرگز نکرده‌اید و نخواهید کرد) خیلی ناراحت شدم، بیش از همه توهین‌هایی که در کل فعالیتم در ویکی‌پدیا شنیده بودم. به هر حال ویکی‌پدیای فارسی از نظر من یک پروژه شکست خورده‌است، هرگز به هیچ جا نخواهد رسید چنان که تاکنون نرسیده‌است: علاوه بر ذهنیت غلطی که بر آن حاکم است پس از چهار سال فعالیت کل مقالات خوب آن به اندازه انگشتان دست هم نمی‌رسد و تازه همین تعداد را هم یک مشارکت جمعی ننوشته‌است، بلکه هر کدام را فقط ۱ نفر نوشته‌است، برخی از آن‌ها یک زندگی‌نامه خشک و خالی ناقض کپی‌رایت است، و هیچ کدام تحلیل خاصی ارائه نمی‌کند، برخی دیگر هم که ترجمه از ویکی انگلیسی است. در مورد این مقالات هم من معتقدم یک روزنامه‌نگار جوان که در هیچ رشته خاصی هم صاحب‌نظر و متخصص نیست می‌تواند بیشتر این مقالات را یک ساعته بنویسد. خود شما من مطمئنم اگر به‌تان بگویند همین امروز فقط ۵ ساعت وقت دارید و مقاله‌ای راجع به مثلا فلان نویسنده بنویسید قادرید یک مقاله بنویسید که با استانداردهای حاکم بر ویکی فارسی از برگزیده هم آن ورتر است، برخی از همین مقالات برگزیده را هم خود شما نوشته‌اید. من تصمیم گرفته‌ام همه این موارد را در بیرون از ویکی و برای رسانه‌ها در قالب سلسه مطالبی بنویسم تا همه بدانند ویکی‌پدیای فارسی در واقعیت امر چگونه جایی است: جناب [[محمدرضا نیکفر]] که یکی از فیلسوفان محبوب من است چه نیکو فرموده‌است: ''در هیچ کلمه‌ای چون زرنگی رذائل ملی ما ایرانیان متبلور نشده است''. (بحث میلوش هم که جداست). امیدوارم مطالب من را با نگاهی دوستانه و خالی از نگاه بدبینانه حاکم بر فاویکی بخوانید.[[کاربر:Aparhizi|Aparhizi]] ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۷ (UTC)
::در همین آغاز بحث با کنار هم قرار دادن حسام و حجت و نوشتن این که:«حسام و حجت تا به حال نشان داده‌اند که برای قدرت پشیزی ارزش قائل نیستند» نشان دادید که صادقانه گفت‌وگو نمی‌کنید. در مثل مناقشه نیست اما مثل این می‌مانند که بگویید محمدرضا شاه پشیزی برای قدرت ارزش قائل نبود که مملکت را ترک کرد! جالب است کسی که دو سال است هیچ اجماعی ندارد و فقط به پشت گرمی دیوان‌سالاری منتصب آن‌هم اکثرا برای سؤاستفاده از قدرت مدیر مانده استمانده‌است و کناره نمی‌گیرد حالا با دیدن این که دیگر نمی‌تواند به آن روش پیشین ادامه دهد استعفا می‌دهد و حالا شما می‌خواهید از او قهرمان بسازید. با تهدید به این که علیه ویکی‌پدیا می‌نویسید بیشتر دارید خودتان را تهدید می‌کنید. فعالیت‌های من برای مبارزه با نفس قدرت را می‌توانید با جست‌وجویی کوچک به‌دست بیاورید اگر شما امروز به این فکر افتاده‌اید مدت‌ها پیش موضوع انتخابی شدن مدیران، یا حذف مدیران غیرفعال، روشی برای عزل مدیران، محدود کردن مدیران برای قطع‌دست‌رسی را پی گرفته‌ام.(مدیر قهرمان‌تان در راه تشکیل هیئت داوری سنگ انداخت شما کجا بودید؟ دیوان‌سالار قهرمان‌تان از صفحه‌های مربوطه حفاظت می‌کرد. و من به این نتیجه رسیدم که قدرت موجود اجازه مهار قدرت را نمی‌دهد تا این‌ها بر ویکی‌پدیا مسلط بودند نه هیئت داوری تشکیل می‌شد نه هیچ اجماع جدیدی برای مهار قدرت مدیران. با رفتن این‌ها خواهید دید که چگونه قوانین نهادینه شده ضدتمرکز قدرت به اجماع خواهد رسید.) ویکی‌پدیا زنده‌تر از پیش و فعال‌تر از گذشته به راه خود ادامه می‌دهد شما هم با این حرف‌ها فقط دارید زحمات خود را باطل می‌کنید و دست‌تطاول به‌خود گشوده‌اید. امیدوارم چنین نشود. زنده‌گی در جامعه آزاد وسعت‌نظر می‌خواهد و تحمل شکست اگر من هم می‌خواستم ویکی‌پدیا را رها کنم باید همان موقع که بارها توسط روزبه و حسام به بهانه‌های واهی قطع‌دست‌رسی می‌شدم رها می‌کردم که نکردم! در مورد ۵ ‌ساعتهساعته مقاله نوشتن هم بسیار کم‌لطفی می‌فرمایید احتمالا شما مقالات ویکی‌پدیا را نمی‌خوانید سری به مقاله‌های برگزیده بزنید. من لااقل ۲۰ مقاله‌ی خوب دارم که برای نوشتن آن‌ها صدها ساعت وقت گذاشته‌ام. ده‌ها مقاله‌ی خوب است که با شمارکت جمعی نوشته شده استشده‌است و صدها مقاله‌ی ریز و درشت دیگر... چه می‌گویم روز روشن خود را مضحکه کرده‌ام و دارم خورشید را اثبات می‌کنم. من دیگر در این بحث شرکت نمی‌کنم چون تا کنون شما را دوست خود می‌دانستم و سعی داشتم نشان بدهم در اشتباه بسر می‌برید اما آن که در اشتباه به‌سر می‌برد من بودم نه شما. پاینده باشید. [[کاربر:Mostafazizi|عزیزی]] ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)
:::بله، یک حرف شما کاملا درست است و در مورد باقیش نیاز به بحث است: ''با رفتن این‌ها''؛ پیشرفت ویکی‌پدیای فارسی فقط با این رفتن‌ها اتفاق می‌افتد، و این رفتن‌ها نیز تا وقتی ادامه خواهد یافت که جامعه‌ای یک‌دست و بدون اختلاف نظر پدید آید. چنین اجماعی به هیچ دردی نمی‌خورد، هر چند به همین هم شک دارم. من تهدیدی نکردم که علیه ویکی‌پدیا می‌نویسم، آن چه را دیده‌ام خواهم گفت. من متوجه نشدم، شما هر کس را که با او اختلاف نظر داشته باشید دشمن خود می‌دانید؟! اگر به خاطر روزبه‌ است که من از او هیچ دفاعی نکرده‌ام، کاری با شخص ندارم. خود من از رامین و حجت درخواست کردم دیوان‌سالار شوند، اگر من می‌خواستم قدرت در دست روزبه باقی بماند می‌آمدم کس دیگری را علم کنم؟ بعدش هم، دیوان‌سالار ماندن روزبه چه سودی برای من دارد؟ من که صراحتا گفته‌ام هیچ علاقه‌ای و نیازی به مدیر شدن ندارم: سندباد، کامیار، مهدی غ، نوید، تأیید، مرتضا و چند نفر دیگر از کاربران بارها از من درخواست کرده‌اند و می‌توانید از خودشان بپرسید چه جوابی داده‌ام. آیا من دیدگاه خاصی، مذهب خاصی، نظر خاصی دارم که نیازمند کسی باشم که از من حمایت کند؟ اگر این‌ها (همین حسام مثلا) قرار است از من حمایت کنند پس چرا دست کم ۲ بار به شکایت من در مورد مردتنها هیچ رسیدگی نکردند؟ حتا یک جمله در حمایت از من چرا ننوشتند؟ من به شدت مخالف مدیر شدن زرشک بودم، چرا پس روزبه در حمایت از من کاری نکرد؟ مخالف مدیر شدن مردتنها هم بودم، چرا پس از من حمایت نکرد؟ یک لحظه فکر کنید، من چه منفعتی دارم که به خظر بیافتد؟ (فقط به همین پرسش پاسخ دهید کافی است).[[کاربر:Aparhizi|Aparhizi]] ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۹ (UTC)
 
== در هیچ کلمه‌ای چون زرنگی، رذائل ملی ما ایرانیان متبلور نشده است ==
بازگشت به صفحۀ کاربر «Aparhizi/بررسی نظر کاربر:Millosh».