قائم‌مقام فراهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
صفحهٔ جدید: '''میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی''' از نویسندگان و شاعران بزرگ و وزرای عباس میرزا و [[محمد شاه]...
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱:
{{قاجار}}
'''میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی''' از نویسندگان و شاعران بزرگ و وزرای [[عباس میرزا]] و [[محمد شاه]] بود و در اثر حسن سیاست قائم مقام فراهانی کارهای کشوری سامان یافت. وی همچنین از نویسندگان و شاعران به نام ایرانی است که در نویسندگی شیوه ای بی تکلّف و دلپذیر داشت. سرانجام قائم مقام فراهانی صدر اعظم دانا و کاردان به امر محمد شاه در سال 1251 شمسی کشته شد.
'''میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی'''، فرزند [[سیدالوزراء میرزا عیسی]]، معروف به میرزا بزرگ از سادات حسینی و از مردم [[هزاره فراهان]]، از توابع [[اراک]] بود. در سال ۱۱۹۳ هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و علوم متداوله زمان را آموخت. در آغاز جوانی به خدمت دولت درآمد و مدتها در [[تهران]] کارهای پدر را انجام می‌داد.
 
سپس به تبریز نزد پدرش، که وزیر آذربایجان بود، رفت. چندی در دفتر [[عباس میرزا]] ولیعهد به نویسندگی اشتغال ورزید و در سفر‌های جنگی با او همراه شد و پس از آنکه پدرش انزوا گزید، پیشکاری شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامی را که پدرش میرزا بزرگ آغاز کرده بود، تعقیب و با کمک مستشاران فرانسوی و انگلیسی سپاهیان ایران را منظم کرد و در بسیاری از [[جنگهای ایران و روس]] شرکت داشت.
=منبع=
 
* عبدالحسین سعیدیان، '''مشاهیر جهان'''، انتشارات علم و زندگی، چاپ اول 1363
در سال ۱۲۳۷ هجری قمری پدرش میرزا بزرگ قائم مقام درگذشت و بین دو پسرش، میرزا ابوالقاسم و [[میرزا موسی]]، بر سر جانشینی پدر نزاع افتاد و [[حاجی میرزا آقاسی]] به حمایت میرزا موسی برخاست، ولی اقدامات او به نتیجه نرسید و سرانجام میرزا ابوالقاسم به امر [[فتحعلی شاه]] به جانشینی پدر با تمام امتیازات او نائل آمد و لقب سیدالوزراء و قائم مقام یافت و به وزارت نایب السلطنه ولیعهد ایران رسید و از همین تاریخ بود که اختلاف حاجی میرزا آقاسی و قائم مقام و همچنین اختلاف «[[بزیمکی]] (خودی)» و «[[اوزگه]] (بیگانه)» به وجود آمد. قائم مقام که ذاتا مردی بینا و مغرور بود با بعضی از کارهای ولیعهد مخالفت می‌کرد، پس از یکسال وزارت در اثر تـفقین بدخواهان به اتهام دوستی با [[امپراتوری روسیه|روسها]] از کار برکنار شد و سه سال در تبریز به بیکاری گذراند.
 
اما پس از سه سال معزولی و خانه نشینی، در سال ۱۲۴۱ هجری قمری دوباره به پیشکاری آذربایجان و وزارت نایب السلطنه منصوب شد. در سال ۱۲۴۲ هجری قمری [[فتحعلی شاه]] به آذربایجان رفت و مجلسی از رجال و اعیان و روحانیون و سرداران و سران ایلات و عشایر ترتیب داد، تا درباره صلح یا ادامه جنگ با [[امپراتوری روسیه|روسها]]، به مشورت پردازند. در این مجلس تـقریبا عقیده عموم به ادامه جنگ بود. اما قائم مقام بر خلاف عقیده همه با مقایسه نیروی مالی و نظامی طرفین، اظهار داشت که ناچار باید با [[امپراتوری روسیه|روسها]] از در صلح درآمد. این نظر، که صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه‌ای در [[مجلس]] انداخت و جمعی بر وی تاختند و او را به داشتن روابط نهانی با [[امپراتوری روسیه|روسها]] متهم کردند.
 
پس دوباره از کار برکنار و به [[خراسان]] اعزام شد. جنگ با [[امپراتوری روسیه|روس]] ادامه یافت و به شکست ایران انجامید؛ تا در ماه ربیع الثانی سال ۱۲۴۳ هجری قمری برابر با نوامبر ۱۸۲۷ میلادی قوای روس به فرماندهی [[گراف پاسکوویچ]] تا تبریز راند. شاه قائم مقام را از [[خراسان]] خواست و دلجویی کرد و با دستورهای لازم و اختیار نامه عقد صلح به نام ولیعهد، به تبریز روانه نمود.
 
میرزا ابوالقاسم در کار صلح و عقد معاهده با روس، جدیت فراوان کرد و در ضمن معاهده، [[تزار]] را حامی خانواده [[عباس میرزا]] ساخت و پادشاهی را با وجود برادران بزرگ و مقـتدر دیگر در فرزندان او مستـقر کرد.
 
[[عهدنامه ترکمنچای]] در پنجم شعبان ۱۲۴۳ هجری قمری برابر ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی به خط قائم مقام تـنظیم و امضا شد و قائم مقام، که خود حامل نسخه عهد نامه بود، به تهران آمد، و درباره آن توضیحات لازم داد و شش [[کرور]] تومان غرامت را که مطابق [[عهدنامه ترکمنچای|عهدنامه]] بایستی به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار دیگر به پیشکاری آذربایجان و وزارت ولیعهد به [[تبریز]] مراجعت کرد.
 
در اوایل سال ۱۲۴۹ هجری قمری نایب السلطنه برای دفع فتـنه یاغیان افغانی عازم [[هرات]] شد و قائم مقام را نیز همراه برد. [[عباس میرزا]] که [[بیماری سل]] داشت، در [[مشهد]] بستری شد و فرزند خود، [[محمد میرزا]]، را مامور فتح هرات کرد. هرات در محاصره بود که عباس میرزا درگذشت و قائم مقام، که جنگ را صلاح نمی‌دانست، با [[یارمحمدخان افغانی]] عهدنامه صلح بست و به [[تهران]] بازگشت. محمد میرزا در ماه صفر سال ۱۲۵۰ هجری قمری به تهران وارد شد و در همان ماه جشن ولیعهدی او به جای پدر برپا شد و ولیعهد ایران به فرمانروایی آذربایجان و قائم‌مقام به وزارت او عازم تبریز شدند.
 
چندی نگذشت که فتحعلی شاه در جمادی الاخر سال ۱۲۵۰ هجری قمری در اصفهان درگذشت. این خبر به آذربایجان رسید و [[محمد شاه]] قصد عزیمت به پایتخت را کرد. قائم مقام٬ [[جهانگیر میرزا]] و [[خسرو میرزا]]، دو برادر شاه، را که در قلعه اردبیل زندانی بودند، نابینا کرد و وسایل جلوس او را فراهم آورد. در ماه رجب، در تبریز، خطبه به نام او خوانده شد و شاه به زودی به همراهی قائم‌مقام به تهران حرکت کرد و روز ۱۴ شعبان به تهران وارد شد و مجدداً تاجگذاری برگزار و قائم مقام را به منصب صدارت مشغول مملکتداری شد و [[ظل السلطان]]، [[فرمانفرما]]، [[ملک آرا]]، [[رکن الدوله]] و سایر اعمام شاه و گردنکشان دیگر را به جای خود نشاند. اما با این همه خدمت، به صدارت [[محمد شاه]] دیر نپایـید و سختگیریهای او و سعایت حاسدان و مخصوصا فتـنه انگیزیهای بیگانگان، عاقبت شاه را بر وی بدگمان کرد تا در سال دوم سلطنت خود دستور داد او را در باغ نگارستان، محل یـیلاقی خانواده سلطنتی، زندانی و پس از چند روز خفه کردند و بدین قرار به زندگانی مردی که از بزرگان ایران و ابلغ المترسلین آن زمان بود، پایان داده شد.
 
مجموعه رسائل و منشآت قائم مقام، که حاوی چند رساله و نامه‌های دوستانه و عهد نامه‌ها و وقفنامه هاست و [[محمود خان مـلک الشعراء]] مقدمه‌ای بر آن نوشته، به اهـتمام شاهزاده [[فرهاد میرزا]] در سال ۱۲۸۰ هجری قمری در تهران چاپ شده‌است.
 
قائم مقام مردی فوق العاده باهوش و صاحب فکر و عزم ثابت و خلاصه «یک دیپلمات صحیح و با معنی ایرانی» بود که به واسطه اطلاعات و تجارب خود، به اوضاع و احوال سیاست همسایگان ایران به خوبی آشنا و به قدر تسلط [[کاردینال مازارن]] بر [[لویی چهاردهم]]، در مزاج شاه جوان ایران نفوذ داشت و با این حال محال بود از او امتیازاتی که به ضرر دولت باشد، به دست آورد.
 
[[بریتانیای کبیر|انگلیسیها]] یقین داشتند تا او مصدر کار است، ممکن نیست بتوان در امور داخلی ایران رخنه کرد. نویسندگان انگـلیسی، که در آن تاریخ در ایران سیاحت می‌کردند، مانند [[لیوتـنان کونولی]]، دکتر [[وولف]] و [[فریزر]]، همه در عین ستایش، قائم مقام را به دوستی با روسها و تحریک [[عباس میرزا]]، نایب السلطنه، به سرپیچی از نصایح دوستان انگلیسی و طرح نقشه تصرف [[هرات]] متهم می‌کنند و حس بدبینی و دشمنی فوق العاده خود را نسبت به این مرد بزرگ، که در آن هنگام تـنها کسی بود که می‌توانست ایران را به خوبی اداره کند، پنهان نمی‌دارند.
 
== منابع ==
 
*مصاحب، غلامحسین، دائرةالمعارف فارسی
 
*مسعود بهنود، کشته شدگان بر سر قدرت، ISBN 964405055X.
 
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌گفتاورد با عنوان|قائم‌مقام فراهانی}}
 
 
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:قاجاریان]]
[[رده:انقلاب مشروطه]]
[[رده:عالمان مقتول]]
 
{{الگو:نخست‌وزیرهای قاجار}}
 
[[en:Ghaem Magham Farahani]]