* ۱- * ۱- هر چه تعداد جانشین‌های کالایی بیشتر باشد، کشش قیمتی آن نیز بیشتر است.مثلاًاگرزیرا افزایش قیمت کالایی که جانشین‌های زیادی داشتهدارد، باشد،مصرف‌کننده را به مصرف کالای جانشین ترغیب می‌کند. مثلاً آب معدنی‌هایی با مارک‌های متفاوت، کشش قیمتی زیادی دارند. با افزایش قیمت آنیک مارک، مصرف‌کننده رویمارک بهدیگر کالایرا جانشین می‌آوردمی‌کند.
* ۲- هر چه سهم بیشتری از درآمد یک فرد صرف کالایی شود، کشش تقاضای آن بیشتر می‌شود. مثلاً یک فرد به تغییر قیمت کالایی مثل نمک که بخش کوچکی از درآمد او را به خود اختصاص می‌دهد حساسیت-مانند خیلی کمی نشان می‌دهدنمک- نسبت به مثلاً کالایی که بخش بزرگی از درآمد او را مصرفبه می‌کندخود اختصاص می‌دهد -مانند اجاره خانه‌اش- حساسیت کمتری نشان می‌دهد.
* ۳- هرچه تعداد کاربردهای یک کالا بیشتر باشد کشش قیمتی آن نیز بیشتر خواهد بود.افزایش قیمت کالایکالایی Yمانند آلومینیوم که کاربردهای متعددی دارد سبب می‌شود تا از آن در موارد کم اهمیت‌ترکم‌اهمیت‌تر کمتر استفاده شود.
* ۴- هرچهبرای قیمت یکهر کالا هر چه قیمت کمتر باشد واکنش مصرف‌کننده نسبت به تغییرات قیمت آنو کشش کالا کمتر است.
* ۵- هر چه طول دوره زمانی تصمیم‌گیری بیشتر باشد، کشش تقاضا بزرگتربیشتر خواهد شد؛ زیرا امکان یافتن کالاهای مشابه و جانشین در بلندبلندمدت مدت بیشترافزایش خواهد بودیافت.
