ریشه‌شناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ماني (بحث | مشارکت‌ها)
ابرابزار
ماني (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
{{تمیزکاری}}
{{ویکی‌سازی}}
 
[[پرونده:The story of a word.jpg|بندانگشتی|260px|تحول تاریخی پیشنهاد شده برای واژه [[مادر]] توسط [[هندریک ویلن فان لون]]]]
'''ریشه‌شناسی''' یا '''علم اشتقاق'''، [[علم]] مطالعهٔ [[تاریخی]] واژه‌ها و بررسی تحول شکل واژه‌ها می‌باشد. مسائلی مانند اینکه چه موقع وارد زبانی شده‌اند، از چه منبعی وارد شده‌اند و اینکه در طول زمان چه تغییری در ساختار و معنای آنها ایجاد شده‌است، در این حیطه بررسی می‌گردد.
 
پیش از سده نوزدهم، به‌ویژه پیش از ظهور نودستوریان،[[نودستوریان]]، اشتقاق به معنای شناخت اصل و تاریخ لغت، بر اساس درستی استوار نبوده و اگر هم اشتقاقات درستی احیاناً در نوشته‌های پیشینیان آن‌ها آمده است کمتر چنین بوده که از مقدمات درست به نتایج درست رسیده باشد. به عبارت دیگر، غالب اشتقاقات آنان را باید اشتقاق عامیانه به شمار آورد. با شناخت تحولات تاریخی آواها، و اساساً با شناخت چگونگی تحول زبان‌ها و روابط میان آن‌ها و جمع آوردن متون و منابع مختلف از زبان‌ها و لهجه‌های مختلف، کار ریشه‌شناسی پیشرفت‌های بسیاری کرده است. به تبع این، راه بر ریشه‌شناسی‌های [[شبه علم|شبه‌علمی]] هم باز شده؛ ریشه‌شناسی‌هایی که ظاهراً بر اصول درست آواشناختی و معناشناختی استوارند، ولی درواقع اشتقاقات غلطی هستند که در پشت ظاهر علمی پنهان‌اند. این ریشه‌شناسی‌ها را می‌توان '''شبه‌ریشه‌شناسی''' نامید.<ref>قائم‌مقامی، احمدرضا: ریشه‌شناسی، شبه‌ریشه‌شناسی. در [http://www.persianacademy.ir/fa/X0109931.aspx وبگاه فرهنگستان زبان]. ۱۳۹۳/۹/۸.</ref>
 
== تاریخچه ==
{{تمیزکاری}}
علمای قدیم در نوشته‌های خود گاهی با ذکر «وجه تسمیه» و «وجه اشتقاق» به شرح واژه‌ها می‌پرداختند. مقصود علمای قدیم از وجه تسمیه و وجه اشتقاق ریشه‌شناسی بوده است.<ref>[[محسن ابولقاسمی|ابوالقاسمی م]]. ریشه‌شناسی. تهران:ققنوس. ۱۳۸۹. ص۵۷</ref> در [[لغتنامه دهخدا]] به نقل از [[تعریفات جرجانی]] آمده: «بیرون آوردن کلمه‌ای از کلمهٔ دیگر بشرط آنکه در معنی و ترکیب با هم مناسب و در صیغه مغایر باشند.»<ref>[http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-53625fcf81a1436e8aed79c4c29f575f-fa.html لغتنامه دهخدا، اشتقاق]</ref> با این تعریف اشتقاق معادل «Derivation» می‌شود و یکی از انواع واژه‌سازی خواهد بود که خود یکی از سازوکارهای مورد مطالعه تئوری ریشه‌شناختی است. پایهٔ علم ریشه‌شناسی جدید را «سر ویلیام جونز»، قاضی انگلیسی، نهاده‌است. وی در سال ۱۷۸۶ در برابر انجمن آسیایی کلکته خطابه‌ای ایراد کرد که در آن زبان‌های لاتینی و یونانی و [[زبان سانسکریت|سنسکریت]] و [[زبان پارسی|فارسی]] را از یک اصل و خاستگاه خانوادهٔ زبانی هندو-اروپایی اعلام کرد. در مورد خاستگاه خانوادهٔ زبانی هندو-اروپایی دو فرضیهٔ رقیب وجود دارد. دیدگاه مرسوم که ریشهٔ این خانوادهٔ زبانی را به ۶٬۰۰۰ سال پیش و استپ‌های پونتیک را فرض می‌کند. دیدگاه دیگر ادعا می‌کند ریشهٔ این خانوادهٔ زبانی به ۸٬۰۰۰ تا ۹٬۵۰۰ سال پیش و به منطقهٔ آناتولی تعلق دارد که با گسترش کشاورزی این زبان نیز در گسترش یافت.(رفرانس :زبان نیا-هندواروپایی؛ ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد). از این زمان عده‌ای از دانشمندان در منشأ زبان‌ها و ارتباط آن‌ها با یکدیگر به پژوهش پرداختند. ماکس مولرالمانیمولر آلمانی در این زمینه کارهای وسیعی ارایه کرده است، فریدریش ماکس مولر (به آلمانی: Friedrich Max Müller) (زادهٔ ۶ دسامبر۱۸۲۳-مرگ ۲۸ اکتبر۱۹۰۰) زبان‌شناس و خاورشناس آلمانی بود. او یکی از پایه‌ریزان هندشناسی و پژوهش‌های تطبیقی و سنجشی آیین‌ها در دانشگاه‌های غربی بود. او اثرهای پژوهشی و عمومی‌ای در زمینهٔ هندشناسی دارد و کتاب‌های روحانی خاور که در پنجاه جلد با راهبری او نوشته‌شد از یادبودهای پژوهشی [[عصر ویکتوریایی]] انگلستان است (رفرانس :ماکس مولر:از ویکی‌پدیا)، وی می‌نویسد به دلیل ریشه نیاکانی یکسان زبان‌های اریایی می‌توان ریشه واژه‌ای واژه‌های رایج امروز این زبان هارا رد یابی نمود.
 
برای نمونه: پدرخدای هندواروپایی به نام‌های گوناگون: زئوس، ژوپیتر، دیائوس پیتا، دوا، پدیدار می‌گردد. از دید مولر همهٔ این نام‌ها به یک نام می‌رسید؛ دیائوس؛ که از آن هم معنای درخشندگی یا درخشان برمی‌آید؛ که همگی از ساختار نخستین دئوس‌پاتر جداشده‌اند؛ و تشبیهات وکنایه‌ها (درخشندگی یا درخشان) دارای شخصیت و جاندار می‌شوند (رفراتس :ماکس مولر:از ویکی‌پدیا). درمورد منشا مشترک ریشه‌شناسی واژ ه‌های زبان‌های آریایی مثال‌های متعددی وجود دارد که به چند مورد اشاره می‌شود: