ابوسعید بهادرخان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
افزایش خوانایی متن
برچسب: نیازمند بازبینی
جز ویرایش 176.251.128.104 (بحث) به آخرین تغییری که SaMin SAmIN انجام داده بود واگردانده شد
خط ۳۸:
'''سلطان ابوسعید''' (از ۷۱۶ تا ۷۳۶ ه‍. ق.) از [[ایلخانان مغول]] و پسر [[الجایتو]] بود که در سن دوازده سالگی به ایلخانی [[ایران]] رسید. در بخشی از دوران ایلخانی او [[امیرچوپان]]، امیرالامرای لشکر ایلخانی، اداره کننده واقعی قلمرو او بود. ابوسعید پس از دفع حمله سپاه [[اردوی زرین]] به خراسان و نیز شکست شورش برخی امرای شورشی مغول به سبب شجاعتش در جنگ لقب بهادر یافت. در دوران او بار دیگر سپاهیان [[اردوی زرین]] به رهبری [[اوزبگ خان]] به خراسان حمله کردند که این حمله نیز توسط سپاه امیرچوپان دفع شد (سال ۱۳۲۵ م.)
 
[[رشیدالدین فضل‌الله|رشیدالدین]] وزیر و مورخ نامی در دوران ابوسعید ابتدا عزلت‌نشین شد، اما پس از چندی امیرچوپان او را به خدمت دعوت کرد. اما اقبال رشیدالدین دیری نپایید، او توسط رقیبان به مسموم کردن سلطان فقید متهم شد و همراه پسرش که شربت‌دار سلطان پیشین بود کشته شد. [[دمشق خواجه]] پسر امیرچوپان بعد از رشیدالدین وزیر ایلخان شد. بعدها پسر دیگر رشیدالدین، غیاث‌الدین، در دربار ابوسعید به مقام وزارت رسید. یکی دیگر از ویزان وی خواجه علاء‌الدین محمد هندو نام داشت که ابوسعید او را که فردی ایرانی بود به وزارت منصوب کرد تا به زعم خویش، حکومتش، صورت ایرانی به خود بگیرد.
 
قدرت بیش از اندازه امیرچوپان و فرزندانش که هر یک اداره بخشی از ایران را در دست داشتند و عشق ابوسعید به [[بغدادخاتون]] دختر امیرچوپان، و قتل [[دمشق‌خواجه]] پسر امیرچوپان به دستور ابوسعید و به اتهام رابطه با یکی از زنان حرمسرای سلطان، همه باعث رویارویی سپاه سلطان و چوپان شد که با پشت کردن امرای سپاه به چوپان به سود سلطان ابوسعید پایان یافت.