مکتبخانه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Shamsshams67 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲:
[[پرونده:Maktab.jpg|انگشتدان|چپ|280px|یک مکتبخانهٔ قدیمی.]]
'''مکتب''' یا '''مکتبخانه''' آموزشگاهی است که در آن معمولاً یک استاد که تحصیل کردهٔ [[علوم اسلامی]] است به کار آموزش میپردازد.<ref>[http://www.hanouz.com/archives/003646.html نوشتهٔ علی اصغر سیدابادی در تارنگار هنوز]</ref> این گونه مکانهای آموزشی امروزه در کشورهایی همچون [[پاکستان]] و [[افغانستان]] رایج است ولی در ایران جای خود را به [[مدرسه]] دادهاست.
نظام آموزش سنتی ایران در
'''انواع مکتب خانه''' به دو نوع خصوصی و عمومی تقسیم
نوع خصوصی برای افراد اعیان و اشراف و عمومی برای
در هر محله چندین مکتب خانه
'''محل
'''دروس تدریس شده''' در مکتب خانه شامل نصاب الصبیان، صرف میر فارسی، شرخ تعریف، عوامل منظومه شرح سیوطی، الفیه، شرح نظام، شرح جامی در نحو و صرف و حاشیه ملا عبدالله، کلیات سعدی فخمسه نظامی و
در مکتب خانه از فلک برای تنبیه کودکان استفاده
▲'''دروس تدریس شده''' در مکتب خانه شامل نصاب الصبیان، صرف میر فارسی، شرخ تعریف، عوامل منظومه شرح سیوطی، الفیه، شرح نظام، شرح جامی در نحو و صرف و حاشیه ملا عبدالله، کلیات سعدی فخمسه نظامی و.... بود.
▲در مکتب خانه از فلک برای تنبیه کودکان استفاده می شد. بنحوی که اگر خطایی رخ می دادمکتبدار فلک را به پای کودک می بست و باو با ترکه به کف پای او می کوبید.همچنین از یک ترکه ی کوتاه برای شاگردان نزدیک و یک ترکه بلند برای شاگردان دورتر استفاده می شد.
== مکتبدار ==
'''عنوان مکتب دار''' معمولا مکتب دار پسرانه را [[میرزا]]
'''شهریه مکتب خانه'''
مکتبدار معمولاً بجز عواید [[شهریه]] دانش آموزان، از راه عریضه نویسی، کاغذ نویسی و کاغذخوانی ([[نامه نگاری]])، [[استخاره]] و همچنین رسیدگی به امور جزئی شرعی اهالی نیز در آمد داشت.<ref>از خشت تا خشت. محمود کتیرایی. موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. ۱۳۴۵ تهران</ref>
== مکتب پسران ==
سن آغاز تحصیل برای کودکان حدود پنج سالگی بودهاست. پس از آموختن هجا و [[ابجد]] (الفبای عربی)، شاگرد باید یک [[کله قند]] برای استاد میبردهاست. آموزش بعدی روخوانی جزء آخر [[قرآن]] (عم جزو) بوده و در همین حین نیز خواندن یک [[کتاب]] [[فارسی]] (معمولاً [[گلستان سعدی]]، [[کتاب جودی]]، [[خاله سوسکه]]، [[عاق والدین،]] [[ترسل]]) به کودک آموزش داده میشده. این روند تا هنگامی که کودک هشت ساله شود ادامه مییافته و پس از آن به [[پسر|پسران]] نوشتن میآموختند. علاوه بر نوشتن حروف، [[حساب]] و [[شرعیات]] (بر اساس [[رساله]] [[مرجع تقلید]] زمان) نیز به پسران آموخته میشد. پایان دوره آموزشی (که معمولاً پایان اطلاعات مکتبدار نیز بود) در اینجا فرا میرسید.<ref>از خشت تا خشت. محمود کتیرایی. موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. ۱۳۴۵ تهران</ref>
== مکتب دختران ==
آموزش خواندن برای [[دختر|دختران]] مجاز
{{شعر}}
{{ب|دختر چو به کف گرفت [[خامه]]|ارسال کند جواب نامه}}
{{ب|آن نامه نشان روسیاهیست|نامش چو نوشته شد گواهیست}}
{{پایان شعر}}
همچنین دیدن دستخط دختر توسط نامحرم [[گناه]] بودهاست. از سوی دیگر دختران در هشت یا نه سالگی وقت شوهر کردنشان
== تنبیه بدنی ==
در مکتب خانه از فلک برای تنبیه کودکان استفاده
بیم دادن از زیرزمین پر از [[عقرب]] نیز از تنبیهات معمول مکتبخانهها بودهاست. برای دختران معمولاً از فلک استفاده نمیشدهاست. [[نیشگون]] گرفتن و [[سوزن]] پشت دست زدن، تنبیه معمول دختران بود.<ref>از خشت تا خشت. محمود کتیرایی. موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. ۱۳۴۵ تهران</ref>
== افول مکتب خانه در ایران ==
از دوره [[صفویان]]، ابتدا در [[اصفهان]] و سپس در [[تبریز]] و سایر شهرهای بزرگ، [[میسیونر|میسیونرهای]] مذهبی [[اروپا|اروپایی]] اقدام به دایر کردن آموزشگاههایی به سبک غربی نمودند. در انتهای دوره [[امیرکبیر]]، [[دارالفنون]] تاسیس شد و از زمان [[مظفرالدین شاه]]، [[دبستان]] و [[دبیرستان]] در [[ایران]] گشایش یافت. گذر از مکتبخانهها به مدارس شاید یکی از موضوعات مهم در تاریخ مشروطیت ایران به شمار رود. با آغاز به کار [[رضاشاه]] و گسترش [[مدارس]] رایگان، عملاً بساط مکتبخانهها برچیده شد.<ref>از خشت تا خشت. محمود کتیرایی. موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. ۱۳۴۵ تهران</ref>
مکتبخانهها هنوز در کشورهایی همچون [[پاکستان]] و [[افغانستان]] رواج دارند.<ref>[http://www.hanouz.com/archives/003646.html نوشتهٔ علی اصغر سیدابادی در تارنگار هنوز]</ref>
از مسایل و مشکلات مکتب
== پانویس ==
|