هدایت در دورهای از زمان که ایدئولوژی [[مذهب]] و [[سوسیالیسم]] حاکم بود پای در مسیر مخالف این ایدئولوژیها نهاد. بیگانه ستیزی و به ویژه [[عربستیزی]]، پرستش نژاد ایرانی، ضدیت با اسلام به عنوان یک دین غیر ایرانی و همچنین پرستش ایران باستان و ایران دوره [[ساسانیان|ساسانی]] همهدر وآثار همهصادق بر ایدئولوژی متفاوت وی به عنوان یک نویسنده دورههدایت مشروطهدیده تاکیدمی دارندشوند.<ref>{{پک|آجودانی|۱۳۷۱|ک=ناسیونالیسم و هدایت|ص=۴۷۴-۴۷۵}}</ref> آنچهاز درجمله بنمایه های نوشتههای هدایت بیشناسیونالیسم از همه به چشم میآیند عشق دردآلودایرانی او نسبت به ایران است و تاثر عمیق اوتاثرش نسبت به وضع ایران روزگار خود است که وی در رساله طنزآمیز [[کاروان اسلام (البعثة الاسلامیة الی البلاد الافرنجیة)]] به آن اشاره میکند.<ref>{{پک|آجودانی|۱۳۷۱|ک=ناسیونالیسم و هدایت|ص=۵۰۰-۵۰۱}}</ref>