کارآگاه حقیقی: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶۷:
|ShortSummary = سال ۱۹۹۵، در ایالت لوئیزیانا. کارآگاه مارتین هارت (وودی هارلسون) و کارآگاه راستین کول (متیو مککانهی) در حال تحقیق در پروژه قتل شخصی به نام دورا کلی لنگ هستند که جسدش در مزرعهای سوخته پیدا شده است و دارای علائم و نشانههایی در پشتش بوده که به وی شاخهای گوزن متصل کرده بودند و در حالتی مانند پرستش درخت بزرگی قرارش داده بودند. وسایل چوبی زیادی، همچون تله پرندگان نیز در کنار و اطراف جنازه وجود دارد. کارآگاه کول بر این باور است که این اولین جنایت قاتل نمیباشد ولی کارآگاه هارت به سختی قبول میکند. کول به تازگی وارد اداره جدیدش شده و روحیه سرد و مرموزانهاش باعث ایجاد نوعی عدم اعتماد و دشمنی مابین او و دیگر همکارانش شده است تا جایی که تا مرز دعوا با یکی از همکارانش پیش رفت. در ادامه تحقیقات، این دو به پرونده دختربچهای به نام ماری فونتنوت میرسند که پنج سال پیش ناپدید شده بود و تحقیقی در این خصوص صورت نگرفته بود. همچنین با گزارش دیگری در خصوص مورد اذیت قرار گرفتن یک کودک در جنگل توسط شخصی هماننده یک غول با گوشهای سبزرنگ مواجه میشوند. هارت ناآگاه از اینکه امروز روز تولد دختر کول است که سالها پیش از دنیا رفته، وی را برای شام به خانهٔ خود دعوت میکند. کول با اکراه پذیرفته و در نهایت بخاطر اعتباد به الکل، به شکل مست به مهمانی میرود. در ادامه تحقیقات نیز کول و هارت به تحقیق در خصوص ناپدید شدن فونتنوت پرداخته و سر از خانه خانه عمویش، دنی درمیآورند. در هنگان گردش در خانه، کول موفق به یافتن یک وسیلهٔ چوبی دیگر (هماننده تله پرنده) میشود.
هفده سال بعد، هارت و کول به شکل جداگانه توسط پلیس در خصوص پروندهٔ قتلی که در حال فعالیت روی آن بودند مورد تحقیق و سوال قرار میگیرند. هارت و کول بعد از جداییشان در سال ۲۰۰۲ دیگر باهم صحبتی نکردهاند. کارآگاهان پلیس به کول عکس دختر دیگری را نشان میدهند که به شکل مشابهی همانند همان قتل هفده سال گذشته کشته شده است. سوال این است که چطور ممکن است قاتلی که در سال ۱۹۹۵ دستگیر شده مجدداً قتلهای مشابهی را انجام دهد.
|LineColor = 7C7B77
}}
خط ۱۸۰:
|ShortSummary = در سال ۱۹۹۵ و در ادامه تحقیق در خصوص پرونده قتل دورا لنگ، متوجه این موضوع میشوند که این دختر پیش از ناپدیدشدنش در مراسمهای یک کلیسا شرکت میکرده است. در این بین، ماجرای ارتباط هارت با زن دیگری که در دادگستری کار کرده و هشدار کول به وی در مورد اینکه او در حال خیانت به همسرش است، رابطهٔ این دو را بیش از پیش به تیرگی میکشاند. کول بخاطر استفاده از داروهایی، تحت تاثیر عوارض جانبی آنها قرار دارد. وی زمانی که در حال خرید داروهایش از یک فاحشه بود، از محلی زندگی این دختران که یک محل انبارمانند بود باخبر گشته دو به آنجا میروند. در محل مورد نظر با رئیس این دختران، بث، گفتگو کرده و در اینجا بود که دفترچه خاطرات دورا لنگ را پیدا میکنند و به کمک آدسهای داخلش، موفق میشوند آدرس کلیسایی که به آنجا میرفته را بیابند؛ که البته خود کلیسا در اثر آتشسوزی از بین رفته بود. همچنین از دفترچه خاطرات اینطور برمیآمد که دورا تحت تاثیر شخصی به نام یلو کینگ (پادشاه زرد) در محلی به نام کارکوسا قرار گرفته. کارآگاه کول و هارت در حالی که در حال جستجو در میان خرابههای کلیسا بودند، موفق به کشف یک نقاشی روی دیوار کلیسا میشوند که زنی را با شاخهای گوزن نشان میداد.
از طرف دیگر داستان، در سال ۲۰۱۲ کارآگاهان پلیس همچنان در حال پرسشوپاسخ با کول و هارت هستند. هارت دیگر از همسرش جدا شده و کول نیز به این نکته اشاره میکند که دخترش در یک سانحه رانندگی کشته شده است که این حادثه منجر به جدایی وی از همسرش و اعتیاد وی میشود. بعد از اینکه کول یک مصرفکننده مواد مخدر را که به کودک خود مواد تزریق میکرد، میکشد، برای اینکه از پیگرد قضایی در امان باشد به پیشنهاد مامور مافوقش به عنوان یک پلیس مبارزه با مواد مخدر مخفی در میآید که به مدت چهار سال در این سمت بود. در نهایت بخاطر کشتن سه نفر از اعضای یک کارتل مواد مخدر وی با به یک بیمارستان روانی منتقل کرده و چندی بعد وی درخواست تغییر محل خدمت میدهد که در نتیجه آن، وی را به دایره قتل لوئیزیانا، جایی که با هارت همکار میشود منتقل میکنند.
|LineColor = 7C7B77
}}
خط ۱۹۱:
|OriginalAirDate = {{Start date|2014|1|26}}
|Viewers = ۱٫۹۳<ref name="ep3">{{یادکرد وب |نام=تی وی شوز|عنوان=Sunday Cable Ratings: 'Real Housewives of Atlanta' Wins Night + 'Live From the Red Carpet', 'Curse of Oak Island', 'Sister Wives' & More|نشانی=http://tvbythenumbers.zap2it.com/2014/01/28/sunday-cable-ratings-real-housewives-of-atlanta-wins-night-live-from-the-red-carpet-curse-of-oak-island-sister-wives-more/232422/ |بازبینی=4 May 2014 |تاریخ=March 26, 2014 |ناشر=TV by the Numbers |کد زبان=en| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6VjRWdeP9 | تاریخ بایگانی = 20 January 2015}}</ref>
|ShortSummary =در سال ۱۹۹۵ و در ادامه تحقیقات، کول و هارت موفق به شناسایی کشیش کلیسای سوخته میشوند و به این موضوع میرسند که دورا تا پیش از به قتل رسیدنش عمدتاً به همراه مرد بلندقدی دیده میشده است. تحقیقات برای یافتن این مرد همزمان با فشار به کول و هارت برای تحویل دادن پرونده قتل به تیم ویژه آغاز شد. هارت شروع به بهبود رابطه با همسرش، مگی میکند و همچنین آشنا شدن لیزا با مرد جدیدی را از سر حسادت عنوان میکند. کول شروع به جستجو در بین پروندههای قدیمی قتل میکند تا کلیه پروندههای قتل شبیه به پرونده فعلیاش را بیابد، که در همینجا با پرونده شخصی به نام ریان آلیور آشنا میشود؛ قتلی که احتمال تصادفی بودن آن میرفت اما شباهتهایی با پرونده قتل دورا داشت. کول و هارت با پدربزرگ آلیور گفتگو کرده و متوجه میشوند که وی پیش از فرار به همراه دوست-پسر و قاتلش، عضو یک گروه مذهبی متعلق به رورند توتل بوده که در یک مدرسه مذهبی تشکیل جلسه میدادند. کول و هارت به این مدرسه که متروکه بود رفته و با شخصی که از آنجا مراقبت میکرد به گفتگو میپردازند. کول در حال گفتگو با آن مرد بود و هارت که در داخل ماشین منتظر بود ناگهان گزارش بررسی در پرونده را دریافت میکند که در آن اشاره شده لودوکس، از همسلولیهای سابق شوهر دورا، چارلی بوده و از عفو مشروط استفاده کرده است که در نهایت هارت و کول به سرعت برای بازجویی از چارلی میروند. این قسمت نیز با صحنه نمایش مرد قد بلندی که فقط زیرپوش و یک ماسک به تن دارد به پایان میرسد.
از طرف دیگر و در سال ۲۰۱۲ سوال و جواب پلیس از کول و هارت ادامه دارد. شخصیت دورو و ریاکارانه هارت و دیدگاه پوچگرایانه کول در این قسمت مشخص میگردد. هارت همچنین عنوان میکند که وی و مگی از یکدیگر طلاق گرفتهاند.
|