میکلآنژ: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
اصلاح نام هنرمند در جعبه اطلاعات |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰:
'''میکل آنژ ''' {{به فرانسوی|Michel-Ange}} یا '''میکلانجلو بوناروتی '''{{ایتالیایی|Michelangelo Buonarroti}} [[نقاش]]، [[پیکرتراش]]، [[معمار]] و شاعر ایتالیایی است. زادروز وی [[۶ مارس]] [[۱۴۷۵ (میلادی)|۱۴۷۵]] در [[کاپرزه میکلانجلو|کاپرزه]] در نزدیکی شهر [[توسکانی]] است. میکلآنژ یکی از [[هنر|هنرمندان]] نابغه [[تاریخ]] و معروفترین چهره [[رنسانس]] [[ایتالیا]] است. وی در تاریخ [[۱۸ فوریه]] [[۱۵۶۴ (میلادی)|۱۵۶۴]] در [[رم]] درگذشت.
==
[[پرونده:Michelangelo's Pieta 5450 cut out black.jpg|250px|بندانگشتی|چپ|[[باکره سوگوار]] اثر میکلانژ]]
'''میکلآنژ''' دومین پسر از خانوادهٔ ''' «لئوناردو دیبوناروتی سیمونی» ''' و '''فرانچسکا دینری''' است. پس از تولّد میکلآنژ، خانوادهٔ بوناروتی به [[فلورانس]] مهاجرت نمود. مادر میکلآنژ، پس از بهدنیا آوردن سه پسر دیگر، چشم از جهان فروبست. او از دوران کودکی، برخلاف میل پدرش، علاقهمند به [[هنر]] و تحصیل در این رشته بود و سرانجام در پی نزاعی سخت با پدرش به هدف والای خود رسید. در سن سیزده سالگی به عنوان دستیار حقوقبگیر، در کارگاه '''دومنیکو ژیرلاندایو'''، استخدام شد. وی نزد استادش به کارآموزی پرداخت و پایه و اساس [[نقاشی]] روی دیوار مرطوب را یاد گرفت و مانند بسیاری از هنرمندان همدورهٔ خود در [[فلورانس]]، در [[کلیسا|کلیسای]] کوچک «برانکاچی» بهتحصیل هنر پرداخت. گرچه در ابتدا به نقاشی روی آورد اما غریزهٔ طبیعی وی مشتاق هنر [[پیکرتراشی]] بود، از این رو پیش از اتمام دورهٔ نقاشی، به عنوان استاد به مدرسهٔ مجسمهسازی که بهوسیلهٔ [[لورنتزوی مدیچی]] در باغهای [[مدیچی]] تأسیس شده بود، منتقل شد. هنوز سهسال از عضویت وی در مؤسسه و مدرسهٔ مدیچی سپری نشده بود که لورنتزو چشم از جهان فروبست و پسرش [[پیِروی مدیچی]] که فاقد استعداد و کیفیت هنری پدرش بود، جانشین او شد. دراین هنگام شهر فلورانس دستخوش ناآرامی و قیام گروههای مختلف گردید و جان بسیاری از هنرمندان نیز مورد تهدید و تعدی قرار گرفت. میکلآنژ با تیزهوشی غریزی خود قبل از شروع آتش [[جنگ]] بهاتفاق دو تن از همراهانش به شهر [[بولونیا]] کوچ نمود. میکلآنژ بیستساله در بولونیا مورد استقبال دوستانهٔ یکی از اعضاء خانواده «آلدوراندی» قرار گرفت و بلافاصله قرارداد ساختن دو تندیس از پیکر مقدسین و مجسمهٔ یک فرشته برای مقبرهٔ «دومنیکوس مقدس» در کلیسای «سنت پترونیوس» را با وی منعقد نمودند. پس از یکسال اقامت در بولونیا، از جانب هیئتی در فلورانس برای احداث سالن اجتماعات شهرداری، بهآن شهر دعوت شد.
خط ۷۱:
میکلآنژ بهمجرد ورود بهرم سفارش بزرگی از جانب پاپ [[ژولیوس دوم]] دریافت نمود. [[ژولیوس دوم]] در نظر داشت مقبرهای باشکوه در زمان حیاتش بنا کند تا پس از مرگ نیز جلال و جبروت وی را نمایان سازد. از این رو میکلآنژ این استاد مسلم در معماری، نقاشی و پیکرتراشی، شایستهترین هنرمندی بود که طرح مقبره پاپ را بهنحو احسن میتوانست به مرحله اجرا درآورد. میکلآنژ پس از تهیه نقشههای ساختمانی، به مدت یکسال در معادن سنگمرمر «کارارا» به انتخاب و نظارت بر برش و حملونقل سنگهای مورد نیاز مشغول بود. پس از بازگشت به رم و ورود سنگهای مرمر، کار ساختمانی باشتاب و علاقهمندی آغاز شد و ژولیوس با پیگیری و نظارت بر امور، مشوق هنرمندی میکلآنژ و پیشرفت کارها میشد. پس از مدتی اخلاق و رفتار پاپ تغییر یافت و در غیاب میکلآنژ به استخدام معمار و هنرمند دیگری به نام «برامانته» که رابطه خوبی با میکلآنژ نداشت، دست زد.
== بازگشت
پاپ ژولیوس دوم در حال طرح نقشه جنگ و تسخیر ایالات بیشتری بود. در همین ارتباط از هزینههای سنگین معماری و خرید سنگ مرمر کاملأ منصرف شده و در پی مجازات کسانی که چنین هزینه سنگینی را بدو تحمیل کرده بودند برآمد. از جمله میکلآنژ را، نهچندان مؤدبانه، اخراج کرد. میکلآنژ که خطر را حس کرده بود بهطور ناگهانی رم را ترک کرد و قبل از اینکه مأموران [[پاپ]] بهاو دست یابند، در آوریل [[۱۵۰۶ (میلادی)|۱۵۰۶]] بهفلورانس وارد شد. میکلآنژ پس از برخورداری از حمایت همشهریان و احساس امنیت، از پذیرش هرگونه سفارشی از رم سر باز زد و تمام مدت تابستان را در فلورانس بهسر برد. فعالیت هنری وی در این مدت احتمالأ محدود بهتکمیل تابلو «صحنه جنگ» میباشد.
|