کاپیتان هادوک: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Alirezadrb9 (بحث | مشارکتها) برچسبها: نیازمند بازبینی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
ابرابزار |
||
خط ۴:
== سن ==
اولین رویارویی شخصیت ناخدا هادوک با تن تن، یا به عبارتی اولین ظهور هادوک در سری [[ماجراهای تن تن و میلو]]، در داستان [[خرچنگ پنجه طلایی]]، در تاریخ ۹ ژانویه سال ۱۹۴۱ و در صفحهٔ ۴ ضمیمه جوانان مجله '''بعد از ظهر'''(
▲اولین رویارویی شخصیت ناخدا هادوک با تن تن، یا به عبارتی اولین ظهور هادوک در سری [[ماجراهای تن تن و میلو]]، در داستان [[خرچنگ پنجه طلایی]]، در تاریخ ۹ ژانویه سال ۱۹۴۱ و در صفحهٔ ۴ ضمیمه جوانان مجله '''بعد از ظهر'''([[Le Soir]]) رخ داد. از آنجا که شخصیتهای داستانی سن و سال واقعی ندارند؛ پس نمیتوان سن دقیقی را برای این کاراکتر تخمین زد؛ در ضمن خود خالق ناخدا هادوک -[[هرژه]]- هم درباره سن او سکوت اختیار کرده است.
== شغل ==
▲همان طور که [[تن تن]] در اصل یک خبرنگار است، ناخدا هادوک هم در اصل یک دریانورد نظامی است و سالهای زیادی را در دریاها سیر کرده و همیشه و همه جا با روحیه آتشینی که دارد، آماده ماجراجویی است. در داستان [[گنجهای راکهام]]، یعنی زمانی که ناخدا بازنشته میشود، در قصر [[مولینسار]] که در گذشته متعلق به [[سر فرانسیس دو هادوک]]، که از اجداد ناخدا و از فرماندهان [[نیروی دریایی سلطنتی فرانسه]] بوده و به [[لوئی چهاردهم]] خدمت می کرده است و مدتی مخفیگاه [[برادران پرنده]] سکنی میگزیند. با اینکه او در این دوره از زندگی خود شیک و مدرن شده است، اما هنوز هم عادات قدیمی یک دریانورد کهنه کار را دارد، عاداتی که شخصیتی محبوب از او بوجود آورده است.
== شخصیت ==
ناخدا هادوک همواره بعنوان یک فرد تندخو شناخته شده است؛ اما در ورای کاراکتر ظاهراً خشن او، انسانی مهربان وجود دارد. در [[ماجراهای تن تن و میلو]] او همیشه آمادهٔ یاری رسانی به افراد ضعیف و نیازمند کمک است و از این لحاظ به تن تن شباهت دارد. (کمک ناخدا به کولیها در داستان [[جواهرات کاستافیوره]]). ناخدا آمیختهای از خشم و مهربانی است، شخصیت او یک [[متناقض نما]]ی ادبی هنری را به نمایش میگذارد. او فردی است دم دمی مزاج که مطابق با هر شرایطی نظرش تغییر میکند و رفتاری متغیر دارد. با نظر دقیق بر این کاراکتر میتوان تضادهای شخصیتی او را تَمَیُّز داد. تضادهایی از قبیل خشم و مهربانی، مدرنیته و سنت ، و ... که مطمئناً بار سنگینی از رایحه ظریف طنز ماجراهای تن تن را به دوش میکشد.
== خانواده ==
در سری [[ماجراهای تن تن و میلو]] فقط از دو عضو خانواده او را سخن به میان آمده است.
نخست مادر اوست که ناخدا در هنگام اولین رویارویی اش با [[تن تن]] در داستان [[خرچنگ پنجه طلایی]]، مدام او را صدا میزند، و دیگری جد پدری او [[سر فرانسیس هادوک]] است، کسی که شباهت فراوانی با ناخدا دارد و یک [[شوالیه]] متعصب است.
== خصوصیات بارز ==
صرف نظر از خصوصیات ظاهری مانند: [[کلاه]]، [[ریش]]، [[پیپ]]، [[پلیور]] و ..." که چیزهایی معمول است، اصطلاحاتش جنبهای خاص دارد. ناسزا گوییهای او جذاب و نمکین است. مطمئناً
یکی از خصوصیات منحصربهفرد ناخدا هادوک این است که هیچگاه لب به آب نمیزند. او همواره تشنگی خود را با انواع [[مشروبات الکلی]] برطرف میکند و هیچ نوشیدنی ای را به [[لوش لوموند]] (ویسکی اسکاتلندی) ترجیح نمیدهد. ناخدا هادوک عاشق [[ویسکی]] است.
== ناخدا هادوک، یک قهرمان ==
در ماجراهای تن تن، هادوک فردی است که همیشه آماده فدا کردن جان خود برای نجات زندگی دوست جوانش - تن تن - است و این
== دوستان ==
از شخصیتهای ماجراهای تن تن میتوان به [[ناخدا چستر]]، دوست قدیمی ناخدا، اشاره کرد. او دریانوردی با موهای قرمز و سبیلهای پرپشت است که بیش از بیست سال از عمر خود را در دریاها سپری کرده است. وقتی [[ناخدا چستر]] و ناخدا با هم روبرو میشوند، تشریفات مخصوص به خود را دارند. آنها سلام عجیب و غریبی دارند که فقط مخصوص آن هاست و حتماً
▲از شخصیتهای ماجراهای تن تن میتوان به [[ناخدا چستر]]، دوست قدیمی ناخدا، اشاره کرد. او دریانوردی با موهای قرمز و سبیلهای پرپشت است که بیش از بیست سال از عمر خود را در دریاها سپری کرده است. وقتی [[ناخدا چستر]] و ناخدا با هم روبرو میشوند، تشریفات مخصوص به خود را دارند. آنها سلام عجیب و غریبی دارند که فقط مخصوص آن هاست و حتماً ً باید این اعمال را هنگام رویارویی اجرا کنند.(داستان [[ستاره اسرار آمیز]])
== عشق و عاشقی ==
سطر ۳۶ ⟵ ۳۱:
== سرانجام ==
تندخوییهای هادوک، نعرههایش، دم دمی مزاج بودنش، دست و پا چلفتگی و بد بیاریهایش، شجاعتش و تمام خصوصیات بد و خوبش، در قلبی پاک و شجاع نهفته شده است و همین [[پارادوکس|پارادوکسها]]
== اصطلاحات ناخدا هادوک ==
* لعنت بر شیطون!
* لعنت بر شیطون زبون نفهم
* لعنت بر دل سیاه شیطون!
* ده هزار بار لعنت بر دل سیاه شیطون!
* یک میلیون بار لعنت بر دل سیاه شیطون!
* هزار میلیون بار لعنت بر دل سیاه شیطون!
سطر ۵۲ ⟵ ۴۷:
* ذغال اخته!
* دیوانه ها!
* موشهای کثیف!
* راهزن ها!
* جانور ها!
سطر ۶۰ ⟵ ۵۵:
* بیشعور ها!
* عوضی ها!
* کلهپوک باشی!([[پروفسور تورنسل]])
* عفریته!(معمولاً در حال خطاب قرار دادن [[بیانکا کاستافیوره]])
* کلهپوک ها!(معمولاً در حال صدا کردن [[دوپونت و دوپونت]])
البته اصطلاحات مذکور در ترجمهٔ فارسی کتابهای تن تن در ''[[انتشارات یونیورسال]]'' استفاده شده است که حاصل ترجمهٔ آقای ''[[خسرو سمیعی]]'' است و معنای دقیق اصطلاحات کاپیتان چیزی غیر از اینهاست که بعضاً معادل فارسی ندارند. مثلاً
== جستارهای وابسته ==
|