جراحی بای‌پس سرخرگ کرونری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Draazami (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: نیازمند بازبینی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Draazami (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: نیازمند بازبینی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۲:
انجام عمل بای پس مبتنی براتصال پیوند های وریدی و یا سرخرگی به سرخرگ های حامل انسداد و یا گرفتگی می باشد که این اتصال همکنون به روش دوخت صورت می پذیرد که اصطلاح علمی ان اناستوموز می باشد. اتصال پیوند را به سرخرگ کرونر را " اتصال انتهایی " و یا در انگلیسی" اناستوموز دیستال" می نامند چرا که این نقطه انتهای جریان خون در پیوند می باشد. منبع تغدیه خون این پیوندها که به سرخرگ های کرونر هدایت خواهند شد به سه طریق می تواند صورت بپذیرد. در روش اول، خود پیوند متصل به شبکه خونرسانی اورت می باشد ( پیوند متصل و یا insitu) به مانند سرخرگ توراسیک داخلی چپ و در مواردی سرخرگ توراسیک داخلی راست. در روش دوم پیوند وریدی و یا سرخرگی "ازاد" می باشند و می بایست انها را را به یک منبع تغدیه خون متصل کرد. در روش دوم اتصال پیوندهای ازاد بر روری سورارخی که در سطح اورت صعودی تعبیه می شود انجام می پذیرد، که چون ابتدای جریان خون در پیوند می باشد به ان" اتصال ابتدای" و یا "اناستوموز پرکسیمال" گفته می شود. دستکاری که ناشی از ایجاد سوراخ و دوخت بر روی اورت ناشی می شود می تواند مولد ایجاد عارضه های عصبی و مغزی شود. روش سوم مبتنی بر اتصال پیوند های ازاد به یک پیوند متصل می باشد که در نتیجه منجر به ایحاد یک "پیوند ترکیبی" می شود، که در نتیجه پیوند متصل منبع تغذیه پیوند ازاد می شود. پیوندهای ترکیبی ابتدا به دلایل تکنیکی برای انجام جراحی های تمام سرخرگی و یا به علت عدم موجود بودن پیوند ازارد به طول مناسب و یا عدم توانایی اتصال به اورت صعودی ابداع گردیده بودند. همکنون در افق کاهش عوارض عصبی و سکته های مغزی استفاده از این گرفت های ترکیبی مورد تشویق قرار گرفته است، چرا که از دستکاری اورت صعودی جلوگیری می شود و ان را سبک " غیر اورتی" و یا در انگلیسی "unaortic" می نامند.
 
اجرای پیوندهای عروق و یا عمل بای پس می بهتواند سه تکنیکدر میسه تواندفضای عملیاتی صورتمصورت پذیرد. در روش اول که متداول ترین روش بوده و به ان روش "پمپی" می گویند (on-pump), ازا استفاده از دستگاه جایگزین قلب و ریه که به پمپ قلب شهرت یافته استفاده می شود. در این روش محلول از فلج کننده (cardioplegia) برای دستیابی به ایست قلبی استفاده می شود. در نتیجه عمل بر روی یک قلب متوقف شده صورت می پذیرد و دستگاه پمپ عملکرد قلب و ریه را جایگزین می نماید. محسنات این شیوه عمل بر روی یک قلب ایستاده که امکان اجرای دقیق اتصالات را میسر می سازد و همچنین عدم اختلال در تامین گردش خون پیکری می توان نام برد. اما محافظت از قلبی که از گردش خون پیکری جدا گشته در حین ایست قلبی می تواند مشکل ساز بوده و در مواردی موجب اسیب بافت ماهیچه ای قلب گردد. ضمنا بسیاری از عارضه های عمل که به علت اختلالات التهابی و گردش خونی ناشی از استفاده پمپ قلب ایجاد می گردد نیز موجب به روز سانی شیوه دوم شده اند. در شیوه دوم که بر روی قلب تپنده صورت می پذیرد و از دستگاه پمپ قلب استفاده نمی شود که به ان جراحی "بدون پمپ" می گویند (off-pump). این روش امیدی برای کاهش چشمگیر عوارض حین و بعد از عمل بشمار میرفت که همکنون بعد از بیش از دو ده جدال علمی برتری این روش از نقطه نظر علمی به اثبات نرسیده است. ضمنا در بعضی از گزارشات کاهش توانایی در اجرای خونرسانی کامل و احتمال بیشتر بسته شدن پیونده های عروقی با روش بدون پمپ ذکر شده اند. روش سوم تلفیقی از دو روش ذکر شده می باشد که به روش "تپنده پمپی" (on-pump beating) شناخته میشود. هدف از این روش گرداوری امتیازات دو روش دیگر و کاهش کمبودهای عملیاتی انها می باشد. در این روش بیمار به دستگاه پمپ قلب متصل شده تا حمایت گردش خون صورت پذیرفته بدین صورت از افت خونرسانی که هنگام جابجایی قلب توسط روش بدون پمپ ایجاد می شود جلوگیری خواهد شد.