مراجع ثلاث: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش Omid.koli (بحث) به آخرین تغییری که Sina12 انجام داده بود واگردانده شد
جز لطفاً به درستی و بر اساس وپ:شیوه ارجاع‌دهی نمایید و مطلب‌تان را اگر معتبر است بیفزایید.
خط ۱:
{{ادغام در|آیات ثلاث}}
[[پرونده:Abdollah_mazandarani.jpg|چپleft|frame|از راست به چپ:آیت‌الله لاهیجی، میرزا حسین خلیلی طهرانی، آخوند خراسانی]]
'''مراجع ثلاث ''' یا '''آیات ثلاث ''' یا '''ارکان ثلاثه ''' عنوانی است که در جنبش مشروطه ایران به [[آخوند خراسانی|محمد کاظم خراسانی]]، [[میرزا حسین خلیلی تهرانی]] و [[عبدالله لاهیجی |عبدالله مازندرانی]] اطلاق می‌شود. این سه [[مرجع تقلید]] از حامیان و رهبران نهضت مشروطه در ایران به حساب می‌آیند.<ref>عبدالرحیم اباذری، تبارنامه حوزه و روحانیت از صدر اسلام تا پهلوی اول، قسمت سی و نهم، روزنامه جمهوری اسلامی،۱۲ /۱۰/۱۳۸۹</ref>
میرزا حسین خلیلی تهرانی، از شاگردان شیخ [[مرتضی انصاری]] و [[صاحب جواهر]] بود. بعد از [[میرزای شیرازی]]، در نود سالگی، زعامت شیعه را عهده دار گردید و با ورود در مسائل سیاسی و اجتماعی، رونق و شکوه فراوانی به مرجعیت داد.<ref>مجله (یاد) شماره ۱۴۴/۲۶.</ref>وی به همراه آخوند خراسانی در ماجرای عزل (استعفای) اتابک اعظم (عین الدوله) نقش موثری داشته‌اند<ref>محمود حکیمی تاریخ معاصر ایران در دوره قاجار ۱۳۸۸ ص ۴۴۶</ref>آخوند خراسانی صاحب کفایه الاصول را می‌توان رهبر نهضت مشروطه خواهی ایران دانست.<ref>علمای مجاهد، محمدحسن رجبی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران</ref>وی به همراه عبدالله مازندرانی در مشروطه دوم با صدور بیانیه‌های فراوان در جهت به انحراف کشیده نشدن مشروطه در ایران تلاش کردند.<ref>[[موسی نجفی]]، حوزه نجف و فلسفه تجدد در ایران، ۱۳۸۷ ص ۱۸۵</ref>
 
خط ۸:
 
== در شکل گیری مشروطه اول ==
«باید عموم ملت از خاص و عام بدانند که اگر این بزرگوران[حاجی میرزا حسینِ حاجی میرزا خلیل طهرانی، آقای آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و آقای ملا عبدالله مازندرانی] اقدام نفرموده و خلاصی ملت را وجهه همت خود قرار نمی دادند، ملت نائل به این آرزو[کسب مشروطیت] نمی شد...»(سیاحتنامه ابراهیم بیگ، ص760)در هجرت صغری (حضرت عبدالعظیم) و هجرت کبری ـ قم ـ علمای عتبات با تلگراف از وضعیت اطلاع حاصل نموده و اظهار پشتیبانی می‌کنند. نهایتاً علما در سال ۱۲۸۵ شمسی (۱۳۲۴ قمری) موفق به کسب فرمان مشروطه و ایجاد حکومت مشروطیت می‌شوند.
آیات ثلاث در ایجاد مشروطه و وقایع بعدی نقشی اساسی داشتند. کسروی می نویسد اگر دفاع فقهای نجف نبود در ایران کسی به دفاع از مشروطه بر نمی خواست. [[زین العابدین مراغی]] هم می نویسد:
«باید عموم ملت از خاص و عام بدانند که اگر این بزرگوران[حاجی میرزا حسینِ حاجی میرزا خلیل طهرانی، آقای آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و آقای ملا عبدالله مازندرانی] اقدام نفرموده و خلاصی ملت را وجهه همت خود قرار نمی دادند، ملت نائل به این آرزو[کسب مشروطیت] نمی شد...»(سیاحتنامه ابراهیم بیگ، ص760)در هجرت صغری (حضرت عبدالعظیم) و هجرت کبری ـ قم ـ علمای عتبات با تلگراف از وضعیت اطلاع حاصل نموده و اظهار پشتیبانی می‌کنند. نهایتاً علما در سال ۱۲۸۵ شمسی (۱۳۲۴ قمری) موفق به کسب فرمان مشروطه و ایجاد حکومت مشروطیت می‌شوند.
از علمای نجف اشرف درباره حکم شرعی مشروطه استفتا می‌شود. عده‌ای موافقت می‌کنند و دسته‌ای مخالفت نمی‌کنند، یعنی بی‌طرف می‌مانند. میرزا حسین خلیلی تهرانی، اولین شخصی از مراجع بود که مشروطه را امضا کرد و پس از آن آخوند خراسانی، و ملا عبداللّه مازندرانی از امضا کنندگان بودند که این سه نفر به مراجع ثلاث حامی مشروطه شهره می‌باشند.
مراجع ثلاث پس از صدور فرمان مشروطیت و افتتاح مجلس شوررای ملی، طی نامه‌ای افتتاح مجلس را تبریک گفتند.<ref>در مشروطه چه گذشت؟ جلد سوم ۵۴۶ مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت ۱۳۹۰</ref>
سطر ۱۵ ⟵ ۱۴:
 
== شکستن استبداد صغیر ==
پس از آن که [[محمدعلی‌شاه]] مجلس را به توپ می‌بندد (۲۳ جمادی‌الاولجمادی الاول ۱۳۲۶ قمری)، مراجع نجف اعلامیه‌ای را مبنی بر عدم مشروعیت سلطنت محمد علی شاه صادر می‌کنند:{{نقل قول|الیوم همت در رفع این سفاک جبار (محمدعلی شاه) و دفاع از نفوس و اعراض و اموال مسلمین از اهِم واجبات و دادن مالیات به گماشتگان او از اعظم محرمات و بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه و سر مویی مخالفت و مسامحه به منزله خذلان و محاربه با آن حضرت صلوات الله و سلامه علیه‌است.»}}
[[ستارخان]] با شنیدن حکم علمای نجف کمر همت به اجرای آن بست و در این راه از یاری دوست خود [[باقر خان]] نیز بهره برد.<ref>موسی نجفی، موسی حقانی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، ۱۳۸۸ ص ۲۶۱ و ۲۶۲</ref>
از سوی دیگر بختیاری‌ها که به واسطه حضور نوربخش از سوی حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی اختلافات را کنار گذاشته و موفق به فتح اصفهان شدند؛ نیز راهی تهران می‌شوند.<ref>[[موسی نجفی]]، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقانورالله اصفهانی، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، صفحه ۴۱</ref>
سطر ۲۳ ⟵ ۲۲:
 
== درگذشت مراجع ثلاث ==
آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی در انزوا و فشار شدید روانی و سیاسی، در موقعیتی که به تعبیر مازندرانی «خسته و درمانده» و «خائف بر جان خود» بودند، زندگی را بدرود گفتند. در نامه‌ای که شیخ عبدالله مازندرانی در ۲۹ جمادی‌الثانیجمادی الثانی ۱۳۲۸ به حاجی محمدعلی بادامچی، از تجار مشروطه خواه تبریز، نوشته، شکل گیری چنین فضایی را به «انجمن سری»، که بهائیان در آن حضور دارند، نسبت می‌دهد:
{{نقل قول|... چون مانع از پیشرفت مقاصدشان را فی الحقیقه به ما دو نفر، یعنی حضرت حجت‌الاسلامحجت الاسلام آقای آیت‌اللهآیت الله خراسانی و حقیر، منحصر دانستند و از انجمن سرّی طهران بعض مطالب طبع و نشر شد و جلوگیری کردیم، لهذا انجمن سری مذکور، که مرکز و به همه بلاد شعبه دارد و بهائیه ـ لعنهم الله تعالی ـ هم محققاً در آن انجمن عضویت دارند و هکذا ارامنه و یک دسته دیگر مسلمانان صورتان غیر مفید به احکام اسلام که از مسالک فاسده فرنگیان تقلید کرده‌اند هم داخل هستند، از انجمن سری مذکور به شعبه[ای] که در نجف اشرف و غیره دارند رأی درآمده که نفوذ ما دو نفر تا حالا که استبداد در مقابل بود نافع و از این به بعد مضر است، باید در سلب این نفوذ بکوشند. مجالس سریه خبر داریم در نجف اشرف منعقد گردید.
 
اشخاص عوامی که به صورت طلبه محسوب می‌شوند در این شعبه داخل و به همین اغراض در نجف اشرف اقامت دارند... مکاتباتی به غیر اسباب عادیه به دست آمده که بر جانمان هم خائفیم...
سطر ۳۶ ⟵ ۳۵:
* [[آقانجفی]]
 
== مطالب مرتبط ==
== جستارهای وابسته ==
[[مهادی اربعه]]
 
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
 
{{جنبش مشروطه}}
[[رده:روحانیان شیعه سده ۱۴ (قمری)]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:روحانیان شیعه سده ۱۴ (قمری)]]