جراحی بایپس سرخرگ کرونری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Paiamshadi (بحث | مشارکتها) ←جستارهای وابسته: ابرابزار |
Paiamshadi (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۶:
== شیوههای عملیاتی و اجرایی عمل بای پس ==
پیوندهای عروقی که در این جراحی بکار میروند از نوع سیاهرگی و سرخرگی میباشند. پیوندهای سیاهرگی از ساق و ران اندام تحتانی برداشت میشود. سه روش برای برداشت ورید وجود دارد: روش باز با بخیه پیوسته؛ روش باز با بخیه های شکسته؛ و روش بسته که توسط جراحی ویدیویی صورت میپذیرد. روش بخیههای شکسته، که در این روش در مسیر
پیوندهای سرخرگی متعددی را میتوان برای جراحی بای پس استفاده نمود. [[سرخرگ توراسیک داخلی]] چپ که از جداره داخلی قفسه سینه سمت چپ برداشت میشود معمولاً در تمامی بیماران مورد استفاده قرار میگیرد. این سرخرگ بهترین نتایج عمل بای پس را در دراز مدت از خود نشان داده است. معمولاً این سرخ رگ برای شریان کرنر ال-ای-دی که به سرخرگ اصلی قلب مشهور است مورد استفاده قرار میگیرد. نتایج برتر این سرخرگ نسبت به وریدها، بسیاری از جراحان را بر ان داشته که تا حداکثر ممکن پیوندهای سرخرگی را جایگزین پیوندهای وریدی نمایند. از اینرو سبکهای نوین جراحی بای پس متولد میشوند که در رسته جراحیهای حداکثر سرخرگی و یا تمام سرخرگی قرار میگیرند. برای توانمند ساختن جراحیها به سمت استفاده بیشتر از پیوندهای سرخرگی، پیوندهای
انجام عمل بای پس مبتنی براتصال پیوندهای وریدی و یا سرخرگی به سرخرگهای حامل انسداد و یا گرفتگی میباشد که این اتصال همکنون به روش دوخت صورت میپذیرد که اصطلاح علمی ان اناستوموز میباشد. اتصال پیوند را به سرخرگ کرونر را " اتصال انتهایی " و یا
اجرای پیوندهای عروقی و یا عمل بای پس میتواند در سه فضای عملیاتی صورت پذیرد. در شیوه اول که متداولترین روش بوده و به ان روش «پمپی» میگویند (on-pump), که در این روش از دستگاه جایگزین قلب و ریه که به پمپ قلب شهرت یافته استفاده میشود. در این روش از محلول فلج کننده (cardioplegia) برای دستیابی به ایست قلبی استفاده میشود. در نتیجه عمل بر روی یک قلب متوقف شده صورت میپذیرد و دستگاه پمپ عملکرد قلب و ریه را جایگزین مینماید. محسنات این شیوه عمل بر روی یک قلب ایستاده که امکان اجرای دقیق اتصالات را میسر میسازد و همچنین عدم اختلال در تأمین گردش خون پیکری میتوان نام برد. اما محافظت از قلبی که از گردش خون پیکری جدا گشته در حین ایست قلبی میتواند مشکل ساز بوده و در مواردی موجب آسیب بافت ماهیچهای قلب گردد. ضمناً بسیاری از عارضههای عمل که به علت اختلالات التهابی و گردش خونی ناشی از استفاده پمپ قلب ایجاد میگردد نیز موجب گشته تا شیوهای برای کاهش استفاده از پمپ در مد نظر جراحان قرار گیرد. این محرک بکارگیری شیوه مدفون و فراموش شدهای خواهد بود که به پاس پیشرفتهای چشمگیر در ابداع ابزار جراحی و سطح ارتقاء یافته بیهوشی قلب به روز سانی میشود که شیوه دوم میباشد. در شیوه دوم که عمل بر روی قلبی تپنده صورت میپذیرد و از دستگاه پمپ قلب استفاده نمیشود که به ان جراحی «بدون پمپ» میگویند (off-pump). این روش امیدی برای کاهش چشمگیر عوارض حین و بعد از عمل بشمار میرفت که همکنون بعد از بیش از دو ده جدال علمی برتری این روش از نقطه نظر علمی به اثبات نرسیده است. ضمناً در بعضی از گزارشات کاهش توانایی در اجرای خونرسانی کامل و احتمال بیشتر بسته شدن پیوندههای عروقی با روش بدون پمپ ذکر شدهاند. شیوه سوم تلفیقی از دو روش ذکر شده میباشد که به روش «تپنده پمپی» (on-pump beating) شناخته میشود. هدف از این روش گردآوری امتیازات دو روش دیگر و کاهش کمبودهای عملیاتی آنها میباشد. در این روش بیمار به دستگاه پمپ قلب متصل شده تا حمایت از گردش خون صورت پذیرفته، لذا بدین صورت از افت خونرسانی که هنگام جابجایی قلب توسط روش بدون پمپ ایجاد میشود جلوگیری خواهد شد. همچنین در این روش با استفاده از شیوه قلب تپنده از مشکلات ناشی از ایست قلبی و محدودیت زمانی در محافظت از قلب متوقف شده صرف نظر میشود. هر کدام از این سه شیوه دارای موارد به حق خود میباشند و انتخاب هر کدام از آنها برای هر بیمار میبایست طبق نیازهای درمانی بیمار و تجربه گروه درمانگر صورت پذیرد.
|