ویکی‌پدیا:شیوه‌نامه/مقاله‌های تاریخی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
A.berjis (بحث | مشارکت‌ها)
A.berjis (بحث | مشارکت‌ها)
←‏انواع مطالب تاریخی: خسته شدم دیگه. بقیه اش باشه برای بعد
خط ۶:
'''یادمان باشد یک مقاله قرار است ما را ببرد در افق زمانی رویداد نه آنکه رویداد را امروزی کند.''' مثلا مقاله کوروش باید ما را ببرد به 2500 سال قبل تا کوروش را در زمانه و زمینه اش درست بفهمیم نه آنکه کوروش را بیاورد در چارچوب فهم امروزی ما بازسازی کند.
 
== سبکه تاریخ‌نگاری ==
هنگامی پژوهش در مورد زندگانی فردی،‌ باید از تمام جنبه‌ها به او بنگرید:
#زبان‌شناسی و جغرافیاشناسی: برای مطالعه جوامعی که در کنار یکدیگر زیسته‌اند یا هم‌اکنون می‌زی‌اند،‌ باید به تمامی زبان‌های ملت‌ها یا اقوام مسلط باشید تا بدانید، یک کلمه،‌ از کدام کشور/ملت به دیگری رفته است. چند مثال برای روشن‌شدن این تئوری می‌دهم:
#*نمی شود گفت کلمه Saffron انگلیسی،‌ ریشه کلمه زعفران (ایرانی باستان یا سنسکریت) است. چونکه محیط آب و هوایی کشورهای اروپایی یا آمریکای شمالی، به هیچ وجه من الوجوه، برای این گیاه مناسب نیست.
#*نمی‌شود (بدون استناد به هیچ ژورنال علمی فسیل‌شناسی) گفت که حیوانی به نام [[کانگرو]]،‌ در سیبری می‌زیسته، چونکه کلمه کانگورو، در زبان بومیان استرالیا،‌ به معنی «نمی‌دانم» بوده است. در واقع،‌ هنگامی که مهاجرین اسم این جانوران را از بومیان پرسیدند، آنها در جواب گفتند : «نمی‌دانم»
#* نمی‌شود گفت که مسلمانان، بنیانگذار فلسفه بوده‌اند،‌ چرا که واژه فلسفه، معرب کلمه یونانی Philosophy {{به یونانی|φιλοσοφία}} به معنی «علم‌دوست،‌ خردورز» است.
#*نمی‌شود گفت که ایرانی‌ها، هندی‌ها، سلت‌ها، ارمنی‌ها، ژرمن‌ها، اسلاوها، یونانی‌ها و رومن ها، [[بخش‌بندی ستم-کنتوم|از یک تبار]] نیستند، چرا که رنگ‌پوستان و ژن‌ آنها، دگرگون شده است.
#*همچنین نمی‌شود گفت که اکدی، عبری، عربی، آرامی (آشوری، سریانی) از یک تبار نیستند، چرا رنگ پوستان با هم فرق می‌کند.
#ژنتیک: بحث ژنتیک مهم است، اما نه اهداف سیاسی (راسیستی، فخرفروشی، تحقیرکردن). لازم است بدانید خیلی از شخصیت‌ها بعد از مهاجرت اجدادشان به کشور دیگر (۳ یا ۴ نسل قبل‌تر)، دیگر در فرهنگ آن کشور آسمیله گشته‌اند. ولی، تطبیق دی‌ان‌ای افراد، در جهت میزان مراودات قومیت‌ها و ملیت‌ها هم، خیلی مهم است. مثلاً اینکه ایرانی‌های معاصر بیشتر از اینکه تحت تاثیر دی‌ان‌ای ترک‌ها باشند، تحت تاثیر عرب‌ها واقع گشته‌اند، نه به دلیل افسانه‌های هزار و یک شب عرب‌ستیزها در مورد تجاوزات گروهی، بلکه به دلیل گزارشات تاریخی، بدین سبب که حکومت‌هایی مثل بنی امیه، اعراب ناراضی (مثلاً یمنی‌های شیعه علی) را به سرحدات (مرز) ایران (مثل استان‌های خراسان، آذربایجان، سیستان) می‌فرستادند تا علاوه بر رهاگشتن از شر آنها، دیوار محکم انسانی در برابر مهاجمان کافر، از برای بلاد اسلامی (مسلمانان) ایجاد کرده باشند، یا اینکه چون با مسیرهای پرفراز و نشیب کوهستانی آشنایی ندارند، قبایلی را در همان شهرها مستقر کنند تا از شورش ایرانیان (که بیشتر انگیزه مالیاتی-استقلالی داشت) جلوگیری کنند. این مسئله، برای نژاد مردم ترکیه هم صادق است که بسیاری از سیاست‌مدارانشان، با وجود ادعای تبار مغولی-ترکی، نژاد ارمنی-آشوری-یونانی دارند. در حقیقت، مردمان آسیای میانه (ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان، ترکمنستان، قزاقستان)، بیشتر به مغول‌ها یا ترک‌های قبچاقی شباهت دارند، تا ترک‌های قفقازی-آناتولی.
#منبع‌شناسی: در سبک نوین تاریخ‌شناسی، نوع منبع اهمیت خاصی دارد. اینکه منبع معاصر باشد،‌ خیلی بیشتر ارزشمندتر است، نا اینکه چند قرن بعد، مکتوب شده باشد. چه بسا نویسندگان قرون بعدی، اخباری را مکتوب کرده‌اند که یک‌کلاغ چهل‌کلاغ گشته است. یا حتی منابع، خبری را به صورت کذب یا عکس منتشر کرده باشند:
#*برای اسلامشناسان، قرآن (جمع‌آوری شده در زمان عثمان) در اولویت اول است، سپس گزارش مورخین صدر اسلام، سپس مفسرین و محدثین. سبک نوشتاری محدثین، به هیچ وجه مورد تائید اسلام‌شناسان نیست. چرا که افراد، با اغراض خاصی (دوستی یا شاید دشمنی) به روایت احادیث جعلی می‌پرداخته‌اند. مثلاً آقای ابوهریره، شش ماه پایان زندگانی محمد، اسلام آورده است، می‌بایستی به اندازه ۶ ماه از او حدیث نقل کند، نه اینکه به اندازه ۶۰ سال از او حدیث بسراید!‌ یا اینکه آقایی به نام امام بخاری، بعد از مکتوب کردن هر حدیثی، دو رکعت نماز بخواند!‌ اینها برای اسلامشناسان، هیچ اعتباری نمی‌آورد.
#* ممکن است در قرن ۲۱ ام، کسی گزارش دهد که [[حسنی مبارک]]، دایی ناصر را کشت، این خبر سینه به سینه گشته باشد، مورخی بنویسد که حسنی مبارک، دایناسور را کشته است. حالا بعد از چند قرن،‌ بگویند که دایناسور در قرن ۲۱ ام چگونه می‌زیسته است؟ مگر اینها منقرض نگشته بودند؟ بعضی ها به کل بگویند «تاریخ دروغ است»، بعضی‌ها بگویند مورخ، کینه‌داشته،‌ یا هزار و یک دلیل بیاورند. ولی فهمیدن اینکه پشت روایت '''کشتن دایناسور'''، دایی ناصری وجود داشت که مورخ باید از لابلای گزارش‌ها، بیرون بکشد، کار بسیار سخت و مشقت‌باری است.
#*باید یادتان باشد، تاریخ، سرگذشت افراد مهم است، نه تمام مردمان جهان. یعنی مردمانی که، تحول جهان را دگرگون کرده‌اند. آن دکتری که صبح با ماشینش به مطب می‌رفته و عصر برمی‌گشته، در تاریخ جایی ندارد، چون کاری انجام نداده است. فقط مقداری اکسیژن و آب و غذا مصرف کرده است. در قدیم، تاریخ را برای شکوه پادشاهان می‌نوشتند، ولی رفته رفته، افراد دیگری (مثل وزیر،‌ کاتب، مترجم، مورخ) هم بدان افزوده شد و کم کم، دایره افراد مشهور تاریخ،‌ گسترش یافت.
==انواع مطالب تاریخی==
* موضوع مطالب تاریخی پدیده ها و کنش های انسانی در چندهزار سال گذشته است. مطالبی که به پدیده های انسانی مربوط نمی شود نظیر تحولات زمین شناختی و تحولات زیست شناختی موضوع مطالب تاریخی نیستند و تابع [[ویکی‌پدیا:شیوه‌نامه/مقاله‌های علمی]] می باشند. البته خود علوم نظیر علم زیست شناسی یک پدیده انسانی است و تاریخ دارد.