نیکاراگوئه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ماني (بحث | مشارکت‌ها)
انتقال از ویکی‌پدیا:ویکی‌پروژه مترجمان/نیكاراگوئه
ماني (بحث | مشارکت‌ها)
انتقال از ویکی‌پدیا:ویکی‌پروژه مترجمان/نیكاراگوئه
خط ۶۳:
 
== تاریخ ==
{{ویکی‌سازی}}
در سال ۱۵۲۴، فاتح اسپانیایی، فرانسیسکو هرناندز دو کوردوبو (پایه‌گذار نیکاراگوئه) اولین اقامتگاه‌های اسپانیایی، از جمله دو شهر اصلی نیکاراگوئه را تأسیس کرد: گراندا نیکاراگوئه در نزدیکی دریاچه نیکاراگوئه و لئون نیکاراگوئه در شرق دریاچه مانگوآ. نیکاراگوئه که در دهه ۲۰ قرن ۱۶ به عنوان مستعمره اسپانیا پادشاهی گوآتمالا محسوب می‌شد، تبدیل به بخشی از امپراتوری مکزیک شد و پس از آن در ۱۸۲۱ به عنوان بخشی از ایالت‌های متحده آمریکای مرکزی کسب استقلال کرد و در سال ۱۸۳۸ به عنوان یک جمهوری مستقل حق حیات به دست آورد. ساحل ماسکیتو، واقع در منطقه بلوفیلدز در اقیانوس اطلس مورد ادعای پادشاهی بریتانیای کبیر و ایرلند به عنوان کشور تحت الحمایه از ۱۶۵۵ تا ۱۸۵۰ قرار داشت. در سال ۱۸۵۹ این منطقه به هندوراس واگذار شد و یک سال پس از آن به نیکاراگوئه محول شد. تمام این حوادث در حالی رخ داد که منطقه مزبور تا سال ۱۸۹۴ به عنوان موجودیتی مستقل و خودمختار شناخته می‌شد.
 
[[Image:grana_gF.JPG|210px|left|thumb|گرانادا، نیکاراگوا]]
 
قسمت اعظمی از سیاست اولیه نیکاراگوئه را پس از کسب استقلال درگیری و رقابت بین نخبه‌های لیبرال لئون و نخبه‌های محافظه‌کار گرانادا تشکیل می‌داده‌است. این رقابت و درگیری هر از گاهی به جنگ داخلی نیز کشده می‌شد. یک ماجراجوی اهل ایالات متحده به نام (سرباز) ویلیام واکر، که در ابتدا لیبرال‌ها در سال ۱۸۸۵ از او دعوت به عمل آورده بودند تا در مبارزاتشان بر ضد محافظه‌کاران به صف آنها بپوندد، در جنگ لیبرالها به قدری آسان و راحت پیروز شد که سهل‌ترین پیروزی او در جنگ در طول عمرش محسوب می‌شد. در نتیجه، او از این موقعیت برخوردار شد که حکومت کشور را به دست گیرد. واکر در سال ۱۸۵۶ با هدف ایجاد حکومتی که دست‌نشانده ایالات متحده باشد، بر مسند ریاست جمهوری این کشور تکیه زد. بسیاری از کشورهای آمریکای مرکزی با توجه به هراسی که از طرح و نقشه واکر برای گسترش قلمروش داشتند، در سال ۱۸۵۷ با هم متحد شدند تا او را از نیکاراگوئه بیرون کنند. در عین حال، این کشورهای متحد، تحت حمایت یکی از صاحبان صنایع آمریکایی ([[کورنلیس واندربیلت]]) قرار داشتند که قبلاً از واکر در نیکاراگوئه پشتیبانی کرده بود. والکر در ۱۲ سپتامبر ۱۸۶۰ در منطقه همجوار؛ یعنی هندوراس اعدام شد. پس از آن، حکومت محافظه کاری به مدت سه دهه بر منطقه حاکم بود.
سطر ۸۷ ⟵ ۸۶:
این مشکلات اقتصادی ساندینستاها را در مبارزاتشان بر ضد سوموزا به پیش راند و در نتیجه باعث آن شد که بسیاری از نیکاراگوئه‌ای‌های متعلق به طبقات متوسط و بالای جامعه به این باور برسند که ساندینستاها تنها امید باقی‌مانده آنها برای رها ساختن کشور از رژیم ظلم پیشه سوموزا می‌باشد. به باور عموم، ترور پدرو خوآکیم چامورو، سردبیر مهمترین روزنامه نیکاراگوئه و یکی از مخالفان سر سخت سوموزا، در ژانویه ۱۹۷۸، جرقه و عامل محرکی بوده‌است که باعث نارضایتی عمومی از سوموزا شد. در آن زمکان چنین تصور می‌شد که عاملین این قتل اعضای گارد ملی بوده‌اند.
 
ساندینیستاها، که از حمایت مردمی، اصحاب کلیسای کاتولیک و دولتهای منطقه‌ای و بین‌المللی برخوردار بودند، در ژولایژوئیه ۱۹۷۹ قدرت را به دست آوردند. سوموزا کشور را ترک کرد و اعضای گارد ملی او سرانجام سر از پاراگوئه درآوردند و او در سپتامبر ۱۹۸۰ در آنجا توسط اعضای حزب انقلابی کارگران آرژانتین ترور شد. اصلی‌ترین برنامه‌های جامع ساندینیستاها شامل ‹‹ نهضت سوادآموزی ملی›› گسترده (آگوست- مارس ۱۹۸۰) و اصلاحات اساسی در حوزه کشاورزی بود که باعث شد زمینها و مزارع به دست کشاورزانی بیافتد که در گذشته اغلب صاحب هیچ زمین و مزرعه‌ای نبوده‌اند.
 
جیمی کارتر، رئیس جمهور ایالات متحده که از یک سال پیش کمک به سوموزا را متوقف کرده بود، در بدو امر اقدام به اعطای کمک به دولت نوپا در نیکاراگوئه کرد، اما هر چه از دوران ریاست جمهوری کارتر می‌گذشت از میزان کمک ایالات متحده به نیکاراگوئه کاسته می‌شد و در نهایت در زمان ریاست جمهوری ‹‹رونالد ریگان›› به سبب کشف مدارکی دال بر حمایت ساندینیستا از شورشیان‹‹ FMLN›› در کشور ال سالوادور این کمک به طور کامل قطع شد. قبل از انصراف ایالات متحده از کمک به نیکاراگوئه، یکی از رجال سیاسی‹‹ FMLN›› به نام ‹‹بایاردو آرشه›› گفته بود که: ‹‹نیکاراگوئه تنها کشوری است که سوسیالیسم خود را با دلارهای امپریالیسم بنا کرده‌است››.
سطر ۹۷ ⟵ ۹۶:
نیکاراگوئه در سال ۱۹۸۶ در یک دعوی قانونی تاریخی بر ضد ایالات متحده در ‹‹دادگاه عدل بین‌المللی›› پیروز بیرون آمدند (مراجعه شود به بخش ‹‹نیکاراگوئه در برابر ایالات متحده››) و ایالات متحده محکوم به پرداخت ۱۲ میلیارد دلار به عنوان غرامت به سبب برهم زدن استقلال نیکاراگوئه از طریق مداخله در حمله بر ضد آن دولت محکوم شد. ایالات متحده از پذیرش رای دادگاه سر باز زد و مدعی شد که دخالتی در امور مربوط به استقلال نیکاراگوئه نداشته‌است؛ بنابراین، دولت ایالات متحده حتی علیرغم قطع نامه مجمع عمومی سازمان ملل، از پرداخت غرامت به نیکاراگوئه امتناع ورزید.
 
=== دهه ۹۰ و دوره پساپس از ساندینیستا ===
برنامه انتخاباتی جبهه مخالف با نامزدی خانم چامورو به این صورت بود:۱. گسترش اقتصاد بازار آزاد.۲. گسترش آزادی‌های اجتماعی.۳. تجدید نظر مجدد در قانون اساسی.۴. لغو خدمت سربازی اجباری.۵. کاهش نیروهای نظامی و عفو زندانیان سیاسی.
انتخابات با حضور احزاب مختلف در ۱۹۹۰ برگزار شد و در آن ائتلاف احزاب ضد ساندینیستا (متشکل از طیف راست و چپ سیاسی)، تحت رهبری ‹‹ ویولتا چامورو››، بیوه پدرو خوآکیم چامورو، موفق شدند ساندینیستا را شکست دهند. این شکست موجب شگفتی ساندینیستاها شد؛ چرا که آمارگیریهای قبل از انتخابات حکایت از موفقیت قاطع ساندینیستا داشت و اجتماعاتی که آنها قبل از انتخابات تشکیل داده بودند باعث جذب صدها هزار نفر به سوی این حزب شده بود. نتایج دور از انتظار انتخابات با تحلیلها و نظرات فراوانی مواجه شد و مفسرانی، مانند ‹‹نوام چامسکی›› و ‹‹سیر برایان ویلسون›› بر این باور بودند که این نتایج دور از انتظار نتیجه تهدیدات ‹‹کنتراها/ مخالفان›› در خصوص دنیاله گیری و تداوم جنگ در صورت حضور دوباره ساندینستاها در عرص قدرت، جنگ زدگی جماعت عامه نیکاراگوئه و حمایت مالی بی‌دریغ ایالات متحده ار احزاب مخالف حزب حاکم بوده‌است.<ref>(بهنام محقق، مقایسه پیامدهای انقلابات ایران و نیکاراگوئه ۱۳۹۳)</ref>
سطر ۱۴۷ ⟵ ۱۴۶:
[[جبهه آزادیبخش ملی ساندینیستا]] در سال ۱۹۷۹، بر بستر نارضایتی عمومی از دیکتاتوری [[سوموزا]]، قدرت را به دست گرفت. [[دانیل اورتگا]] به ریاست‌جمهوری رسید. نیروهای [[کنترا]] با کمک آمریکا به مبارزه مسلحانه با دولت ساندینیست پرداختند. در جریان عملیاتی که به [[ماجرای ایران-کنترا]] معروف شد، سرهنگ [[اولیور نورت]] از دستیاران [[رونالد ریگان|ریگان]] ترتیباتی داد تا علیرغم تصمیم کنگره آمریکا پول حاصل از فروش مخفیانه اسلحه به ایران به کنتراها داده شود. در ۱۹۹۰ [[ویولتا چامورو]] در انتخابات پیروزی بدست آورد و رئیس‌جمهور نیکاراگوئه شد. در ۲۰۰۱ انریکه بولانیوس با پیروزی در انتخابات به ریاست جمهوری رسید. در انتخابات ۲۰۰۶ بار دیگر [[دانیل اورتگا]] برنده شد.
دانیل اورتگا در این انتخابات برای سومین بار به سمت ریاست جمهوری نیکاراگوئه انتخاب شد. او تنها ۳۹ درصد آرا را به خود اختصاص داد و همین میزان برای قطعی کردن نتایج انتخابات کفایت می‌کرد.
 
=== اقتصاد ===
در طول تاریخ، اقتصاد نیکاراگوئه مبتنی بر صادرات محصول فروشی، از جمله موز، قهوه و تنباکو بوده‌است. مشروب رم نیکاراگوئه در ردیف بهترین مشروبها در آمریکای لاتین معروف است و همچنین تنباکو و گوشت گاو این کشور نیز از موقعیت بسیار خوبی برخوردارند. در طی ‹‹جنگ کنترا (مبارزان آزادی طلب)| ساندینیستا››، قسمت اعظمی از زیرساخت این کشور منهدم یا ویران شد و حتی زمانی شد که میزان تورم در کشور به چند هزار درصد رسید. از زمان پایان جنگ که تقریباً دو دهه پیش بوده‌است، بسیاری از صنایع دولتی به بخش خصوصی واگذار شده‌اند. تورم به سطح قابل کنترلی رسانده شده‌است و در سالهای اخیر اقتصاد کاملاً و با سرعت بالا رشد کرده‌است.
 
همانند بسیاری دیگر از کشورهای در حال توسعه، در نیکاراگوئه نیز قسمت اعظمی از افرادی که از لحاظ اقتصادی در وضعیت بدی به سر می‌برند، زنان هستند. علاوه بر آن، دردرصد نسبتاً بالایی از خانواده‌های نیکاراگوئه‌ای، زنان سرپرست خانواده هستند. ۳۹٪ از خانواده‌های شهری و ۲۸٪ از خانواده‌های مناطق روستایی شاهد این وضعیت هستند.
 
کشور هنوز در مرحله بهبود اقتصادی قرار دارد و در نظر دارد اصلاحات بیشتری را انجام دهد و کمکهای مالی صندوق بین‌المللی پول به نیکاراگوئه نیز مشروط بر انجام همین اصلاحات است. در سال ۲۰۰۵، وزرای ۸ کشور صنعتی برتر جهان (موسوم به جی-۸) موافقت کردند تا به عنوان بخشی از برنامه ‹‹کشورهای فقیر با دیون بالا››، بدهی‌های خارجی نیکاراگوئه را ببخشند. از سال ۲۰۰۴، نیکاراگوئه پس از بولیوی، هندوراس و هائیتی، چهارمین کشور فقیر قاره آمریکا بوده‌است و سرانه تولید ناخالص داخلی آن، قریب به ۹۰۰/۲ دلار بوده‌است.<ref>[https://www.cia.gov/cia/publications/factbook/rankorder/2004rank.html] </ref> میزان بیکاری بنا به اعلام رسمی ۱۱٪ است و ۳۶٪ دیگر نیز نیمه بیکار هستند.
 
واحد پول نیکاراگوئه کوردوبا است که از نام ‹‹فرانسیسکو هرناندز دی کوردوبا›› (پایه‌گذار ملی نیکاراگوئه) گرفته شده‌است.
 
=== گردشگری ===
در ۱۵ سال گذشته یا حدود آن، بخش گردشگری شاهد رشد اقتصادی بوده که تأثیر مثبتی بر زندگی و وضعیت مالی مردم نیکاراگوئه داشته‌است. از ۲۰۰۱، مبلغ ۶۰۰ میلیون دلار در گردشگری سرمایه‌گذاری شده‌است که بخش اعظمی از آن به سرمایه گذاران نیکاراگوئه‌ای و ایالات متحده متعلق است. این کشور به خاطر چشم اندازهای زیبا، گیاهان و جانداران، فرهنگ، سواحل دریایی و البته دریاچه‌ها و آتش فشانهایش شهرت یافته‌است.
 
بنا به اعلام وزارت گردشگری نیکاراگوئه، شهر استعماری گراندا منطقه‌ای است که گردشگران اغلب ترجیح می‌دهند آن را برای گردش انتخاب کنند. همچنین، شهرهای لئون، ماسیا، ریواس و شهرهای هم سنگ آنها از قبیل سان خوان دی سور، ری یو سان خوان| رود سان خوان، اومیتیپ، آتش فشان مومباچو، جزیره کورن و جزیره کورن کوچک و دیگر شهرها، جزء مناطق جذاب گردشگری این کشور محسوب می‌شوند. علاوه بر موارد فوق، اکوتوریسم و موج سواری نیز باعث جذب گردشگران بسیاری به نیکاراگوئه می‌شود.
 
امروزه در عواید و منافع اقتصادی حاصله از گردشگری جای هیچ گونه شک و تردیدی وجود ندارد؛ و گردشگری حدود ۱۰٪ درآمد نیکاراگوئه را تشکیل می‌دهد. پس از امضای قرارداد منطقه آزاد جمهوری دومینیکن در آمریکای جنوبی، انتظار می‌رود که دولت سرمایه‌گذاری و حمایت خود را در خصوص گردشگری افزایش دهد.
 
=== مردم ===
بر اساس سرشماری انجام شده در سال ۲۰۰۵، جمعیت نیکاراگوئه ۵۴۸۰۴۰۰ نفر است که در مقایسه با جمعیت این کشور در سال ۱۹۹۵ که ۴۳۵۷۰۹۹ بود، ۲۰٪ افزایش داشته‌است.
 
مستیزوها و زامبوهای نیکاراگوئه‌ای که رنگ آنها بسیار سیاه‌است و بومی منطقه محسوب می‌شوند و افرادی با نژاد اروپایی یا چند نژادی اروپایی هستند، رویهم رفته ۸۶٪ جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند، به این صورت که ۸۰٪ جمعیت کشور را مستیزوها و زامبوها تشکیل می‌دهند و ۶٪ آن را افرادی با نژاد اروپایی (اغلب اسپانیایی، آلمانی، ایتالیایی و فرانسوی).
 
در قرن نوزدهم، اقلیتی بومی در منطقه وجود داشت، اما این گروه نیز عمدتاً جذب فرهنگ رایج و حاکم مستیزو/ زامبو شدند. نیکاراگوئه، بویژه در قرن نوزدهم، شاهد فوجی از مهاجرت مردم ملتهای اروپایی به خود بود. علی الخصوص، شهرهای شمالی استیل و ماتاگالپا، نسل چهارمی از جوامع آلمانی را در خود جای داده‌اند. اغلب جمعیت مستیزو و جمعیتی که دارای نژاد اروپایی هستند، در مناطق غربی کشور، مثل شهرهای ماناگوآ، گراندا و لئون زندگی می‌کنند.
 
حدود ۹٪ جمعیت نیکاراگوئه را سیاهپوستان یا آفریقایی- نیکاراگوئه‌ای‌ها تشکیل می‌دهند که بیشتر آنها در ساحل کارائیب یا اقیانوس آتلانتیک که دارای جمعیت پراکنده‌ای است، زندگی می‌کنند. جمعیت سیاهپوست عمدتاً دارای اصلیت آنتیلی هستند و اخلاف کارگرانی هستند که طبق تهعدات و قراردادهایی اغلب از جامائیکا و هائیتی و در زمانی که نیکاراگوئه تحت الحمایه انگلیس بود، به این کشور آورده شده بودند. پس از پاناما، نیکاراگوئه بیشترین جمعیت سیاهپوستان را در میان کشورهای آمریکای مرکزی دارد. همچنین، تعداد کمتری از ‹‹گاریفونا›› که مردمی با نژاد مختلط کاریبی، آنگلولن، کانگولیس و آراواک هستند، در این کشور زندگی می‌کنند.
 
۵٪ باقی‌مانده متشکل از اخلاف تک نژادی ساکنان بومی کشور است. جمعیت نیکاراگوئه در دوران قبل از کلمبیا شامل مردم نیکارائو ناهوآت زبان از ناحیه غرب بود و نام این کشور نیز از آنها گرفته شده‌است و همچنین شش گروه نژادی دیگر، از جمله میسکیتوها، رماها، و مردم سومو که در سواحل کارائیب ساکن بودند. در حالی که از مردم اصیل نیکارائو فقط تعداد اندکی مانده‌است، اما قضیه مردم کارائیب کاملاً متفاوت است. در سالهای میانی دهه ۹۰ قرن ۲۰، دولت استان زلایا را به چند قسمت تقسیم کرد- که نیمه شرقی کشور به دو منطقه خودمختار تقسیم شد و در داخل نظام جمهوری به آفریقایی‌های بومی منطقه حق خودمختاری محدود اعطا شد.
 
تایوانی‌ها و هان چینی‌ها تقریباً ۸۰۰۰ نفر بودند. اقلیتها به زبان اسپانیایی تکلم می‌کنند و با این حال زبانهای مورد استفاده اجداد خود را نیز حفظ کرده‌اند.
 
=== فرهنگ ===
۴۰٪ از مردم نیکاراگوئه را افراد زیر ۱۸ سال تشکیل می‌دهند و می‌توان گفت جمعیت این کشور جمعیت جوانی است. فرهنگ مردمی، موسیقی و سنن مذهبی این کشور قوی بوده و عمیقاً تحت تأثیر فرهنگ شبه جزیره ایبری قرار داشته اشت، اما صداها و رنگ و بوی آمریندیان بر غنای آن افزوده‌است. در دنیای ایبریایی، نیکیاراگوئه در طول تاریخ یکی از منابع مهم شهر بوده‌است و در این عرصه نیز با وجود افرادی مانند روبن داری یو در سطح بین‌المللی شهرت یافته‌است.
 
آموزش و پرورش برای تمامی مردم نیکاراگوئه رایگان است. آموزش ابتدایی رایگان و اجباری است و برای جماعتی که در سواحل اقیانوس آتلانتیک ساکن هستند آموزش و پرورش به زبان بومی خودشان ارائه می‌شود. بر اساس قانون، آموزش عالی خودسامانی مالی، سازمانی و ادرای خاص خود را دارد. آزادی موضوعات و رشته‌ها نیز به رسمیت شناخته شده‌است.
 
فرهنگ نیکاراگوئه را می‌توان در چندین خط جداگانه دیگر نیز تعریف کرد. غرب این کشور تحت استعمار اسپانیا بوده‌است و مردم این منطقه اغلب ترکیبی ازمستیزوها و اروپایی‌ها هستند و اسپانیایی زبان اول و ثابت آنها می‌باشد.
 
از طرف دیگر، نیمه غربی کشور روزگاری تحت الحمایه پادشاهی بریتانیای کبیر بود. زبان انگلیسی هنوز هم در این منطقه رایج است و در کنار زبان اسپانیایی توسط مردم منطقه مورد استفاده قرار می‌گیرد. هر دو زبان در مدارس تدریس می‌شود. فرهنگ آن شبیه فرهنگ ملتهای کارائیب است که مستعمره انگلیس بوده یا هستند، از جمله جامائیکا، بلیز، جزایر کیمن و غیره. اگرچه مهاجرتهای اخیر مستیزوها تأثیر زیادی بر نسل جوان داشته‌است، با این حال شمار روزافزونی از مردم در منزل یا دوزبانه هستند یا اینکه فقط به زبان اسپانیایی تکلم می‌کنند. جمعیت نسبتاً زیادی وجود دارند که دارای چند نژاد آفریقایی هستند و همچنین جمعیت کوچکتری از گاریفوناها در منطقه زندگی می‌کنند. در سواحل شرقی، به سبب تأثیری که آفریقا بر آن داشته، نوع متفاوتی از موسیقی وجود دارد. موسیقی رقص پاپ موسوم به ‹‹ پالو دی مایو›› یا مایپول که در فستیوال مایپول در طول ماه می‌میلادی در جشنها نواخته می‌شود. این موسیقی ریتم تندی داشته و شهوت انگیز است. این جشن از جشن مایپول بریتانیا که به مناسبت روز می‌در آنجا برگزار می‌شود، نشات گرفته‌است و توسط آفرو- نیکاراگوئه‌ای‌های ساکن کارائیب یا سواحل موسکیتو با ایجاد تغییراتی به منطقه منتقل شده‌است.
 
از میان فرهنگهایی که قبل از استعمار منطقه توسط اروپایی‌ها در منطقه وجود داشته، فرهنگ مردمی که به زبان ناهوآت تکلم می‌کرده‌اند و در غرب کشور ساکن بوده‌اند، تا حدود زیادی جذب فرهنگ لاتین شده‌است. معهذا، در شرق، گروههای بومی زیادی هستند که هویت خاص و متمایز خود را حفظ کرده‌اند. مردم میسکیتو، سوماً و راما هنوز هم به زبان اصلی خود تکلم می‌کنند و در کنار آن معمولاً از زبانهای انگلیسی و فرانسه نیز استفاده می‌کنند. جمعیت کوچک گاریفونا نیز علاوه بر استفاده از زبانهای انگلیسی و اسپانیایی به زبان مخصوص خود؛ یعنی گاریفونا نیز تکلم می‌کنند.
 
=== زبان و مذهب ===
قریب به ۹۰٪ مردم این کشور به زبان اسپانیایی تکلم می‌کنند. نیکاراگوئه‌ای‌ها از گویش اسپانیایی ایبرومری استفاده می‌کنند که نقاط اشتراکی با اسپانیایی مورد استفاده ال سالوادور، گوآتمالا و هندوراس دارد. آنها معمولاً از"vos" به جای«»tu و از صرف فعلVoseo استفاده می‌کنند. زبان اول جماعت سیاه پوست ساکن سواحل شرقی منطقه انگلیسی است. بسیاری از جوامع مردمی شرق هنوز از زبانهای بومی خود استفاده می‌کنند که از آن میان می‌توان به مهمترین آنها؛ یعنی گروههای بومی مسیکیتو، سوماً و راما اشاره کرد. زبان اشاره نیکاراگوئه جذابیت خاصی برای زبان شناسان دارد.
 
کاتولیک رومی مذهب اصلی این کشور است، اما اخیراً گروههای پروتستان انجیلی در منطقه رشد کرده‌اند. در سواحل کارائیب جوامع افراطی پیرو کلیسای انگلیکان و مذهب موراویان وجود دارد. آماری که در سال ۱۹۹۵ گرفته شده، نشان می‌دهد که وابستگی مذهبی به شرح زیر بوده‌است: کاتولیک رومی ۹/۷۲٪، کلیسای انگلیکان ۱/۱۵٪، موراویان ۵/۱٪، کلیسای اسقف ۱/۰٪ و سایر مذاهب ۹/۱٪ بوده و میزان افراد غیر مذهبی نیز ۵/۸٪ بوده‌است.<ref>[https://www.cia.gov/cia/publications/factbook/geos/nu.html]</ref>
 
۹۰٪ از مردم نیکاراگوئه در لولندز اقیانوس آرام و هایلندز داخلی همجوار ساکن هستند. ۵۴٪ جمعیت این کشور شهرنشین هستند. برآوردها نشان می‌دهد که حدود ۸۰۰ هزار نفر از نیکاراگوئه خارج از این کشور و عمدتاً در ایالات متحده و کاستاریکا زندگی می‌کنند و در حرفه‌هایی که نیاز به مهارت کمتری دارد، مشغول به کار هستند.
 
== پیوند به بیرون ==
[[پرونده:Guardabarranco.JPG|left|thumb|''Guardabarranco'' ([[دم‌دراز ابروفیروزه‌ای]]): پرنده ملی]]