افسانه زمستان (فیلم): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
Fatranslator (بحث | مشارکتها) جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۶) +مرتب (۹.۵): + رده:فیلمهای آکیوا گلدسمن |
||
خط ۴۰:
اسب او را مجبور می کند به داخل خانه ای برود تا از آن جا دزدی کند او در آن جا دختر جوانی به نام بورلی را می بیند و از دزدی منصرف می شود دختر به او می گوید به بیماری [[سل]] مبتلاست و مدت زیادی زنده نخواهد ماند .پیتر هم به بورلی می گوید در کودکی به آب انداخته شده و او را از آب گرفته اند و پدر و مادرش را نمیشناسد او پس از صحبت با او عاشق بورلی می شود ،رئیس دزدان که به نظر می رسد قدرت ماورایی دارد یک نفر را می کشد و می گوید احتمالاً پیتر باید با یک دختر مو قرمز آشنا شده باشد واز افرادش می خواهد تا این دختر مو قرمز را پیدا کنند آن ها او راپیدا می کنند و پرلی سوامز که قصد کشتن بورلی را دارد چاقویی در می آورد تا او را بکشد در این لحظه پیتر سر می رسد و با کمک اسب او را به خانه ویلایی خانوادگی بورلی در آن سوی دریاچه می برد،آن سوی دریاچه منطقه ممنوعه است و پرلی به افرادش می گوید براساس قوانین حق رفتن به آن منطقه را ندارند .
پرلی سوامز که از افراد شیطان ([[لوسیفر]]) است و نماینده او در نیویورک محسوب می شود از او می خواهد تا به او مجوز عبور از دریاچه و رسیدن به پیتر را بدهد،او می گوید پیتر به معجزه درونی خود نزدیک شده و فکر می کنم که او می تواند دختر مو قرمز را از مرگ نجات دهد ما باید باعث تباهی [[انسان ها]] شویم و اجازه ندهیم تا آن ها به نیروی درونی خود دست یابند اما شیطان با درخواست پرلی موافقت نمیکند پس پرلی به یک نفر پول می دهد تا بورلی را مسموم کند بورلی آن شب پس از [[رابطه عاشقانه]] با پیتر می میرد و تلاش پیتر برای نجات جان او فایده ای ندارد پیتر حتی بورلی را به روی تختی که ویلای کوچک
پیتر پس از خروج از آب به زمان آینده رفته و چیزی از خاطراتش را به یاد نمیآورد او پس از آشنایی با زنی [[روزنامه نگار]] به نام ویرجینیا جاملی آشنا می شود و به کمک او به آرشیو خانوادگی پن دست می یابد و خاطراتش را باز می یابد او با ویلا که حالا پیرزنی است آشنا می شود ویرجینیا پیتر را به خانه خودش دعوت می کند او آنجا با دیدن ابی دختر کوچک ویرجینیا می فهمد فرد مو قرمزی که او در رویاهایش می دیده و وظیفه نجات او را داشته ابی است،در همین حین افراد پرلی سر می رسند و پیتر به همراه ویرجینیا و ابی به بالای پشت بام فرار می کنند اسب سفید منتظر آن هاست و جانشان را نجات می دهد و آن ها را به سمت خانه بورلی در کنار دیاچه می برد .
پرلی به نزد لوسیفر می آید و از او درخواست کمک می کند او
{{پایان خطر لوثشدن}}
خط ۶۰:
* '''[[مت بامر]]''' در نقش پدر پیتر
* '''لوسی گریفینز''' در نقش مادر پیتر
*
* '''[[کوین کوریگان]]''' در نقش رومئو تن
* '''[[کوین دوراند]]''' در نقش سزار تن
خط ۸۷:
[[رده:آثار موسیقی هانس زیمر]]
[[رده:فیلمهای آکیوا گلدسمن]]
[[رده:فیلمهای آمریکایی]]
[[رده:فیلمهای انگلیسیزبان]]
|