دمیان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
احسان آشنا (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
احسان آشنا (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۰:
دمیان یکی از پر آوازهترین آثار هرمان هسه است، داستانی مربوط به دوران نوجوانی نویسنده که خود را در آن "سینکلر" نامیدهاست، نامی که در آغاز نویسندگی به عنوان تخلص خود انتخاب کرده بودهاست. شاید بتوان گفت نخستین ثمره ی تولد دوباره ی هسه این رمان بود. این داستان نخستین بار در سال ۱۹۱۹ منتشر شد در سالی که هرمان هسه هشتاد و پنج ساله بود و به عنوان اعتراض به سیاستهای نظامی آلمان، در سوئیس میزیست. دمیان شرح کندوکاو درونی مرد جوانی است که در پی دست یافتن به هویت و ارزشهای شخصی است و بدینترتیب افسانهای است فرادنیوی و تقریباً اسطورهوار. دمیان را حدیث نفس انسان دانستهاند، حسب حال ایامی از عمر آدمی که معمولاً در چنبره ارزشهای قراردادی محبوس میشود و مجال ظهور نمییابد. در ایران این کتاب توسط انتشارات تهران با ترجمهای از محمد بقایی و همچنین انتشارات فرس ترجمه لیلی بوربور در سال 1363 منتشر شدهاست.
== نقد دمیان ([https://fa.wikiquote.org/wiki/%D8%A7%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D9%86_%D9%82%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86 احسان قبادیان]) ==
بهاحتمالزیاد [[هرمان هسه]] برای یادآور کردن کتاب "[[امیل]]" نوشته [[ژان ژاک روسو]] (متفکر شهیر فرانسوی) که در آن کتاب نویسنده مسئولیت تربیت پسربچهای خیالی به نام امیل را برعهدهگرفته بود او نیز نام "امیل سینکلر" را برای قهرمان داستان خود انتخاب کرده است . روسو در کتاب امیل به شرح نگرش خاص و آرمان گونه خودش در باب [[تربیت]] کودکان پرداخته است . هسه نیز در داستان خود چگونگی رشد فکری امیل را بهوسیله تعالیم دوست و آموزگارش دمیان به تصویر کشیده است. ازآنجاکه روسو معتقد بود کودکان آیندهسازان [[جامعه]] هستند به این خاطر عقایدش درباره تعلیم و تربیت را بهگونهای شرح داده است که در آینده آن کودکان بتوانند جامعهای بالنده را پایهگذاری کنند. روسو چیزهایی را بیان میکند که بسیار شبیه به فلسفه کتاب دمیان هستند . روسو معتقد بوده است امیدی به کسانی که بهوسیله جبر و سختگیری ، وادار به تمکین از [[قوانین]] و اصول [[فرهنگ]]ی و [[اخلاق]]ی شدهاند نیست چراکه این افراد شناخت درستی از خودشان و درک واقع گونهای از روح انسانی ندارند لذا بهتدریج تبدیل به افراد ذلیلی و سرسپردهای شدهاند . او منشأ تمام بد تینتی ها و پریشانحالیها را همین "درونی شدن ضعف" عنوان کرده است و ازاینرو ضعف در سراسر جامعه و زندگی این افراد نمود عینی پیداکرده است از طرفی این افراد با [[تعصب]] کور کورانه ای بر درستی افکار و ساختارهای اعتقادی خود تاکید دارند از این رو دچار حالتی از [[نژادپرستی]] هستند . از آنجا که این افراد درباره فرهنگ و تمدن سایر ملل اطلاعی درستی ندارند لذا فکر میکنند درستکاری فقط و فقط مختص کشور آنهاست و نیروی پلیدی بر زندگی سایر ملل حکمفرما است ! لذا کسانی که به این شیوه نشر و نمو پیداکردهاند تنها با گوش دادن به صدای [[وجدان]]شان «اشتیاق و میل باطنی به عواطف و انسانیت» میتوان از قیود دانستگیهای درک نشده و تمایلات دروغین و ساختگی رهایی یابند . گفتیم که روسو راه رسیدن به آزادی را در گوش دادن به صدای درون وجدان دانسته است خانم دکتر فاطمه خداکرمی در مورد این رمان گفته اند که دمیان از نظر واژه شناسی ریشه گرفته از کلمه یونانی دایمون است به مفهوم ندای درون است که این گفته میتواند برهان مستحکمی بر درستی ادعای بالا باشد.
|