فلسفه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۴۸:
 
==== نیکولو ماکیاولی ====
یکی از تاثیر گذار ترینگذارترین کارها در زمان جوانه زدن رنسانسرنسانس، کتاب ماکیاولی،ماکیاولی با نام '''شهریار''' بود که در سال های 1511-1512 به رشته تحریر در آمد و در سال 1532، بعد از مرگ ماکیاولی منتشر شد. این کتاب مانند کتاب مباحثات، به تحلیل دقیق دوره کلاسیک پرداخته و تاثیر زیادی را بر اندیشه های مدرن سیاست در غرب داشته است.<ref>{{cite web|last=Johnston|first=Ian| authorlink =| coauthors =|title=Lecture on Machiavelli's The Prince| work =|publisher=[[Malaspina University College]]|month=February | year=2002|url=http://www.mala.bc.ca/~Johnstoi/introser/machiavelli.htm| doi =|accessdate=2007-02-20}}</ref> گرچه این کتاب برای یکی از خانواده هایی نوشته بود که ماکیاولی را در تبعید نگاه داشته بودند و هدف از نگاشته شدنش این بود تا شاید ایشان وی را از بند تبعید رها کنند، اما باز هم ماکیاولی حامی جمهوری [[فلورانس]] بود تا این که بخواهد از [[اولیگارشی]] خانواده مدیکی حمایت کند. ماکیاولی در این کتاب رویکردی عمل گرایانه را تشریح کرده بود و معتقد بود باید در سیاست به حدی نتیجه گرا بود، به زعم وی سیاست جایی بود که نهایتن خیر و شر به یک سرانجام می رسیدند و برای مثال به یک حکومت امن و قدرتمند منجر می شدند. [[توماس هابز]] که برای نظریه [[قرارداد اجتماعی]] خویش به خوبی شناخته شده است، در پی گسترش این ایده در اوایل قرن هفدهم در دوره رنسانس انگلیسی بود. گرچه هیچ کدام ماکیاولی یا هابز به قدرت الهی پادشاهان معتقد نبودند، ولی هر دو به طبیعت خودخواه انسان ها اعتقاد داشتند. لزومن این عقیده بود که منجر شد ایشان یک قدرت مرکزی قوی را در اندیشه های خود در نظر بگیرند به عنوان تنها وسیله ای که باعث جلوگیری از به هم ریختن نظم اجتماعی می شود.<ref>{{cite book| last = Copleston| first = Frederick| title = A history of philosophy| url = http://books.google.com/?id=y_382o-fpOsC&pg=PA310| volume = 3| year = 1999| publisher = Continuum International Publishing Group| isbn = 978-0-86012-296-8| pages = 310–312| quote = ...we witness the growth of political absolutism...}}</ref>
 
==== جان لاک ====