آنری پوانکاره: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
KasparBot (بحث | مشارکت‌ها)
مستند کردن moved to Wikidata
علیرضا (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۵:
در سال [[۱۸۸۰ (میلادی)|۱۸۸۰]] در سن ۲۶ سالگی، پوانکاره درخشان‌ترین اکتشافش را کرد و شهرت جهانی یافت و آن به سبب کشف دوران‌ساز «[[نگاشت‌های خودریخت]] (automorph)» از یک [[متغیر مختلط]] بود (خود وی آنها را تابع‌های فوکسی و کلاینی نیز می‌نامید). «نظریه عمومی توابع هم‌ریخت دارای یک متغیر مختلط» یکی از معدود شاخه‌های ریاضی است که وی در آن تقریباً کاری برای پسینیان خود نگذاشت. اما نظریه توابع فوکس فقط یکی از خدمات متعددی است که او به [[نظریه توابع تحلیلی]] کرده است. او در مقاله کوتاهی که در سال [[۱۸۸۳ (میلادی)|۱۸۸۳]] تنظیم کرد، اولین کسی بود که به پژوهش در پیوندهای میان نوعی تابع کامل (که بوسیله خواص تجزیه [[وایرشتراوس|وایرشتراسی]] خود به عامل‌های اول معین می‌شود) و [[بسط تیلور|ضرایب بسط تیلور]] آن یا نرخ رشد مقدار مطلق تابع، پرداخت و از طریق تابعهای مطلق به نظریه وسیع و کامل [[تابعهای مرومورفی]] که هنوز بعد از هشتاد سال به نحو کامل فیصله نیافته‌است، رسید.
 
مهم‌ترین سهم پوانکاره در [[هندسه جبری]] مقاله‌های ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۱ او بود دربارهدربارهٔ منحنیهای جبری محتوی در یک سطح جبری F(x،y،z)=۰. پوانکاره یکی از شاگردان ارمیت بود و بعضی از کارهای آغازینش مربوط می‌شود به روش ارمیت دربارهدربارهٔ «[[تحویل مداوم]]» در [[نظریه حسابی صورتها]] بخصوص قضیه متناهی بودن برای طبقه‌های این گونه صورتها که قبلاً ژوردان آن را اثبات کرده بود.
 
بررسی‌های پوانکاره دربارهدربارهٔ پیدایش جهان، [[آنالیز]]، [[نور]] و [[الکتریسیته]] و همچنین [[جبر]] و [[احتمالات]] بسیار مهم و دقیق است. وی در [[فلسفه]] و [[علوم نظری]] صاحب نظر و محقق بود.
 
پوانکاره به کشف و حل مسائل بسیاری در زمینه‌های گوناگون علمی نوشته که برجسته‌ترین آنها در ریاضیات و فلسفه عبارت‌اند از: [[علم و فرض]]، [[علم و روشنی]]، [[مفروضات تکوینی]]، روشهای نوین در مکانیک آسمانی و [[ارزش علم]]. تعداد کتابهای پوانکاره سی جلد می‌باشد و صاحب پانصد مقاله‌است که مربوط به مسائل کاملاً مختلف است.
 
با کشف توابع فوکس که پوانکاره به دنیای دانش تقدیم نمود برای حل معادلات دیفرانسیل که قبلاً ریاضیدان آلمانی لازار فوکس کشفیات زیبایی در مورد آنها کرده بود کلید جدیدی به کاربرد و به کمک آن نه تنها مشکل معادلات دیفرانسیل را حل کرد بلکه معماری [[توابع بیضوی]] را نیز روشن ساخت. اکتشافات وی در مبحثی از ریاضی که سابقاً آن را «تحلیل تواضع» می‌نامیدند و امروزه موسوم به [[توپولوژی جبری]] و از بزرگ‌ترین و مشکلترین مباحث ریاضی جدید است ارزش قاطع دارد همگی نظریه توابع فوکس از آغاز با اندیشه انتگرال گیری خطی [[معادله‌های دیفرانسیل با ضرایب جبری]] هدایت می‌شد اما رغبت بیشتر پوانکاره به نظریه‌های نور و موجهای برق مغناطیسی بود. نکته‌ای که وی دربارهدربارهٔ امکان ارتباط میان پرتوهای مجهول و پدیده شبتابی گفت آغاز گر آزمایشهای آنری بکرل بود که وی را به کشف پرتوزایی (رادیواکتیویته) کشانید. از سوی دیگر پوانکاره از سال ۱۸۹۹ به بعد در بحثهای مربوط به نظریه الکترونی لورنتس بسیار فعال بود. پوانکاره اولین کسی بود که دریافت که [[تبدیلهای لورنتس]] تشکیل [[گروه|گروهی]] می‌دهند که با گروهی که صورت درجه دوم را نامتغیر می‌گذارد هم ریخت است، بسیاری از فیزیکدانان بر این عقیده‌اند که در اختراع [[نسبیت خاص|نظریه نسبیت خاص]]، پوانکاره با [[لورنتس]] و [[اینشتین]] شریک است.
 
دیدگاه وی دربارهدربارهٔ «وابستگی حساس روی شرایط اولیه» مبنای نظریه آشوب قرار گرفت.
آنری پوانکاره در بهار ۱۹۱۲ مریض شد و در نهم ژوئیه همان سال تحت عمل جراحی پروستات قرار گرفت و در پی آن در هفدهم ژوئیه سال ۱۹۱۲ به دلیل آمبولی در سن ۵۸ سالگی در پاریس درگذشت.