روایت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
KasparBot (بحث | مشارکت‌ها)
قرار دادن {{داده‌های کتابخانه‌ای}} با اطلاعات ویکی‌داده
Paapati (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱:
{{منبعادبیات}}
'''داستان'''، بازآفرینش رویدادها و حوادثِ به ظاهر واقعی است، داستان واگویی و تکرار واقعیت نیست. داستان فراورده‌ای است تخیلی که در جهان خود واقعی نمایانده می‌شود.<ref>راوی (۱۳۸۹)، [[وحید رنجبر چقاکبودی|وحید رنجبر]]، کرمانشاه: باغ‌نی</ref></span>'''داستان''' یا '''[[قصه]]''' به نثری گفته می‌شود که روایتی تخیلی در آن نقل شود. داستان شامل انواع [[رمان]]، [[داستان کوتاه]] , [[داستانک]] و [[داستان فیلمی / عکسی]] است. از [[ابر متن|ابر متن‌ها]] هم در داستان‌های امروزی استفاده می‌شود.
{{ویکی‌سازی}}
داستان از انواع ادبی است، شامل آثاری که از تخیل نویسنده خلق شده است و حوادث و شخصیت‌های آن واقعیت ندارد.<ref>[http://www.caravan.ir/WordDefinition.aspx?keywordId=201 تعریف داستان]</ref>
'''روایت''' داستانی در یک قالب ساختاری است (به صورت سخن، نوشتار، سرود، فیلم، تلویزیون، بازی کامپیوتری، عکاسی یا تئاتر) که سکانسی از یک رخداد قصه‌ای یا غیر قصه‌ای راتوصیف می‌کند.
 
== ریشهٔ واژه ==
داستان فراورده‌ای تخیلی است که در جهان خود واقعی نمایانده می‌شود. واژهٔ ''داستان'' ممکن است به عنوان مترادفی برای روایت استفاده شود. همچنین می‌تواند به عنوان کلمهٔ ارجاعی به سکانس‌های توضیح داده شده در روایت تلقی گردد. یک روایت ممکن است توسط یک شخصیت در خلال روایت بزرگ‌تر نقل شود. یک بخش مهم از روایت، شیوهٔ روایت است. شیوه‌های به‌کاررفته برای برقراری ارتباط در روایت به عنوان یک عملکرد را روایت‌گری می‌نامند.
واژهٔ داستان مرکب از دو بخش «دا» و «ستان» است که «دا» از ریشهٔ هندواروپایی: *dʰē-؛ ریشهٔ [[فارسی باستان]] و [[اوستایی]]: dā- (آفریدن، ساختن)؛ [[سانسکریت|سنسکریت]]: dʰā- و [[فارسی میانه]]: dah- (آفریدن) و بخش «ستان» پسوند مکان و زمان است، بدین رو داستان؛ «جا» و «گاهِ» آفریدن است. (واژهٔ story در انگلیسی برگرفته از history و histoire (تاریخ) است)<ref>داستان و حکایت (۱۳۹۱). [[وحید رنجبر چقاکبودی|وحید رنجبر]]. کرمانشاه: باغ نی</ref>
 
== انواع داستان ==
در کنار بیان، استدلال، توصیف روایت نیز جزء چهارم شیوه بیان در کلام تعریف می‌شود در تعریف دقیق تر روایت شیوهٔ قصه نویسی است که در آن راوی مستقیماً با خواننده ارتباط برقرار می‌کند.
=== داستان کوتاه ===
{{نوشتار اصلی|داستان کوتاه}}
داستان کوتاه گونه‌ای از [[ادبیات داستانی]] است که نسبت به رمان یا [[داستان بلند]] حجم کم‌تری دارد و نویسنده در آن برشی از زندگی یا حوادث را می‌نویسد درحالی که در داستان بلند یا رمان، نویسنده به جنبه‌های مختلف زندگی یک یا چند شخصیت می‌پردازد و دستش برای استفاده از کلمات باز است. به همین دلیل ایجاز در داستان کوتاه مهم است و نویسنده نباید به موارد حاشیه‌ای بپردازد.
 
=== داستان بلند ===
داستان‌ها یک جنبهٔ پر اهمیت فرهنگ به شمار می‌آیند. بسیاری از کارهای هنری واکثر کارهای ادبی داستان می‌گویند در حقیقت بشریت از داستان‌ها شکل گرفته‌است.
{{نوشتار اصلی|داستان بلند}}
اون فلانگان از دانشگاه دوک استاد تحقیقات حس آگاهی می‌نویسد: «شواهد قویاً نشان می‌دهند که انسان در تمام فرهنگ‌ها برای ارزش گذاری هویت خود از نوعی فرم روایتی استفاده می‌کند. ما داستان سرایان دیرنه هستیم.»
داستان بلند به گونه‌ای از داستان‌ها گفته می‌شود که خصوصیات رمان و داستان کوتاه را هر دو در خود داشته باشد. در داستان بلند درست مانند داستان کوتاه معنا از اهمیت بالایی برخوردار بوده و فشردگی معنایی وجود دارد. همچنین شخصیت‌ها و زمان پیوسته در حرکت هستند، تمامی شخصیت‌ها به صورتی هماهنگ در جهت تصویر معناهای اصلی داستان نقش آفرینی می‌کنند و پیرنگ نیز از استحکام و انسجام بالایی برخوردار است. حال اینکه داستان بلند همچون رمان، شخصیت‌ها را گسترش نمی‌دهد و اما موضوع نیز بیشتر از وضعیتی که در داستان کوتاه دارد در آن گسترده می‌گردد. پرورش شخصیت و معنا در داستان بلند بیشتر از داستان کوتاه صورت می‌پذیرد و تا اندازه‌ای به خصوصیات رمان نزدیک می‌شود.
 
=== رمان ===
داستان‌ها خاستگاه باستانی دارند که در فرهنگ‌های مصر باستان، یونان باستان، چین و هندوستان وجود دارند. داستان‌ها یک مولفه بارز از ارتباطات انسانی است که به عنوان تمثیل و نمونه برای روشن کردن اهداف مورد استفاده قرار می‌گیرد. داستان سرایی احتمالاً یکی از ابتدایی ترین فرم‌های سرگرمی است. روایت همچنین ممکن است به پروسه‌های روان شناختی شخصی، حافظه و معنا سازی اشاره کند.
{{نوشتار اصلی|رمان}}
رُمان متنی روایتگر و داستانی است که در قالب نثر نوشته می‌شود. در قرن هجدهم کلمهٔ «رمان» بیشتر برای اشاره به قصّه‌های کوتاه در مورد عشق و توطئه به کار می‌رفت. در ۲۰۰ سال اخیر رمان تبدیل به یکی از مهم‌ترین اشکال ادبی شده‌است.
کلمهٔ «رمان» از [[زبان فرانسوی]] وارد زبان فارسی شده‌است. رمان در فارسی قالب ادبی مدرنی به شمار می‌رود.
یعنی رمان در ادبیات فارسی، دیگر به معنای پیشین نیست و در معنای مدرن آن زیرمجموعه داستان طبقه‌بندی می‌شود.
 
=== داستانک ===
== پی آمدهای ادراکی ==
{{نوشتار اصلی|داستانک}}
نشانه شناسی با ساختمان‌های قالب بندی شده منحصر به فرد معناها به نام نشانه آغاز می‌شود و معنی شناسی راهی است برای آن که کدها به هم پیوند بخورند تا پیام دریافت شود. این بخشی از یک سیستم ارتباطی است که از المان‌ها ی لفظی و غیر لفظی استفاده می‌کند تا بیانی را با مدالیته‌ها و فرم‌های گوناگون ایجاد کند.
داستان فلَش، داستانک یا داستان کوتاه کوتاه قالبی در داستان‌نویسی است که در چند خط یا حداکثر یک صفحه نوشته می‌شود و در پی یک کشف ضربه‌زننده است. این کشف می‌تواند غافلگیر کردن خواننده و ایجاد شوک، شوخی و یا نمایش لحظه‌ای زیبا باشد.
در فارسی می‌توان آن را «داستان ناگهان»، «داستان لحظه»، و «داستان آنی» ترجمه کرد.
 
=== داستان فیلمی / عکسی ===
رومن یاکوبسن در: «در بارهٔ رئالیسم در هنر» استدلال می‌کند که ادبیات به عنوان یک نهاد مستقل وجود ندارد، او و بسیاری از نشانه شناسان این نظر را قبول دارند که همه متن‌ها چه نوشتاری و چه گفتاری همسان اند، مگر آن که برخی نویسندگان متن‌ها ی خود را با خصوصیات مشخص ادبی کد گذاری کنند تا از دیگر فرم‌های بیان مشخص باشند. با این حال یک تمایل روشن به تشخیص فرم روایت ادبی به صورت مستقل از دیگر فرم‌های روایت وجود دارد. این نگاه اولین بار در کار فرمالیست‌های روس نظیر تحلیل‌های ویکتور شکلوسکی از رابطه ساخت و سبک و کارهای ولادیمیر پراپ دیده شد، که وی تحلیل‌هایی را در باره طرح‌های مورد استفاده در افسانه‌های پریان انجام داد و ۳۱ ترکیب کارکردی معین را مشخص نمود. این تمایل (یا تمایل‌ها) در کارهای گروه پراگ و اندیشمندان فرانسوی از جمله کلود لوی استراوس و رولاند بارت نیز جریان یافت. این تمایل، به تحلیل ساختاری روایت و بدنهٔ پر نفوذ مدرنیته انجامید و این پرسش‌های مهم معرفت‌شناسی را مطرح کرد:
{{نوشتار اصلی|داستان فیلمی یا عکسی}}
این گونه داستان‌ها برای اولین بار در سایت‌های اشتراک ویدیو همانند آپارات، یوتیوب، ... به وجود آمدند. در این داستان‌ها از شخصیت‌های درون فیلم‌ها، انیمیشن‌ها و در مواردی بازی‌ها استفاده می‌شود و به گونه‌ای کمیک‌های امروزی را به وجود آورده‌اند. عکس یا فیلم در این گونه داستان‌ها پیش زمینه قرار می‌گیرد که در آن شخصیت داستان وجود دارد و دیالوگ این شخصیت به صورت زیرنویس در ویدیو نوشته می‌شود سپس مجموعه‌ای از این فیلم‌های ادیت شده یا عکس‌ها داستان را با زیرنویسی که دارند بیان می‌کنند. معمولاً در این گونه داستان‌ها از موسیقی ترجیحاً هماهنگ با داستان استفاده می‌شود تا هیجان بیشتری بر انگیزاند. این نوع داستان با وجود نوپا بودن به سرعت میان نوجوانان رواج پیدا کرد. مولد اصلی این سری داستان‌ها در ایران به خصوص در سایت آپارات، پگاه خسروی (آرمانا) بود. هم اکنون داستان‌های زیادی بر این اساس ساخته شده‌اند و طرفداران خود را دارند.
 
== جستارهای وابسته ==
• متن چیست؟
* [[عناصر داستان]]
* [[حکایت]]
* [[فهرست داستان‌ها]]
* [[فهرست داستان‌های عاشقانه]]
* [http://butiqa.org/index.php/2012-02-11-11-31-39/407-raviha نوری، فرحان. «تعریف انواع راوی». سایت بوطیقا (خانه ادبیات داستانی) (1392)<nowiki>]</nowiki>۱۳۹۲]
 
== پانویس ==
• نقش آن در بافتار فرهنگی چیست؟
{{پانویس}}
 
== پیوند به بیرون ==
• چگونه در هنر، سینما، تئاتر و ادبیات آشکار می‌شود؟
* [http://ketabpardazan.com/new/?cat=33 داستان‌های آموزنده و اخلاقی]
 
• چرا روایت به ژانرهای متفاوتی نظیر شعر، داستان کوتاه و رمان تقسیم بندی می‌شود؟
 
{{ادبیات داستانی}}
• چرا روایت‌ها در ادبیات وجود دارند؟
{{داستان‌های کلاسیک}}
 
[[رده:ادبیات]]
== تئوری ادبی ==
از منظری متداول در نشانه شناسی و تئوری ادبی، روایت یک داستان یا بخشی از یک داستان است. ممکن است به زبان آورده شود، نوشته شود یا تصور شود و یک یا چند زوایه دید را برای برخی نقش‌ها و ناظرها و یاهمهٔ آنان ارایه می‌دهد.
در داستان‌هایی که به صورت [[شفاهی]] بیان می‌شوند، یک نفر داستان را بیان می‌کند، یک راوی که مخاطبان یا او را می‌بیند یا صدایش رامی شوند کسی که لایه‌های معنایی غیر زبانی را به متن می‌افزاید. راوی همچنین این فرصت را دارد تا واکنش مخاطب در برابر داستان را مشاهده کند تا روش بیان خود را با مضمون‌های روشن با بالابردن میل مخاطب اصلاح کند.
تفاوت‌های این روش با [[قالب]] [[نوشتاری]] که درآن نویسنده واکنش‌های محتمل خوانندگان را در حال رمزگشایی متن می‌سنجد تا انتخاب نهایی کلمات به امید رسیدن به واکنش مطلوب را انجام دهد، قابل تمییز است.
قالب هر چه که باشد، ممکن است مضمون به مردم و اتفاقات جهان واقعی مربوط باشد که با نام [[روایتگر]] تجربه‌های شخصی شناخته می‌شود. زمانی که مضمون [[ساختگی]] باشد، روش‌های دیگری اعمال می‌شوند. [[متن]] صدای روایتگر است، در حالی که راوی متعلق به جهانی ساختگی یا خیالی و نه واقعی است. راوی می‌تواند یکی از شخصیت‌های داستان باشد. رولان بارت این بخش از شخصیت‌ها را با عنوان «موجود کاغذی» تعریف می‌کند و داستان شامل [[روایتگر]]‌های [[تجربه شخصی]] که توسط نویسنده خلق شده‌اند، می‌شود. زمانی که افکار آنان نیز دخیل باشند با عنوان [[کانونی‌سازی درونی]] (internal focalization) شناخته می‌شود، هنگامی که ذهن هر شخصیت روی رویداد خاص متمرکز می‌شود، متن واکنش‌های او را بازتاب می‌کند.
در [[قالب]]‌های [[نوشتاری]]، خواننده صدای راوی را هم از طریق [[مضمون]] و هم [[سبک]] [[نگارش]] می‌شنود. نویسنده می‌تواند صداها را برای حالات و مواقع مختلف [[رمز گذاری]] کند و صداها می‌توانند هم آشکار و هم پنهان باشند و از نشانه‌هایی که عقاید، ارزش‌ها و نظرات آرمانی راوی را آشکار می‌سازند می‌توان وضعیت نویسنده را نسبت به مردم، رویدادها و چیزها بازشناخت.
تمیز دادن روایتگر [[اول شخص]] از [[سوم شخص]] مرسوم است:
[[ژرارد ژنه]] به ترتیب از اصطلاحات «[[همودایجتیک]]» و «[[هترو دایجتیک]]» استفاده می‌کند. یک راوی «[[همودایجتیک]]» تجارب شخصی و ذهنی خود را به عنوان شخصیتی از داستان تشریح می‌کند. این گونه راوی نمی‌تواند چیزی بیش از آن چه در واکنش‌های دیگر شخصیت‌ها آشکار می‌شود را بداند. یک روای «[[هترودایجتیک]]» تجربه‌های شخصیت‌هایی که در داستان ظاهر می‌شوند را تشریح می‌کند و اگر رویدادهای داستان از دید «[[کانونی‌کننده درونی]]» [[سوم شخص]] دیده شود از اصطلاح [[روایت مجازی]] استفاده می‌شود. در برخی داستان‌ها نویسنده، آشکارا بر همه چیز واقف است و از هر دو [[زاویه دید]] استفاده می‌کند و نظر خود را درباره هر رویداد بیان می‌دارد.
 
[[اشتوتان تودوروف]] (۱۹۶۹) اصطلاح narratology ([[روایت شناسی]]) را برای تحلیل‌های [[ساختار گرا]]یانه روایت‌هایی که عنصر سازنده آنها در کارکردها و روابط آنان معین می‌شوند، ابداع کرد.
برای این منظور [[داستان]] آن چیزی است که روایت شده‌است و [[موضوع]]‌ها، [[موتیو]]ها([[بن مایه]]) و خطوط [[پیرنگ]] در [[سکانس]]‌ها را با ترتیب زمانی معمول بیان می‌کند. از این رو پیرنگ، [[ساختار]] [[منطقی]] و [[علی]] یک داستان را نشان می‌دهد و چرایی وقوع را توضیح می‌دهد. اصطلاح «[[نثر]]» ، انتخاب‌های نگارشی را توضیح می‌دهد که چگونگی روایت متن و ظهور آن در مقابل مخاطب را تعیین می‌کند.
ممکن است ترتیب‌های نگارشی رویدادها را به [[ترتیب زمانی]] نشان ندهند و از [[پس‌نگاه]] استفاده کنند به عنوان مثال برای فاش کردن انگیزش‌ها در یک لحظهٔ دراماتیک.
 
• '''زیبایی شناسی روایت''':
هنر روایت به خودی خود یک امر بسیار مهم [[زیبایی شناسانه]] است. معمولاً تعداد زیادی از [[المان]]‌های زیبایی شناسانه در [[داستان]]‌های خوب پرداخت شده، وارد عمل می‌شوند. این المان‌ها شامل ایده‌های ضروری ساختار روایت با شروع و میانه و پایان یا [[شرح]]– [[توسعه]]– [[نقطه اوج]] – [[پایان]]، با رویدادهای مهم و محرک که در خطوط پیرنگ به صورت منسجم [[ساختار]] بندی شده‌اند، قابل تشخیص اند. باتمرکز ویژه روی بی‌ثباتی که شامل یاد آوری گذشته، توجه به اتفاقات حال و پیش بینی آینده یا پس آمد می‌شود، تمرکز قابل توجه به شخصیت‌ها و شخصیت پردازی که «تقریباً مهم ترین مولفه [[رمان]] است.» (دیوید لاج، هنر داستان سرایی، ۶۷)، برانگیختن تأویل‌های گوناگون باایجاد صداهای مختلف درنمایش «صدای انسان یا چندین صدا از چندین انسان که با لهجه‌ها، ریتم‌ها و تپق‌های بسیار سخن می‌رانند.» (لاج، هنر داستان سرایی، ۹۷- برای بسط این نظر نگاه کنید به تئوری میخاییل باختین)، داشتن صدای [[راوی]] یا [[شبه راوی]] که به خودی خود برای مخاطبین هنگام خواندن، «[[نشانه گذاری]]» و «[[کشمکش]]» می‌کند، (نگاه کنید به تئوری واکنش خواننده‌ها) گفت و گو با [[فشار سخن وری]]، فرایند [[دیالکتیکی]] بیان که گاهی اوقات وقتی که روایت به پیرنگ مقید شده باشد زیر لایه سطحی پنهان است و در دیگر وقت‌ها مشاجره کردن برای یا علیه وضعیت‌های گوناگون، تکیه محکم بر شکل زیبایی شناسانهٔ استانداردامروزی، استفاده ویژه از [[استعاره]]، [[مجاز]]، [[مجاز مرسل کنایه]](برای بسط این نظر نگاه کنید به فرا تاریخ، نوشته هایدن وایت) درگیری درون متنی با ارتباطات، مراجعات، اشارات، تشابهات وتوازی زمانی و غیره آشکار تر است. در الباقی ادبیات و به طور معمول در تلاش‌هایی برای نوشتن رمان آموزنده توضیح ترقی هویت با تلاش برای نشان دادن شایستگی شخصیت و جامعه، مرسوم است.
{{سخ}}
 
• '''روایت روان شناسانه''':
 
در [[فلسفه ذهن]]، [[علوم اجتماعی]] و سایر [[رشته‌های بالینی]] شامل [[پزشکی]]، روایت می‌تواند به [[روان‌شناسی]] بشر اشاره کند. پروسه روایت شخصی با [[حس]] شخص یا[[هویت فرهنگی]] سروکار دارد و در ایجاد و ساخت و ساز حافظه‌ها به طبیعت بنیادی شخصی استدلال می‌کند.{{سخ}}
تقسیم بندی روایت مثبت و منطقی دلالت بر توسعهٔ [[بیماری]] و [[اختلال‌های روانی]] دارد واصطلاحاً گفته می‌شود که نقش مهمی را در بهبودی باز می‌کند. [[روایت درمانی]] یک مکتب [[روان درمانی]] است.
[[روایت بیماری]]، یک راه برای کسی است که تحت تأثیر یک بیماری واقع شده تا تجربه‌های حسی وی را خلق کند. آنان معمولاً از یک یا چند الگوی از پیش نظم یافته پیروی می‌کنند، [[روایت تلافی گونه]]، [[روایت آشفتگی]] و یا [[روایت جستجو گونه]].
 
شخص، بیماری را به عنوان یک حالت دایمی می‌بیند که بدتر خواهد شد و بدون خصلت رهایی است. بیماری [[آلزایمر]] نمونه‌ای از این نوع است، بیمار بدتر و بدتر می‌شود و هیچ امیدی برای بازگشت وی به دنیای عادی وجود ندارد. نوع اصلی سوم، روایت [[جستجو گونه]]، تجربه وضعیت بیمار به عنوان یک فرصت برای دگرگون کردن خود به یک فرد بهتر از میان بدبختی و بازفراگرفتن آن چه که در زندگی مهم است.
 
نتیجه جسمانی بیماری نسبت به دگرگونی روحی و روان‌شناسی از اهمیت کم تری برخوردار است. نمونه‌ای بارز آن منظرهٔ موفق در شفای سرطان سینه‌است.
{{سخ}}
 
• '''روایت تاریخ شناسی''':
 
در [[تاریخ شناسی]]، بر طبقه گفتهٔ [[لارنس استون]]، روایت شیوهٔ بیانی سنتی، توسط تاریخ نویسان مورد استفاده بوده‌است.
در ۱۹۷۹، در یک دوره وقتی که [[تاریخ اجتماعی]] جدید به مدل تحلیلی علمی–اجتماعی نیاز داشت، استون [[روایت عقب‌گردی]] (move back) را کشف کرد. لارنس استون این موضوع رادر سال ۱۹۷۹ شروع کرد. او روایت رااین گونه تعریف کرد:
به ترتیب وقوع سازمان یافته‌است، روی داستان منسجم متمرکز می‌شود، جنبهٔ توصیفی آن نسبتاً بیش از جنبهٔ تحلیلی است، برای مردم صرفاً به عنوان یک توصیف خیالی اهمیتی نداشت بلکه با ویژه و خاص بودن بیش ازاجتماعی و آماری بودن سروکار داشت.
وی گفت که "بیشتر تاریخ نویسان در حال تلاش برای پی بردن به اینکه چه چیزی در ذهن مردم گذشته بود و چه چیزی زندگی گذشته، دوست داشتنی بود، هستند، سوالاتی که مارا به ضرورت استفاده از روایت آگاه می‌کند.
تاریخ نویسان ملزم به نزدیک شدن به علوم اجتماعی هستند، به هر حال از محدودیت روایت و برتری آن برای [[حکایت]]، نسبت به [[تحلیل]] و [[تمثیل]]‌ها ی زیرکانه بیش از نظم (قاعده) [[آمار]]ی انتقاد شده‌است.
 
=== منابع بیرونی ===
[http://butiqa.org/index.php/2012-02-11-11-31-39/407-raviha نوری، فرحان «تعریف انواع راوی». سایت بوطیقا (خانه ادبیات داستانی) (1392)<nowiki>]</nowiki>]
 
== منبع ==
مقاله Narrative دانشنامه آزاد ویکی‌پدیا پیرامون [//en.wikipedia.org/wiki/Narrative Narrative]
 
{{داده‌های کتابخانه‌ای}}
[[رده:ادبیات داستانی]]
[[رده:داستان‌نویسیتاریخ شفاهی]]
[[رده:روش نوشتار]]
[[رده:روایت‌شناسی]]
[[رده:فرهنگ آسیای مرکزی]]
[[رده:فولکلور ایران]]
[[رده:نشانه‌شناسی]]