سومر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
4nn1l2 (بحث | مشارکت‌ها)
جز لینک اشتباه
جز اصلاح نویسه
خط ۱:
{{درگاه|تاریخ}}
{{تمدنهای باستانی آسیای غربی}}
'''سومریان''' از اقوام باستانی ساکن در جنوب سرزمین کنونی [[عراق]] یعنی [[میانرودان]] (سرزمین میانِ دو رود [[دجله]] و[[فرات]]) و شمال [[خلیج فارس]] بودند. سومر یکی از باستانی‌ترین تمدن‌ها و تاریخی‌ترین مناطق جنوب میانرودان در [[مس‌سنگی|دوره‌یدورهٔ مس‌سنگی]] و اوایل [[عصر برنز|دوره‌یدورهٔ مفرغ]] بود. هر چند نخستین نمونه‌های خطی کشف‌شده در این ناحیه قدمتی بیش از ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد را نشان نمی‌دهند اما مورخان جدید بر این باورند که با توجه به نام شهرها، رودها، شغل‌ها و دیگر مدارک بدست آمده، این منطقه نخستین بار بین سال‌های ۵۵۰۰ تا ۴۰۰۰ پیش از میلاد توسط قومی غیرسامی که به [[زبان سومری]] سخن می‌گفتند مسکونی شده‌است.<ref>{{Cite web|url=http://oi.uchicago.edu/OI/MUS/ED/TRC/MESO/writing.html|title=Ancient Mesopotamia. Teaching materials|publisher=Oriental Institute in collaboration with Chicago Web Docent and eCUIP, The Digital Library|access-date=5 March 2015}}</ref><ref>
[http://www.metmuseum.org/toah/hd/ubai/hd_ubai.htm "The Ubaid Period (5500–4000 B.C.)" In Heilbrunn Timeline of Art History. Department of Ancient Near Eastern Art. The Metropolitan Museum of Art, New York (October 2003)]</ref><ref>[https://www.britishmuseum.org/explore/highlights/articles/u/ubaid_culture.aspx "Ubaid Culture", The British Museum]</ref><ref>[http://oi.uchicago.edu/pdf/saoc63.pdf "Beyond the Ubaid", (Carter, Rober A. and Graham, Philip, eds.), University of Durham, April 2006]</ref> به طور نظری این مردم پیشاتاریخی را امروزه با نام‌هایی چون «[[فرات|پیشافراتی]]» یا «[[دوره عبید|عبیدی]]» می‌شناسند<ref name="britannica">{{cite web| url= http://www.britannica.com/EBchecked/topic/573176/Sumer |title=Sumer (ancient region, Iraq) |publisher= Britannica.com | work=Britannica Online Encyclopedia |accessdate=2012-03-29}}</ref> و احتمال می‌دهند که آنها از [[فرهنگ سامرا]] مربوط به میانرودان شمالی ([[آشور]]) آمده باشند.<ref>{{Cite journal | url = http://books.google.com/?id=dWuQ70MtnIQC&pg=PA51&dq=samarra+culture#v=snippet&q=%22As%20the%20Samarra%20culture%20spread%20south%2C%20it%20evolved%20into%20the%20Ubaid%20culture%22&f=false | title = Cities, Change, and Conflict: A Political Economy of Urban Life | isbn = 978-0-495-81222-7 | author1 = Kleniewski | first1 = Nancy | last2 = Thomas | first2 = Alexander R | date = 2010-03-26}}</ref><ref>{{Cite journal | url = http://books.google.com/?id=tupSM5y9yEkC&pg=PA139&dq=samarra+culture#v=onepage&q=%22cultural%20descendants%20of%20the%20originating%20Samarran%20culture%22&f=false | title = The Near East: Archaeology in the "Cradle of Civilization" | isbn = 978-0-415-04742-5 | author1 = Maisels | first1 = Charles Keith | year = 1993}}</ref><ref>{{Cite journal | url = http://books.google.com/?id=i7_hcCxJd9AC&pg=PA147&dq=ubaid+samarra#v=snippet&q=%22Ubaid%200%20is%20thus%20clearly%20derived%20from%20the%20earliest%20culture%20to%20move%20into%20lower%20mesopotamia%2C%20the%20Samarra%22&f=false | title = Early Civilizations of the Old World: The Formative Histories of Egypt, the Levant, Mesopotamia, India and China | isbn = 978-0-415-10976-5 | author1 = Maisels | first1 = Charles Keith | year = 2001}}</ref><ref>{{Cite journal | url = http://books.google.com/?id=zmvNogJO2ZgC&pg=PA505&dq=samarra+culture#v=onepage&q=%22similar%20to%20those%20of%20the%20ubaid%20period%22&f=false | title = A dictionary of archaeology | isbn = 978-0-631-23583-5 | author1 = Shaw | first1 = Ian | last2 = Jameson | first2 = Robert | year = 2002}}</ref> هر چند نامی از عبیدی‌ها در آثار بجامانده از سومریان یافت نشده اما پژوهشگران امروزی بر این باورند که این مردم نخستین نیروی تمدن‌ساز در این منطقه به شمار می‌روند که دست به خشک‌کردن مرداب‌ها برای کشاورزی و گسترش بازرگانی زدند و صنایعی چون بافندگی، چرم‌گری، فلزکاری، بنایی و کوزه‌گری را ایجاد کردند.<ref name="britannica" />
 
با این حال برخی ار پژوهشگران همچون پیوتر میکالوسکی و گرد اشتاینر وجود یک زبان پیشافراتی یا یک زبان فرعی را به چالش می‌کشند. آن دو و برخی دیگر بر این باورند که زبان سومری متعلق به مردمانی شکارچی و ماهیگیر بوده که در [[هور|هورها]] و [[سرزمین بحرین|ناحیه‌یناحیهٔ ساحلی شرق شبه‌جزیره‌یشبه‌جزیرهٔ عربستان]] می‌زیستند و بخشی از [[دوره عبید|فرهنگ دوجنبی عربی]] به شمار می‌رفتند.<ref>Margarethe Uepermann (2007), "Structuring the Late Stone Age of Southeastern Arabia" (Arabian Archaeology and Epigraphy Arabian Archaeology and Epigraphy Volume 3, Issue 2, pages 65–109)</ref> مدارک قابل اعتماد تاریخی مربوط به سال‌ها بعد است؛ هیچ چیزی در سومر یافت نشده که حاکی از زمانی پیش از [[اینمیباراگیسی]] (حدوداً ۲۶ سده پیش از میلاد) باشد. پروفسور [[یوریس زارینش]] بر این باور است که سومریان پیش از آنکه در پایان [[عصر یخبندان (زمین‌شناسی)|عصر یخبندان]] دچار سیل شوند در منطقه‌ای در شرق شبه‌جزیره‌یشبه‌جزیرهٔ عربستان کنار خلیج فارس امروزی می‌زیسته‌اند.<ref>{{cite journal |last=Hamblin |first=Dora Jane |date=May 1987 |title=Has the Garden of Eden been located at last? |url=http://www.theeffect.org/resources/articles/pdfsetc/Eden.pdf |format=PDF |journal=Smithsonian Magazine |publisher= |volume=18 |issue=2 |pages= |doi= |accessdate=8 January 2014}}</ref>
 
تمدن سومر در [[دوره اوروک|دوره‌یدورهٔ اوروک]] (هزاره‌یهزارهٔ ۴ پیش از میلاد) شکل گرفت و در [[دوره جمدت نصر|دوره‌یدورهٔ جمدت نصر]] و دوره‌یدورهٔ دودمانی اولیه ادامه یافت. در طول هزاره‌یهزارهٔ سوم پیش از میلاد نوعی همزیستی نزدیک بین سومریان (که [[زبان تک‌خانواده|زبانی تک‌خانواده]] داشتند) و اکدی‌های سامی‌زبان ایجاد شد که منجر به دوزبانی شدن وسیع در این ناحیه گردید.<ref name='Deutscher'>{{cite book|title=Syntactic Change in Akkadian: The Evolution of Sentential Complementation|author=Deutscher, Guy|authorlink=Guy Deutscher (linguist)|publisher=[[Oxford University Press|Oxford University Press US]]|year=2007|isbn=978-0-19-953222-3|pages=20–21|url=http://books.google.co.uk/books?id=XFwUxmCdG94C}}</ref><ref> Prof. Piotr Michalowski University of Michigan Ann Arbor</ref><ref> Prof. Steve Tinney, Middle Eastern Languages, Sumerian specialist </ref><ref> Prof. Larry Tras COGS University of Sussex Brighton BN1 9QH UK </ref><ref>Steven Schaufele, Ph.D., Asst. Prof. of Linguistics, English Department Soochow University, Waishuanghsi Campus, Taipei 11102, Taiwan</ref><ref>Streck, Michael P. "[http://www.brillonline.nl/subscriber/entry?entry=dnp_e1125960 Sumerisch]." Der Neue Pauly. Herausgegeben von: Hubert Cancik und Helmuth Schneider (Antike), Manfred Landfester (Rezeptions- und Wissenschaftsgeschichte) . Brill, 2008. Brill Online. UNIVERSITEITSBIBLIOTHEEK LEIDEN. 03 November 2008.</ref> تاثیر سومریان بر [[اکدی‌ها]] و برعکس در تمام بخش‌های زبانی مشهود است و می‌توان آن را از [[وام‌واژه|وام‌گیری واژگان]] تا همگرایی [[صرف|صرفی]]، [[نحو|نحوی]] و [[واج‌شناسی]] مشاهده کرد.<ref name='Deutscher'/> از این روست که پژوهشگران سومریان و اکدی‌های هزاره‌یهزارهٔ سوم پیش از میلاد را [[ناحیه همگرایی زبانی]] می‌نامند.<ref name='Deutscher'/> سومریان در حدود سال ۲۲۷۰ پیش از میلاد توسط شاهان [[زبان‌های سامی|سامی‌زبان]] [[امپراتوری اکد]] مغلوب شدند اما زبان آن‌ها به عنوان زبانی مقدس ادامه‌یادامهٔ حیات داد. حاکمیت بومی سومریان بار دیگر به مدت یک سده در قالب [[سلسله سوم اور]] (رنسانس سومریان) در حدود سال‌های ۲۱۰۰ تا ۲۰۰۰ پیش از میلاد پدیدار شد اما [[زبان اکدی]] در آن دوران همچنان مورد استفاده قرار گرفت. شهر سومری [[اریدو]] در ساحل [[خلیج فارس]] نخستین شهر جهان بود که سه فرهنگ متفاوت در آن ترکیب شدند: کشاورزان عبیدی که در کلبه‌های آجری گلی می‌زیستند و از سامانه‌یسامانهٔ آبیاری استفاده می‌کردند؛ چوپان‌های سامی‌نژاد که در چادرهای سیاه زندگی می‌کردند و گوسفند و بز می‌چراندند؛ و مردمان ماهیگیر که در مسکن‌های نی‌ساز در تالاب‌ها می‌زیستند و احتمالاً نیای سومریان بودند.<ref name="Leick, Gwendolyn 2003">Leick, Gwendolyn (2003), "Mesopotamia, the Invention of the City" (Penguin)</ref>
 
کشاورزیِ مبتنی بر آبیاری به همراه بازپرسازی سالانه‌یسالانهٔ خاک و ذخیره‌سازی مازاد غذا در انبارهای غله باعث شد تا این مردم بر خلاف دیگر فرهنگ‌های نخستین که به [[زراعت گردشی]] می‌پرداختند، به حدی از پیشرفت دست یابند که پیش از آن متصور نبود. از سوی دیگر این حد از تراکم جمعیت به نیروی کار زیاد و [[تقسیم کار]] به هنرها و صنایع گوناگون نیاز داشت. در عین حال استفاده‌یاستفادهٔ بیش از حد از خاک باعث [[شوری خاک]] شد و بحران [[رابرت مالتوس|مالتوسی]] در طول زمان منجر به خالی شدن شهرها از سکنه گردید. این مسائل باعث شد تا این تمدن تحت‌الشعاع اکدی‌های میانرودان قرار گیرد.
 
همچنین سومر نخستین [[تاریخ خط|سامانه‌یسامانهٔ نگارشی]] را ایجاد کردند که از مرحله‌یمرحلهٔ پیشانگارشی در هزاره‌یهزارهٔ ۴ پیش از میلاد به [[خط میخی]] در هزاره‌یهزارهٔ ۳ پیش از میلاد رسید.
 
== ریشه نام ==
خط ۶۲:
 
== تاریخ ==
دولت‌شهرهای سومری در دوران‌های پیشاتاریخی [[دوره عبید|عبید]] و [[دوره اوروک|اوروک]] به قدرت رسیدند. تاریخ مکتوب سومر به ۲۷ سده پیش از میلاد باز می‌گردد اما مدارک تاریخی تا دوره‌یدورهٔ سوم دودمانی در حدود سده‌یسدهٔ ۲۳ پیش از میلاد مبهم باقی ماند تا این که سامانه‌یسامانهٔ نگارشی مبتنی بر هجابندی ایجاد شد و اکنون باستان‌شناسان می‌توانند این مدارک و کتیبه‌ها را بخوانند. سومر کلاسیک با ظهور [[امپراتوری اکد]] در سده‌یسدهٔ ۲۳ پیش از میلاد به پایان می‌رسد. بعد از [[گوتی‌ها|دوره‌یدورهٔ گوتی‌ها]]، رنسانس سومری در سده‌یسدهٔ ۲۱ پیش از میلاد روی داد که با هجوم [[اموری‌ها|اموری‌های سامی‌نژاد]] در سده‌یسدهٔ ۲۰ پیش از میلاد به پایان رسید. دودمان اموری ساکن در دولت‌شهر [[ایسن]] تا سده‌یسدهٔ ۱۷۰۰ پیش از میلاد باقی ماندند تا این که میانرودان تحت حکومت [[بابل (دولت‌شهر)|بابل]] متحد شد. در نهایت سومری‌ها در جمعیت اکدی (آشوری-بابلی) حل شدند.
 
* [[دوره عبید|دوره‌یدورهٔ عبید]]: ۴۱۰۰-۵۳۰۰ پ.م. ([[نوسنگی]] باسفال تا [[مس‌سنگی]])
* [[دوره اوروک|دوره‌یدورهٔ اوروک]]: ۲۹۰۰-۴۱۰۰ پ.م. (از پایان مس‌سنگی تا اوایل [[عصر مفرغ]])
** اوروک ۱۴و۱۵: ۳۳۰۰-۴۱۰۰ پ.م.
** اوروک ۵: ۳۱۰۰-۳۳۰۰ پ.م.
** [[دوره جمدت نصر|دوره‌یدورهٔ جمدت نصر]] (اوروک ۳): ۲۹۰۰-۳۱۰۰ پ.م.
* [[دوره دودمانی نخستین (میانرودان)|دوره‌یدورهٔ دودمانی نخستین]] (عصر مفرغ نخستین ۲ تا ۴)
** دوره‌یدورهٔ دودمانی نخستین ۱: ۲۸۰۰-۲۹۰۰ پ.م.
** دوره‌یدورهٔ دودمانی نخستین ۲: ۲۶۰۰-۲۸۰۰ پ.م. ([[گیلگمش]])
** دوره‌یدورهٔ دودمانی نخستین ۳الف: ۲۵۰۰-۲۶۰۰ پ.م.
** دوره‌یدورهٔ دودمانی نخستین ۳ب: حدوداً ۲۳۳۴-۲۵۰۰ پ.م.
* [[امپراتوری اکد|دوره‌یدورهٔ امپراتوری اکد]]: حدوداً ۲۲۱۸-۲۳۳۴ پ.م. ([[سارگن بزرگ]])
* [[گوتیان|دوره‌یدورهٔ گوتیان]]: حدوداً ۲۰۴۷-۲۲۱۸ پ.م. (عصر مفرغ نخستین ۴)
* [[سلسله سوم اور|دوره‌یدورهٔ اور سوم]]: حدوداً ۱۹۴۰-۲۰۴۷ پ.م.
 
=== دوره‌یدورهٔ عبید ===
{{اصلی|دوره عبید}}
[[پرونده: Samarra bowl.jpg|175px|بندانگشتی|چپ|کاسه [[سامرا (عراق)|سامرا]] متعلق به ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد نگهداری شده در [[موزه پرگامون]] [[برلین]].نماد [[سواستیکا]] در مرکز آن مشخص است<ref>Ernst Herzfeld, Die vorgeschichtlichen Töpfereien von Samarra, Die Ausgrabungen von Samarra 5, Berlin 1930</ref>.<ref>Stanley A. Freed, Research Pitfalls as a Result of the Restoration of Museum Specimens, Annals of the New York Academy of Sciences, Volume 376, The Research Potential of Anthropological Museum Collections pages 229–245, December 1981.</ref>]]
دوره‌یدورهٔ عبید را می‌توان با سبک متمایز سفال‌های منقش و باکیفیتی که در تمام [[میانرودان]] و [[خلیج فارس]] گسترش یافته بودند شناخت. در همین زمان نخستین اسکان در جنوب میانرودان در [[اریدو]] (به خط میخی: نون.کی) انجام گرفت. ساکنین اریدو کشاورزانی بودند که در حدود سال ۵۳۰۰ پ.م. به این منطقه آمدند و با خود [[فرهنگ حاجی محمد]] را آوردند که پیشگام در کشاورزی مبتنی بر [[آبیاری]] بود. به نظر می‌رسد این فرهنگ از [[فرهنگ سامرا]] در شمال میانرودان مشتق شده باشد اما هنوز مشخص نیست که این مردم همان سومریانی باشند که بعدها [[فرهنگ اوروک]] را به وجود آوردند. اریدو به عنوان شهر مذهبی مهم باقی ماند تا این که به تدریج تحت‌الشعاع اندازه‌یاندازهٔ شهر [[اوروک]] قرار گرفت. ممکن است داستان اعطای ''[[می (اسطوره)|می]]'' (هدایای تمدن) به [[اینانا]]، الهه‌یالههٔ اوروک و خدای عشق و جنگ توسط [[انکی]]، خدای خرد و در عین حال خدای اصلی اریدو، بازتابی از این تغییر هژمونی باشد.<ref>Wolkstein, Dianna and Kramer, Samuel Noah "Innana: Queen of Heaven and Earth".</ref>
 
=== دوره‌یدورهٔ اوروک ===
{{اصلی|دوره اوروک}}
از نقطه نظر باستان‌شناسی گذار از دوره‌یدورهٔ عبید به دوره‌یدورهٔ اوروک با تغییر تدریجی ظروف سفالی که روی [[کوزه‌گری|چرخ‌های آرام کوزه‌گری]] در خانه‌ها ساخته و نقاشی می‌شدند به سفال‌های بدون نقاشی که توسط متخصصان در کارگاه‌های کوزه‌گری روی چرخ‌های سریع و به طور انبوه ساخته می‌شدند قابل تشخیص است. دوره‌یدورهٔ اوروک استمرار و نتیجه‌ینتیجهٔ دوره‌یدورهٔ عبید است و تغییر در شکل ظروف سفالی آن بارزترین شاخص به حساب می‌آید.<ref>{{cite book|url=https://books.google.nl/books?id=gnpyREWsfG0C&pg=PA353#v=onepage&q&f=false|title= Upon this Foundation: The N̜baid Reconsidered : Proceedings from the U̜baid Symposium, Elsinore, May 30th-June 1st 1988|author= Elizabeth F. Henrickson, Ingolf Thuesen, I. Thuesen|page= 353|year= 1989}}</ref><ref>{{cite book|url=https://books.google.nl/books?id=fhMTRcUm9WsC&pg=PA31#v=onepage&q&f=false|title= The Invention of Cuneiform: Writing in Sumer|author= Jean-Jacques Glassner|page= 31|year= 2003}}</ref>
 
در دوره‌یدورهٔ اوروک (حدوداً ۴۱۰۰ تا ۲۹۰۰ پ.م.) حجم انبوه کالاهایی که از راه کانال‌ها و رودخانه‌های جنوب میانرودان حمل می‌شد به ایجاد شهرهای بزرگ و [[قشربندی|چندقشری]] که جمعیت‌های بیش از ۱۰ هزار نفر داشتند و حول یک معبد ساخته می‌شدند کمک کرد. در این شهرها حاکمیتِ متمرکز از نیروی کار متخصص سود می‌جست. تقریباً با اطمینان می‌توان گفت که سومریان در همین دوره دست به گرفتن [[برده]] از روستاهای اطراف زدند. استفاده از برده به عنوان کارگر را به وضوح می‌توان در متون نخستین سومری دید. مصنوعات و حتی سکونتگاه‌های مربوط به دوره‌یدورهٔ اوروک در گستره‌یگسترهٔ وسیعی پخش شده‌اند: از [[کوهستان توروس|کوه‌های توروس]] در [[ترکیه]] تا [[دریای مدیترانه]] در غرب و تا مرکز [[ایران]] در شرق.<ref name="Algaze, Guillermo 2005">Algaze, Guillermo (2005) "The Uruk World System: The Dynamics of Expansion of Early Mesopotamian Civilization", (Second Edition, University of Chicago Press)</ref>
 
صدور تمدن دوره‌یدورهٔ اوروک توسط بازرگانان و استعمارگران سومری (مانند چیزی که در [[تل براک]] کشف شده است) روی تمام مردمان پیرامونی که به تدریج فرهنگ و اقتصاد مشابه و قابل رقابت با سومر ایجاد کردند تاثیر داشت. شهرهای سومر نمی‌توانستند با استفاده از نیروی نظامی مستعمره‌های دور را اداره کنند.<ref name="Algaze, Guillermo 2005"/>
 
احتمالاً نظام حکومتی شهرهای سومری در دوره‌یدورهٔ اوروک [[دینسالاری|دین‌سالارانه]] بوده و توسط یک شاه-کاهن (ملقب به ''اِنسی'') اداره می‌شده‌اند. یک شورا متشکل از سالخوردگان مرد و زن نیز به وی مشاوره می‌دادند.<ref name=Jacobsen>Jacobsen, Thorkild (Ed) (1939),"The Sumerian King List" (Oriental Institute of the University of Chicago; Assyriological Studies, No. 11., 1939)</ref> به جرات می‌توان گفت که [[پانتئون]] (بتکده)‌ی سومری که بعدها در آنجا ایجاد شد بر اساس همین الگو شکل گرفت. مدارک زیادی دال بر وجود خشونت رسمی یا سربازان حرفه‌ای در دوره‌یدورهٔ اوروک وجود ندارد و شهرها عمدتاً بدون دیوار بودند. اوروک در این دوره پرجمعیت‌ترین شهر دنیا شد و توانست ۵۰۰۰۰ نفر را در خود جای دهد.
 
فهرست باستانی شاهان سومر دربرگیرنده‌یدربرگیرندهٔ نام چند شهر برجسته از این دوره است. گفته می‌شود که نخستین نام‌های این مجموعه به شاهانی اشاره دارد که پیش از وقوع یک سیل بزرگ حکومت می‌کردند. ممکن است برخی از این نام‌ها خیالی باشند و مانند الولیم و دومیزید به شخصیت‌های افسانه‌ای و اسطوره‌ای اشاره داشته باشند.<ref name=Jacobsen/>
 
پایان دوره‌یدورهٔ اوروک همزمان است با آغاز دوره‌ای آب و هوایی به نام نوسان پیورا (Piora oscillation) که دوره‌ای خشک بود و از حدود سال ۳۲۰۰ تا ۲۹۰۰ پ.م. طول کشید. آغاز این دوره پایانی بود بر دوره‌ای گرم و مرطوب که تقریباً از ۹۰۰۰ تا ۵۰۰۰ سال پیش ادامه داشته و با عنوان Holocene climatic optimum شناخته می‌شود.<ref>Lamb, Hubert H. (1995). Climate, History, and the Modern World. London: Routledge. ISBN 0-415-12735-1</ref>
 
=== دوره‌یدورهٔ دودمانی نخستین ===
{{اصلی|دوره دودمانی نخستین (میانرودان)}}
دوره‌یدورهٔ دودمانی از حدود سال ۲۹۰۰ پ.م. با شخصیت‌هایی نظیر [[انمرکار|اِنمرکار]] و [[گیلگمش]] آغاز می‌شود. به نظر می‌رسد این افراد کمی پیش از دوره‌یدورهٔ تاریخی فرمان رانده‌اند؛ دوره‌ای که از حدود ۲۷۰۰ پ.م. با گذر از [[تصویرنگاری]] به نگارش هجایی آغاز شد. هر چند در این دوره فرمانروایان سومری به زودی دست به گسترش قلمروی خود به سرزمین‌های همسایه زدند و برخی از گروه‌های سامی که در همسایگی سومریان می‌زیستند بخش بزرگی از فرهنگ آن‌ها را برای خود اقتباس کردند اما مرکزِیت فرهنگ سومری همچنان در جنوب میانرودان باقی ماند.
 
نخستین شاه دودمانی در فهرست شاهان سومر که نامش از منابع دیگر افسانه‌ای به دست آمده [[اتن (فرمانروا)|اِتَنَ]]، شاه سیزدهم دودمان نخست [[کیش (سومر)|کیش]] می‌باشد. نخستین شاهی که وجودش از راه مدارک باستانی مورد گواهی قرار گرفته [[اینمیباراگیسی]] فرمانروای کیش (حدوداً سده ۲۶ پ.م.) بوده که نامش در [[حماسه گیلگمش|حماسه‌یحماسهٔ گیلگمش]] نیز آمده است. از این رو برخی باستان‌شناسان این احتمال که گیلگمش نیز یکی از شاهان تاریخی [[اوروک]] بوده است را دور از حقیقت نمی‌دانند. حماسه‌یحماسهٔ گیلگمش حاکی از بروز خشونت‌های روزافزون در این دوره است. شهرها بزرگتر و دارای حصار می‌شوند و روستاهای جنوب میانرودان محو می‌گردند. (ساخت دیوارهای شهر اوروک به گیلگمش نسبت داده شده است.)
 
=== نخستین دودمان لاگاش ===
[[File:Stele of Vultures detail 02.jpg|thumb|left|تکه‌ای از [[سنگ یادبود کرکس‌ها]]]]
{{اصلی|لاگاش}}
هر چند نام دودمان لاگاش از فهرست شاهان سومر حذف شده اما وجود آن‌ها از راه مطالعه‌یمطالعهٔ آثار تاریخی متعدد و یافته‌های باستانی بی‌شمار به اثبات رسیده است. با این که عمر حکمرانی شاه مشهور لاگاش به نام [[ایانتوم]] کوتاه بود اما حکومت وی جزو نخستین امپراتوری‌های جهان به شمار می‌رود. این امپراتوری تقریباً توانست تمام دولت‌شهرهای سومر از قبیل [[کیش (سومر)|کیش]]، [[اوروک]]، [[اور]] و [[لارسا]] را به خاک خود پیوست کند و [[اوما]] را که رقیب اصلی لاگاش بود باجگذار خود سازد. همچنین قلمرو این امپراتوری بخش‌هایی از [[ایلام]] در طول [[خلیج فارس]] را هم شامل می‌شد. به نظر می‌رسد سیاست او مبتنی بر ایجاد وحشت بوده است.<ref name=roux1993>{{cite book |last=Roux |first=Georges |authorlink=Georges Roux (assyriologist) |date=March 1, 1993 |title=Ancient Iraq |location= Harmondsworth |publisher=Penguin |isbn=978-0140125238}}</ref> از ایانتوم لوحی به نام [[سنگ یادبود کرکس‌ها]] به‌دست آمده که روایتگر رفتار وحشیانه‌یوحشیانهٔ او با دشمنانش می‌باشد. امپراتوری او پس از مرگش به تندی فرو پاشید.
 
[[لوگال زاگیسی]] شاه-کاهن اوما به برتری دودمان لاگاش در این ناحیه پایان داد و اوروک را تسخیر کرد. وی این شهر را پایتخت خود نامید و در پی تصرف تمام سرزمین‌های میان خلیج فارس تا مدیترانه برآمد. او واپسین شاه بومی سومری پیش از رسیدن شاه سامی‌نژاد به نام [[سارگن اکدی]] بود.
خط ۱۱۴:
از ۲۲۷۰ تا ۲۰۸۳
 
[[زبان اکدی|زبان سامی اکدی]] برای نخستین بار در فهرست‌های نام شاهان کیش مربوط به ۲۸۰۰ پیش از میلاد دیده شد.<ref name=roux1993/> این فهرست‌ها بعدها نوشته شدند. این متون که تماماً به زبان اکدی کهن نگارش یافته‌اند مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد هستند. کاربرد اکدی کهن هنگام فرمانروایی سارگن بزرگ (حدوداً ۲۲۱۵-۲۲۷۰ پ.م.) جریان داشته اما حتی در آن زمان نیز بسیاری از الواح اداری به زبان سومری که زبان کاتبان و حکاکان بود نوشته می‌شد. گلب و وستنهولتز اکدی کهن را به سه دسته تقسیم می‌کردند: دوران پیش از سارگون، امپراتوری اکدی و دوران [[سلسله سوم اور|رنسانس سومری نو]]. زبان‌های اکدی و سومری به عنوان دو زبان بومی در کنار هم به مدت هزار سال زیستند اما در حدود ۱۸۰۰ پیش از میلاد سومری کم‌کم به زبان ادبی تبدیل شد و بیشتر ادیبان و حکاکان با آن آشنایی داشتند. [[ثورکید جاکوبسن]] معتقد است در این نقطه از تاریخ یک انقطاع بین دوران پیش و پس از سارگون وجود دارد. او همچنین بر این باور است که مورخین و باستان‌شناسان تاکید بیش از اندازه‌ای بر وجود اختلاف «سامی-سومری» داشته‌اند.<ref>''Toward the Image of Tammuz and Other Essays on Mesopotamian History and Culture'' by T. Jacobsen</ref> اما به هر حال این نکته ثابت شده که در هنگام حکمرانی سارگن، زبان اکدی به اندازه‌یاندازهٔ کمی بر نقاط مرزی ایلام که پیش از آن توسط او اشغال شده بودند تحمیل شده است.
 
=== دوران گوتیان ===
خط ۱۳۱:
از ۲۰۴۷ تا ۱۹۴۰
 
بعدها دودمان سوم اور تحت فرمان [[اورنامو]] و [[شولگی]] توانست تا شمال [[میانرودان]] را در اختیار بگیرد. این دودمان آخرین قدرتنمایی سومریان بود که با عنوان رنسانس سومریان شناخته می‌شود. اما در همین زمان هم این منطقه بیشتر سامی بود تا سومری زیرا شاهان سامی‌زبان اکدی زیادی در آن به قدرت رسیده بودند و سامی‌های مارتو ([[اموری]]) زیادی به این منطقه آمده بودند که بعدها شهرهای رقیب نیرومندی نظیر [[ایسن]]، [[لارسا]] و [[بابل (دولت‌شهر)|بابل]] را ساختند. بابل در نهایت توانست تحت نام [[امپراتوری بابل]] تمام مناطق جنوبی میانرودان را تحت سیطره‌یسیطرهٔ خود در آورد؛ [[امپراتوری آشور|آشوریان]] همین موفقیت را در شمال میانرودان به دست آوردند. [[زبان سومری]] توانست تا زمانی که استفاده از [[خط میخی]] ادامه داشت به صورت یک زبان کشیشی در مدارس بابل و آشور به حیات خود ادامه دهد؛ چیزی شبیه به وضعیت زبان لاتین در قرون وسطای اروپا.
 
=== فروپاشی ===
خط ۱۴۲:
تخمین زده می‌شود یکی از بزرگترین شهرهای سومر به نام [[اوروک]] در دوران اوجِ خود بین ۵۰ تا ۸۰ هزار نفر جمعیت داشته است.<ref>[http://proteus.brown.edu/mesopotamianarchaeology/ Harmansah, Ömür, The Archaeology of Mesopotamia: Ceremonial centers, urbanization and state formation in Southern Mesopotamia, 2007, p.699]</ref> با احتساب دیگر شهرهای سومر و جمعیت زیاد کشاورزان می‌توان به طور تقریبی به جمعیت بین ۸۰۰ هزار تا ۱٫۵ میلیون نفر برای کل سومر رسید. بر اساس تخمین‌ها جمعیت جهان در آن دوره ۲۷ میلیون نفر بوده است.
<ref>Colin McEvedy and Richard Jones, 1978, ''Atlas of World Population History'', Facts on File, New York, ISBN 0-7139-1031-3.</ref>
سومری‌ها مردمانی غیرسامی بودند و به زبانی تک‌خانواده سخن می‌گفتند. شماری از زبان‌شناسان بر این باورند که می‌توانند زبانی زیرلایه را تحت زبان سومری تشخیص دهند. نام برخی از شهرهای بزرگ سومری به زبان سومری نیست که نشان از تاثیر ساکنین پیشین دارد.<ref name="Nemet-Nejat1998">{{cite book|author=Karen Rhea Nemet-Nejat|title=Daily life in ancient Mesopotamia|url=https://books.google.com/books?id=lbmXsaTGNKUC&pg=PA13|accessdate=29 November 2011|date=30 September 1998|publisher=Greenwood Publishing Group| isbn= 978-0-313-29497-6| page=13}}</ref> با این حال یافته‌های باستان‌شناسی نشان از تداوم روشن و لاینقطع فرهنگی از زمان دوره‌یدورهٔ عبید (۴۷۰۰-۵۳۰۰ پ.م. [[تاریخ‌گذاری رادیوکربن|کربن ۱۴]]) در جنوب میانرودان دارند. مردمان سومری که در این مناطق سکونت گزیدند در مزارعی به کشت پرداختند که توسط رسوبات رودهای دجله و فرات بارور گشته بودند.
 
برخی از باستان‌شناسان احتمال می‌دهند سومری‌زبان‌ها کشاورزانی بوده باشند که پس از تکامل آبیاری به جنوب آمده‌اند (توجه کنید که پژوهشگران هیچ اجماعی در مورد خاستگاه اصلی سومریان ندارند). سفالگری [[دوره عبید|دوره‌یدورهٔ عبید]] در جنوب [[میانرودان]] توسط سفال‌های [[چوگامامی]] به سفالگری [[فرهنگ سامرا]] (حدوداً ۴۹۰۰-۵۷۰۰ پ.م. کربن ۱۴) در شمال که برای اولین بار توانست ابتدایی‌ترین شکل آبیاری کنار [[رود دجله]] و انشعابات آن را تجربه کند مرتبط می‌شود. این ارتباط را می‌توان به روشنی در [[تل اوایلی]] نزدیک [[لارسا]] که در دهه‌یدههٔ ۱۹۸۰ توسط فرانسوی‌ها مورد کاوش قرار گرفت مشاهده کرد. در پی کاوش‌ها در هشت لایه سفال‌های دوره‌یدورهٔ پیش از عبید به دست آمد که شبیه به سفال‌های فرهنگ سامرا بودند. بر اساس این دیدگاه، دلیل مهاجرت مردمان کشاورز به سمت جنوب دستیابی به نوعی ساختار اجتماعی معبدمحور برای بسیج نیروی کار و فناوری به منظور کنترل آب بود که به آن‌ها توانایی می‌داد در شرایط سخت زنده بمانند و پیشرفت کنند.
 
دیگران به پیوستگی سومریان اعتقاد دارند؛ پیوستگی که ریشه در سنت‌های بومیان شکارچی-ماهیگیر دارد که وابسته به اجتماعات دووجهی عربی کرانه‌های خلیج فارس بودند. سومریان خود را خویشاوند مردمان دیلمون در بحرین امروزی می‌دانستند. پروفسور یوریس زارینش بر این باور است که سومری‌ها مردمانی بوده‌اند که پیش از عزیمت به جنوب میان‌رودان در خلیج فارس سکونت داشته‌اند تا این که سکونگاهشان در پایان آخرین عصر یخبندان تحت هجوم سیل قرار می‌گیرد.<ref>http://www.ldolphin.org/eden/</ref>
خط ۱۵۲:
[[پرونده:Reconstructed sumerian headgear necklaces british museum.JPG|بندانگشتی|بازسازی یک سرافزار (کلاه) و گردنبند زنانه که در یک گور سومری کشف شده - موزه بریتانیا]]
تصویرنگاشت‌های بدَوی چنین برداشت‌هایی از زندگی سومریان نخستین (مثل اوروک) ارائه می‌دهند<ref name="Sayce"/>:
*«[[سفالگری]] بسیار فراوان بوده و شکل کوزه‌ها، کاسه‌ها و بشقاب‌ها متنوع بوده‌است. ظروف خاصی برای نگهداری عسل، کره، روغن و شراب وجود داشته است. به نظر می‌رسد سومری‌ها شراب خود را از خرما تهیه می‌کرده‌اند. یک نوع از ظرف‌های سومری دارای دهانه‌ای بود که از کناره‌یکنارهٔ آن بیرون زده بود. برخی از کوزه‌ها دارای پایه‌های نوک‌دار بودند و روی چهارپایه قرار می‌گرفتند. بقیه دارای کف صاف بودند و روی قاب‌های چوبی مربعی یا مستطیلی گذاشته می‌شدند. کوزه‌های روغن (و احتمالاً بقیه کوزه‌ها) مانند دوران نخستین مصر با دقت توسط خاک رس بسته می‌شدند. کوزه‌ها و بشقاب‌های سنگی به تقلید از نمونه‌های سفالی ساخته می‌شدند و سبدها از نی بافته یا از چرم ساخته می‌شدند.»
*«نوعی سرپوش پردار به عنوان لباس سر استفاده می‌شده است. سومری‌ها از تخت‌خواب، چارپایه و صندلی که دارای پایه‌هایی کنده‌کاری‌شده شبیه به پای گاو نر استفاده می‌کردند. آن‌ها از اجاق، آتش‌دان و ظاهراً دودکش استفاده می‌کرده‌اند.»
*«چاقو، مته، گووه و ابزارهایی شبیه به اره در تمام سومر استفاده می‌شده در حالی که نیزه، تیر، کمان و خنجر (اما نه شمشیر) در جنگ‌ها کاربرد داشتند.»
*«از لوح‌ها برای کار نگارش استفاده می‌شده و آهنگران روی مس، طلا و نقره کار می‌کرده‌اند. سومریان خنجرهایی با تیغ فلزی و دسته‌یدستهٔ چوبی همراه خود داشتند. آن‌ها مس را تبدیل به بشقاب می‌کردند و گردنبندها را از طلا می‌ساختند.»
*«سومریان زمان را با تغییرات ماه می‌سنجیدند.»
 
مدارک قابل توجهی مبنی بر [[موسیقی سومری|علاقه‌یعلاقهٔ شدید سومریان به موسیقی]] وجود دارد. به نظر می‌رسد موسیقی بخش مهمی از زندگی مدنی و مذهبی سومریان بوده است. [[چنگ]]، سازی پرطرفدار در سومر بوده است. مشهورترین نمونه، [[چنگ‌های اور]] می‌باشد.
 
سنگ‌نبشته‌های بدست آمده از سومر از اصلاحات [[اوروکاگینا]]، شاه [[لاگاش]] (حدود ۲۳۰۰ پ.م.) حکایت دارند. وی سنت [[چندشوهری]] را بر انداخت و دستور داد هر زنی که چند شوهر اختیار کند با سنگ‌هایی که گناه وی رویشان حکاکی شده سنگسار شود.<ref>[https://books.google.com/books?id=mpjk74blFDgC&pg=PA62&dq=urukagina+%22two+men%22&client=firefox-a&sig=29we4cFBrgMpJ9qsy4zjpCywAQY ''Gender and the Journal: Diaries and Academic Discourse'' p. 62] by Cinthia Gannett, 1992</ref>
 
هر چند زنان تحت حمایت قانون متأخر سومر بودند و می‌توانستند به نسبت دیگر تمدن‌های معاصر از وضعیت بهتری برخوردار شوند اما به طور کلی فرهنگ سومر مردسالار بود. [[قانون اورنامو]] کهن‌ترین نمونه‌ینمونهٔ قانون‌نویسی سومری است که تا به حال کشف شده و به عصر رنسانس سومری تعلق دارد. این قانون گوشه‌ای از ساختار اجتماعی سومر را نشان می‌دهد. طبق این قانون، ''لوگال'' («مرد بزرگ» یا شاه) بالاتر از همه قرار داشت و تمام اعضای جامعه به دو طبقه‌یطبقهٔ ساده تقسیم می‌شدند: «''لو''» یا فرد آزاد و برده (مرد: ''آراد''، زن: ''جِم''). پسر لو تا پیش از ازدواج ''دومونیتا'' خوانده می‌شد. زن (''مونوس'') را تا هنگامی که دختر بود «''دومومی''» می‌خواندند و پس از زناشویی (''دام'') می‌نامیدند. اگر زن بیشتر از شوهر زنده می‌ماند او را بیوه یا «''ناماسو''» می‌خواندند و وی حق داشت بار دیگر ازدواج کند.
 
=== زبان و نگارش ===
{{اصلی|زبان سومری|خط میخی}}
مهم‌ترین یافته‌های باستان‌شناسی در سومر تعداد زیادی [[لوح رسی|لوح]] به خط میخی است. هر چند سامانه‌یسامانهٔ نگارشیِ سومریان کهن‌ترین نمونه‌ینمونهٔ موجود روی زمین نیست اما خط ابداعی آن‌ها باعث موفقیت بزرگی در توسعه‌یتوسعهٔ توانایی‌های بشر شد. این سامانه‌یسامانهٔ نگارشی نه تنها در ایجاد و ثبت اسناد تاریخی نقش بزرگی بر عهده داشت بلکه باعث شد آثار ادبی به شکل اشعار حماسی و داستان‌ها و همچنین آثار دیگری نظیر نیایش‌ها و قوانین ثبت و ضبط گردند. هر چند در ابتدا برای نگارش از [[تصویرنگاشت|تصویرنگاشت‌ها]] استفاده می‌شد اما بعدها از نمادهای متنوع برای نشان دادن [[هجا|هجاها]] استفاده کردند. سومریان از نی‌های سه‌گوش برای نوشتن روی سفال‌های نمدار استفاده می‌کردند. تا کنون صدها هزار قطعه متن به زبان سومری به دست آمده که شامل نامه‌های شخصی یا بازرگانی، رسید معاملات، فهرست واژگان، متن قوانین، سرودهای مذهبی، نیایش‌ها، داستان‌ها، وقایع روزانه و حتی کتابخانه‌هایی مملو از لوح‌های رسی بوده است. نمونه‌های زیادی از متون و کتیبه‌های تاریخی که روی مجسمه‌ها یا آجر نوشته شده‌اند نیز کشف شده. متون زیادی در چند نسخه به دست آمده‌اند که دلیلی جز بازنویسی توسط رونویسان تحت آموزش ندارد. زبان سومری حتی پس از آمدن اقوام سامی‌زبان، مدت زیادی زبان دین و قانون در خاور میانه به شمار می‌رفت.
 
زبانشناسان [[زبان سومری]] را جزء [[زبان تک‌خانواده|زبان‌های تک‌خانواده]] (منفرد) یعنی بدون خویشاوندی در میان زبان‌های امروزی دسته‌بندی کرده‌اند.<ref>John Hayes, University of California, Berkeley "Sumerian" ۲nd printing June ۱۹۹۹, Languages of the World/Materials ۶۸,LINCOM EUROPA, Paul-Preuss-Str. ۲۵, D-۸۰۹۹۵ Muenchen, Germany.</ref>
 
[[پرونده:Sumerian MS2272 2400BC.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|لوحه [[سومری]] دربرگیرنده‌یدربرگیرندهٔ نام‌های خدایان سومری به [[خط میخی]] حدود سده ۲۴ پیش از میلاد]]
 
[[دانشنامه بریتانیکا]] می‌نویسد: «زبان سومری، زبانی منفرد و کهن‌ترین زبان مکتوب موجود است. این زبان برای نخستین بار در حدود ۳۱۰۰ پ.م. در جنوب میانرودان گواهی گردیده و در طول هزاره سوم پ.م. رشد و توسعه یافته‌است. در حدود ۲۰۰۰ پ.م.، سومری به عنوان زبانی محاوره‌ای، با زبان سامی اکدی (آشوری- بابلی) جایگزین شد اما کاربرد کتبی آن کمابیش تا پایان حیات زبان اکدی، در حوالی آغاز عصر مسیحیت، ادامه داشت. زبان سومری هرگز بسیار فراتر از مرزهای اصلی خود در جنوب میان‌رودان نرفت؛ شمار اندک گویندگان بومی این زبان، تناسبی با اهمیت عظیم و تأثیرات آن بر توسعه تمدن میان‌رودان و تمدن‌های دیگر، در همه‌یهمهٔ مراحل نداشت».<ref>language isolate and the oldest written language in existence. First attested about 3100 BC in southern Mesopotamia, it flourished during the 3rd millennium BC. About 2000 BC, Sumerian was replaced as a spoken language by Semitic Akkadian (Assyro-Babylonian) but continued in written usage almost to the end of the life of the Akkadian language, around the beginning of the Christian era. Sumerian never extended much beyond its original boundaries in southern Mesopotamia; the small number of its native speakers was entirely out of proportion to the tremendous importance and influence Sumerian exercised on the development of the Mesopotamian and other ancient civilizations in all their stages.[http://www.britannica.com/EBchecked/topic/573229/Sumerian-language Sumerian language-britannica]</ref>
 
[[زبان اکدی]] بر خلاف سومری متعلق به [[زبان‌های سامی|شاخه‌یشاخهٔ سامی]] از [[زبان‌های آفروآسیایی]] است. تلاش‌های زیادی شده تا زبان سومری را به گروه‌های زبانی دیگر مربوط کنند. سومری زبانی پیوندی است؛ به بیان دیگر در این زبان [[تک‌واژ|تک‌واژها]] (یکان‌های معنادار) به همدیگر متصل می‌شوند تا یک [[واژه]] ساخته شود. این بر خلاف [[زبان تحلیلی|زبان‌های تحلیلی]] است که تک‌واژها بدون هیچ تغییری کنار هم قرار می‌گیرند و تنها جایگاه آن‌ها در جمله است که نقششان را روشن می‌سازد.
 
فهم متون سومری حتی برای کارشناسان هم مشکل است. پیچیده‌ترین متون از این نوع مربوط به متون اولیه‌یاولیهٔ سومر است که در اغلب اوقات تمام ساختار دستوری را مشخص نمی‌سازد.
 
در [[هزاره ۳ (پیش از میلاد)|هزاره‌یهزارهٔ سوم پیش از میلاد]] نوعی همزیستی فرهنگی میان سومری‌ها و اکدی‌ها نمودار گشت و باعث [[چندزبانه|دوزبانه]] شدن مردم این منطقه گردید..<ref name="Deutscher"/> تأثیر و تأثر میان زبان‌های سومری و اکدی در تمام بخش‌های زبانی مشهود است به طوری که [[وام‌واژه|وام‌واژه‌های]] بسیار زیادی میان آن‌ها رد و بدل شده و همگرایی [[دستور زبان|دستور زبانی]]، [[تک‌واژشناسی|تک‌واژشناختی]] و [[آواشناسی|آواشناختی]] پیدا کردند.<ref name='Deutscher'/> این تأثیر دوسویه پژوهشگران را بر آن داشته تا جایگاه سومریان و اکدی‌های هزاره‌یهزارهٔ سوم پیش از میلاد را [[ناحیه همگرایی زبانی]] بنامند.<ref name='Deutscher'/>
 
با گذر از هزاره‌یهزارهٔ سوم و آغاز هزاره‌یهزارهٔ دوم پیش از میلاد به تدریج زبان اکدی جانشین زبان سومری شد<ref name="woods">Woods C. 2006 [http://oi.uchicago.edu/pdf/OIS2.pdf “Bilingualism, Scribal Learning, and the Death of Sumerian”]. In S.L. Sanders (ed) ''Margins of Writing, Origins of Culture'': 91-120 Chicago</ref> اما سومری تا سده‌یسدهٔ ۱ میلادی زبان مقدس، تشریفاتی، ادبی و علمی [[بابل (دولت‌شهر)|بابل]] و [[آشور]] باقی ماند.<ref>{{cite book|last=Campbell|first=Lyle|title=A glossary of historical linguistics|year=2007|publisher=Edinburgh University Press| isbn=978-0-7486-2379-2|author2=Mauricio J. Mixco |page=196}}</ref>
 
==== وام‌واژه‌های سومری در دیگر زبان‌ها ====
خط ۱۹۳:
#اِآ: خدای دره عمیق
 
خدایان مذکور الهه روح‌های پاک و نجیب بودند و سومریان برای در امان ماندن از ارواح خبیث، دعفریت و دیو قربانی نموده و نذر و نیاز می‌کردند. به بیان دیگر ایشان به مثابه‌یمثابهٔ تعلیمات پسین دین زرتشت به دو نیروی خیر و شر اعتقاد داشتند. آنها به روح و غلبه‌یغلبهٔ نهایی خیر بر شر اعتقاد داشته و برای در امان ماندن از شر، قربانی می‌کردند. بعضی از خدایان دارای همسر بودند و بسیاری از رب‌النوع‌ها نیز دارای پدری از جنس خدا بودند.
 
از نظر سومریان، خداوندان نیز چون انسان دارای غضب، شهوت، سنگ‌دلی، عشق، نفرت و سایر صفات بودند و خادمان دینی سومری نیز ارج و قرب فراوانی میان توده‌های مردم داشتند.
خط ۲۰۶:
 
=== ادبیات سومری ===
از میان همه‌یهمهٔ هنرها، شاید عالی‌ترین دستاورد سومریان ادبیات بوده باشد. پژوهشگران ادبیات سومری را به هشت گفتار تقسیم کرده‌اند: اساطیر، داستان‌های حماسی، سروده‌ها، مرثیه‌ها، اسناد تاریخی، رسالات، احکام (دستورهای اخلاقی) و ضرب‌المثل‌ها. نوشته‌های سومری در سراسر خاور نزدیک باستان ترجمه و نسخه‌برداری شدند و بر نوشته‌های عبری و یونانی تأثیر نهادند.{{سرخط}}
از میان اساطیر پرشمار سومری، سه اسطوره به داستان‌های [[عهد عتیق]] شباهت دارند. یکی از این اسطوره‌ها داستان آدمیانی را می‌گوید که از گل آفریده شده بودند و در سرزمینی پربار موسوم به نام [[دیلمون]] می‌زیسته‌اند که در آن نه بیماری بود و نه مرگ، ولی از آب شیرین هم خبری نبود. [[انکی]] فرمان می‌دهد آب شیرین را از زمین، چونان نهری که از باغ بهشت جاری است بیاورند. بدین سان دیلمون باغی ملکوتی می‌شود. این اسطوره از زنی می‌گوید که به انکی گیاهانی پیشکش می‌کند که نفرین برایش می‌آورند و سبب درد دنده‌اش می‌شوند. آن گاه یک «بانوی دنده» برای درمان آن آفریده می‌شود. دو داستان دیگر، [[توفان نوح]] و صبر [[ایوب]] هستند. <ref> کلاریس سویشر. خاور نزدیک باستان. ترجمه عسکر بهرامی.تهران: ققنوس، ۱۳۸۳</ref>